|
کد مطلب: 92120
حاضرم ماشينم را بدهم در دربي گل بزنم!
تاریخ انتشار : 1394/02/24 16:36:13 نمایش : 2556
شماره ۹ محبوب آبيها گفت: «پرسپوليس مدافع خوب کم نداشت اما مجتبي محرمي چيز ديگري بود.»
به گزارش سلام لردگان؛ به نقل از افکارنيوز، آرش برهاني مدتهاست که سکوت کرده و ترجيح ميدهد تا براي حفظ آرامش استقلال صحبت خاصي انجام ندهد.
برهاني که بدون شک جزو محبوبترين بازيکنان استقلال و يکي از مردان باتجربه دربي است، از اولين دربي که با ناصر حجازي تجربه کرد سخن گفت و آرزوي برآورده شدهاش را برايمان تعريف کرد.
آنچه در زير ميخوانيد اظهارات جالبي از برهاني قبل از دربي هشتاد است.
* هر چند که در هفتههاي اخير کمتر به تو ميدان ميدادند ولي با توجه به شرايط دربي و اينکه تو تجربه خوبي براي اين بازي داري، خيلي از هواداران استقلال به تو اميدوار هستند.
- اين نظر لطف شماست ولي من بازيکن استقلال هستم و تحت هر شرايطي تابع نظر کادر فنيام من هميشه تلاش کردهام تا در خدمت تيم باشم و به همين دليل هيچ وقت هيچ حرکت و صحبتي که مخالف با اين قضيه باشد را انجام ندادهام. براي من استقلال از هر چيزي مهمتر است و اميدوارم که همه چيز ختم به خير شود.
* شکست شما آن هم قبل از دربي يک اتفاق عجيب بود.
- توي اين همه سال که در استقلال بازي کرده بودم اينجوري نباخته بوديم و به همين دليل اين روزها حال و احوال خوبي ندارم. براي استقلال اين خيلي بد است که توي زمين خودش و در استاديوم آزادي چهار گل بخورد. اين اصلا پذيرفتني نيست و به همين دليل حسابي اعصاب ما را به هم ريخت. به هر حال اميدوارم که اگر در دربي به ميدان رفتم خيلي چيزها را جبران کنم و بتوانم وظيفهام را به بهترين نحو انجام دهم.
* نکته جالب در مورد تو و دربيهايت به آن آرزويي که کردي برميگردد.
- (خنده) بله... من قبل از يکي از دربيها آرزو کردم که بتوانم براي استقلال در دربي گلزني کنم و استقلال با گل من ببرد. در همان سال و در اولين بازي اين اتفاق افتاد و استقلال با تک گل من دربي را برد.
* پس با اين حساب طعم گل زدن در دربي را به خوبي چشيدهاي.
- گل زدن در دربي با همه بازيها فرق ميکند. وقتي ميبيني به خاطر گل تو مردم اينجوري خوشحال ميشوند و تا اين حد جو عوض ميشود، کيف ميکني و اين لذت را با هيچ چيز عوض نميکني.
* جدا از بحث هوادارها، اين گلزني براي خود بازيکن هم ميتواند خيلي جالب باشد.
- در اين موضوع شک نکنيد. گلزني در دربي را با هيچ چيز نميشود عوض کرد. من در همان سالي که گل زدم و آن اتفاق جالب برايم افتاد، چند روز قبلش تصادف خيلي شديدي کردم و توي جاده چالوس چنان تصادفي کردم که ماشينم کلا داغون شد و از بين رفت. به خاطر آن تصادف خيلي ناراحت بودم ولي وقتي در دربي گل زدم همه چيز يادم رفت. باور کنيد حالا هم حاضرم که ماشينم را بدهم تا بتوانم در دربي گل بزنم. (خنده)
* لابد "مينيماينر" داري (خنده)؟
- (خنده) نه... ماشينم آنقدر خوب هست که براي گلزني در دربي آن را بدهم.
* تو در چند دربي حضور داشتهاي و چند گل زدهاي؟
- من توي دوازده، سيزده دربي بودهام! شايد باورتان نشود که تعداد بازيها را نميدانم ولي اين را ميدانم که سه گل به پرسپوليس زدهام!
