تحرکات عربستان سعودي در يمن نشان ميدهد سعوديها تمام ابزارهاي خود را به کار گرفتهاند تا براي مقابله با «انصارالله» در اين کشور، سناريوي عراق و سوريه را در «يمن» اجرا کنند.
پس از آنکه کشور «يمن» براي سالها «حيات خلوت» عربستان سعودي بود و اين کشور سياستهاي داخلي و خارجي آن را تنظيم ميکرد، تا اين کشور اختياري در تصميمگيريهاي سياسياش براساس شرايط حاکم بر اين کشور و منافع ملياش داشته باشد، بار ديگر آن را به عرصه جنگهاي خود تبديل کرد، شايد به اين طريق بتواند، بار ديگر سيطره خود را بر آن تحميل کند.
وبگاه خبري «الوعي» مصر با بيان اين مطلب نوشت که اما آنچه رياض اينبار به آن توجه نداشت، احتمال بروز جنگ داخلي در يمن بود، جنگي که طرف اصلي آن «حوثيهايي» خواهند بود که با آزادسازي «عدن» توأمان ضربه محکمي به سعوديها و دولت سست و بياراده يمن وارد کنند.
بازگرداندن القاعده به يمن، راهکار عربستان براي مقابله با انصارالله
الوعي نوشت که در اين ميان عربستان سعودي تدابيري براي تضعيف يمن اتخاذ کرد که اولين آن، باز گرداندن عناصر يمني تبار گروه تروريستي «القاعده» به کشورشان پس از پايان به اصطلاح «جهاد» در افغانستان و بکار گماشتن آنها در مراکز و دستگاههاي مهم دولتي و نظامي و عمومي بود، به همين دليل اغلب فرماندهان ارشد ارتش و روساي دستگاهها و موسسات حکومتي و دولتي عناصر القاعده بودند که پيشتر در افغانستان حضور داشتند و به «اعراب افغان» معروف شده بودند.
پس از آن نوبت به احزاب تندرو و افراط گراي يمني رسيد که عربستان سعودي به حمايت از آنها برخيزد و با فتنه انگيزي آنها را به جان يکديگر بياندازد.
در گام سوم سعوديها سياست «تفرقه بيانداز و حکومت کن» را در يمن پياده کردند و در اين راستا از يکسو از سرتيپ «علي محسن صالح الاحمر»، مشاور رئيس جمهوري يمن در امور امنيت و دفاع و «علي عبد الله صالح»، رئيس جمهوري سابق و از سوي ديگر، «عبد ربه منصور هادي»، رئيس جمهوري کنوني يمن حمايت کردند و آتش جنگ بين هر سه طرف را روشن کردند.
تلاش براي اجراي سناريو سوريه و عراق در يمن
اين يکي از مهمترين سياستهاي عربستان سعودي است که خواهان برقراري ثبات و استقرار در منطقه نيست و به همين منظور 3 دهه است، منطقه را درگير جنگهاي طايفهاي و مذهبي کرده که قربانيان آن تاکنون ميليونها نفر بودهاند.
به همين منظور رياض هم اکنون تمام ابزارهاي طايفهاي و اعتقادي و رسانهاي خود را به خدمت گرفته، تا همان سناريويي را در يمن پياده کند که در عراق و سوريه پياده کرده است و در راستاي همين سياست بود که يمن سال 2014 ميلادي را با انفجاري تروريستي در يکي از مراسمهاي برگزارش شده توسط جماعت «انصار الله»، وابسته به حوثيها در استان «اب»، در مرکز يمن بمناسبت ميلاد «پيامبر» (ص) پشت سر گذاشت که 37 کشته و دهها زخمي از خود برجا گذاشت.
اين درحالي است که سال 2014 ميلادي را بايد يکي از بدترين سالهاي امنيتي در يمن به شمار آورد، چراکه طي آن اين کشور شاهد افزايش چشمگير شمار حملات تروريستي و به تبع آن، قربانيان ميان نظاميان و غير نظاميان يمني و همچنين ترورها بين سياستمداران برجسته اين کشور بود.
گروه تروريستي «القاعده»، يکي از ابزارهاي عربستان سعودي براي تحقق اهداف عربستان سعودي در منطقه و کشورهاي عربي است، به همين دليل مشاهده ميکنيم که عربستان سعودي هرگاه منافعش در منطقه به خطر بيافتد، به حمايت از القاعده برميخيزد.