* يک موضوع ديگر اينکه توي آن بازي معروف ۱۰ دقيقه، ۱۰ نفره هم بودهاي! (خنده)
- (خنده) واي ... اين چه سوالي بود؟! چرا بردهاي ما را نميگوييد؟
* از بين مدافعان پرسپوليس که جلوي آنها بازي کردهاي کدام بهتر و قويتر بودند؟
- پرسپوليس معمولا مدافعان خوبي داشته، سپهر حيدري، شيث، اومانيا، بنگر، هاشمينسب و کلا اکثر مدافعان پرسپوليس خوب بودند. جدا از تمام اينها بحث مجتبي محرمي با بقيه فرق ميکند. من هميشه از بازي ايشان خوشم ميآمد و فکر ميکنم اين براي اولين بار است که در مورد آقاي محرمي صحبت ميکنم.
* از ميان استقلاليها به چه کسي بيشتر علاقه داشتي؟
- استقلاليها همهشان خوب هستند و چون از بچگي استقلالي بودم، اکثر بازيکنان اين تيم را دوست داشتم و ميشناختم.
* هيچوقت با مدافعان پرسپوليس دچار درگيري حاشيهاي و مسايل اينچنيني نشدي؟
- نه... چطور؟
* بعضي از آنها مثل رهبريفرد و هاشمينسب چالشهاي زيادي با مجيدي داشتند.
- (خنده) نه... خدا را شکر که با من مشکلي نداشتند و ما فقط در زمين فوتبال با هم رقابت داشتيم و در کل رفيق بوديم.
* انصاريان را که جزو اين رفقايت حساب نميکني؟
- (خنده) چطور؟ آهان... يادم آمد... بهخاطر آن لگدي که انصاريان در بازي با پاس به من زد ميگوييد؟
* دقيقا... در بازي پرسپوليس- پاس وقتي انصاريان را دريبل کردي چنان لگدي به تو زد که چند متري به هوا پرتاب شدي!
- (خنده) يادش بخير... آن زمان جوان بودم و باورم نميشد که با لگد انصاريان و آن حرکتي که او انجام داد اينجوري معروف شوم. آن روز انصاريان لگدي به من زد که باعث شد من معروف شوم و همه بپرسند که اين بازيکن جوان چطور انصاريان را دريبل کرده که اينجوري او را زدهاند!
* بعضيها مثل عادل فردوسيپور ميگويند که شرايط اين دربي عجيب است و چون نتيجه آن براي هيچکدام از تيمها فرق نميکند شايد آن جذابيتهاي لازم را نداشته باشد.
- از يک جهت اين صحبت درست است و از يک طرف هم نبايد حساسيتهاي خاص دربي را ناديده گرفت. من با فردوسيپور موافق هستم ولي بازيهاي پرسپوليس و استقلال ربطي به اين چيزها ندارد و دربي هميشه حساسيتهاي خاص خودش را دارد.
* پس با همشهريات موافقي؟
- (خنده) من و عادل همشهري هستيم ولي ما در تهران همديگر را شناختيم. البته من عادل را بهخاطر ۹۰ ميشناختم ولي در آن دوران که من در شهرداري کرمان بودم فردوسيپور مرا نميشناخت. وقتي من به تهران آمدم و بازيکن پاس شدم تازه عادل مرا شناخت و فهميد کرماني هستم. نکته جالب اينکه وقتي من سوار هواپيما شدم تا از کرمان به تهران بيايم عادل هم در هواپيما بود ولي من خجالت کشيدم که پيش او بروم.
* کلا اهل مصاحبه و صحبت کردن نيستي.
- دوست دارم روي کار خودم تمرکز کنم. دوست دارم با آرامش کارم را انجام دهم چون اينجوري با خيال راحت در خدمت استقلال هستم. اميدوارم که من لياقت پوشيدن پيراهن استقلال را داشته باشم و از همينجا از لطف و حمايت هواداران استقلال تشکر ميکنم و آرزو دارم تيم محبوبم به روزهاي خوب خودش برسد. در ضمن من کلا اهل مصاحبه و صحبت کردن نيستم و فکر نميکردم که اين ديدار اتفاقي و صحبت دوستانه تبديل به مصاحبه شود. راستي يادش بهخير... من اولين دربي را با ناصر حجازي تجربه کردم. از شب قبل از بازي استرس داشتم و وقتي ناصرخان مرا به زمين فرستاد حسابي جوگير شده بودم. اما ناصرخان آنقدر از لحاظ روحي و رواني روي من و استقلال تاثير گذاشت که بدون هيچ مشکلي بازي کردم و اتفاقا آن بازي مساوي شد... روح ناصرخان شاد.
|
|
|
|