کارشناسان امور يمن در اين خصوص تاکيد ميکنند که عربستان سعودي در پس حملات تروريستي القاعده به انصار الله در مناطق مختلف يمن و انفجار لولههاي انتقال نفت در شمال يمن و درخواست جنوبيها جهت جدايي از اين کشور و استقلال هستند، به گونهاي که مستندات بدست آمده، تاکيد ميکند که رياض بسياري از رهبران جنوب يمن را قانع کرده تا بار ديگر طرح جدايي جنوب يمن از شمال اين کشور را بدهند.
در حوزه مالي و عرصه مادي، پس از آنکه حوثيها بر «صنعا»، پايتخت يمن تسلط يافتند، سعوديها اغلب کمکهاي يمن را قطع و تقسيم اين کشور را در راس اولويتهاي خود قرار دادند، اين درحالي است که از ابتداي سال جاري ميلادي خبرهايي مبني بر رايزنيهاي عربستان سعودي با کشورهاي عضو شوراي همکاري خليج فارس به گوش ميرسد که هدف آن مقابله با جماعت انصار الله و ديگر طرفهاي معارض يمني و همچنين برکناري رئيس جمهوري يمن از قدرت است.
اين درحالي است که بايد توجه داشت، اين طرح اول شوراي همکاري خليج فارس بود که انقلاب سال 2011 مردم يمن را ناکام ساخت و مانع ايجاد تغيير و تحولات ريشهاي در اين کشور و سرانجام افزايش اعتراضهاي مردمي در اين کشور بحدي شد که انصار الله رئيس جمهوري يمن را به انحلال کابينه اين کشور واداشت، شايد به اين طريق اندکي از خشم و غضب يمنيها را فروبنشاند.
بنابراين به جرأت ميتوان گفت، هر نبردي که سعوديها در آن با شکست مواجه شوند، تلاش ميکنند، اين شکست و ناکامي را با برافروختن آتش جنگ طايفهاي و مذهبي جبران کنند و در اين راه از القاعده و ديگر گروههاي تروريستي تکفيري براي ايجاد رعب و وحشت در طرف مقابل و ايجاد هرج و مرج آشوبي سراسري که آتش آن تر و خشک را با هم بسوزاند، کمک ميگيرند تا تنها خود در راس قدرت بين کشورهاي اسلامي و عربي باشند.
مهمترين دلايلي که عربستان سعودي را واداشته تا با پرونده يمن چنين تعاملي داشته را ميتوان در موارد زير ملاحظه کرد:
- موقعيت جغرافيايي يمن که بر تنگه «باب المندب» اشراف و سيطره دارد، تنگهاي که يکي از مهمترين گذرگاههاي دريايي جهان شمرده ميشود. در حاليکه بايد توجه داشت، هريک از کشورهايي که بر تنگه باب المندب تسلط دارد، مانند سومالي و جيبوتي، همانند يمن شاهد بيثباتي و عدم استقرار سياسي و امنيتي هستند.
- منافع نفتي که همواره مورد نظر هر کشور نفتي در منطقه است که تلاش دارد، بر جغرافيايي سياسي منطقه تاثير بگذارد، صرف نظر از اينکه سعوديها تلاش دارند، اينگونه به کشورهاي منطقه القا کنند که جزيره العرب تنها يک کانون و مقر دارد و آن عربستان سعودي است.
- ارتباط جغرافيايي يمن و عربستان سعودي و وجود مرزهاي مشترک بين اين دو کشور، سعوديها را به شدت از قدرت يافتن حوثيها در يمن و افزايش نقش آنها در اين کشور به وحشت انداخته است، بويژه آنکه سعوديها، حوثيها را به داشتن ارتباط عميق و گسترده با جمهوري اسلامي ايران متهم ميکنند که به هيچ وجه خوشايند سعوديهايي نيست که تهران را بزرگترين رقيب منطقهاي خود ميدانند.
بنابراين نشانههاي نزاع جديد در عرصه يمن کاملا واضح و آشکار است که طرفهاي اصلي در آن رياض و صعده هستند و در اين ترديد نيست که نقش صعده – حوثيها - بيش از پيش افزايش خواهد يافت و همين موجب ميشود، تا برخي کارشناسان تاکيد کنند، براي مقابله با اين تشديد نقش دست به واکنشهاي متهورانه بزنند.