به گزارش سلام لردگان، کيهان در ستون ويژه هاي خود نوشت: سيد محمد خاتمي در ملاقاتي که با جمعي از دانشجويان توصيف شده ميگويد: ما همه مزاياي جمهوري اعم از آزادي، آزادي بيان و تجمعات و تعيين کننده بودن رأي و حق حاکميت بر سرنوشت را ميخواهيم و علاوه بر آن اخلاق و عدالت را که روح اسلام است ميخواهيم. ما اين جمهوري اسلامي را ميخواهيم. جمهوري که هم مردم آزاد باشند و هم اخلاق بر آن حاکم باشد نه آنکه بداخلاقانهترين رفتارها و گفتارها به نام گفتمان انقلابي و اسلامي بر جامعه تحميل شود. چقدر دروغ گفته ميشود؟ و دروغگويان مصونيت دارند.
وي با اشاره به دوره استالين که ميگفتند دروغ را بايد چنان بزرگ گفت که قابل باور باشد يادآوري کرد: دروغ را ممکن است در وهله اول باور کنند اما دروغ خيلي زود معلوم و برملا ميشود و اعتماد افراد جامعه آسيب ميبينند.
رئيس بنياد باران گفت: بد است که در يک جامعه اسلامي بداخلاقي حاکم باشد به ويژه اگر کمکم بداخلاقي نهادينه شود.
رئيس شوراي مرکزي مجمع روحانيون همچنين ادعا کرد: کساني گرايش خاص و سليقههاي خود را به عنوان نظام مطرح و سعي ميکنند همه را دفع کنند جفا ميکنند. اين ما هستيم که مدافع نظام هستيم؛ ما مدافع ارزشهاي نظام و مدافع حرکت در چارچوب قانون اساسي هستيم و بايد با آن طرف هم گفتوگو کنيم و به اين نتيجه برسيم که امنيت کشور را با ايجاد فضاي امنيتي نميتوان تأمين کرد.
خاتمي همچنين شعار اعتدال روحاني را يک روش ذيل گفتمان اصلاحات معرفي کرد.
او درباره تاريخچه گفتمان اصلاحات ميگويد: همين گفتمان اصلاحات است که مشروطيت را پيروز کرد اما به علل گوناگون ديکتاتوري رضاخان از آن بيرون آمد. بعد از شهريور ۲۰ همين گفتمان بود که به صورت ملي شدن صنعت نفت يک حکومت مردمي را ايجاد کرد که باز به خاطر اشتباهات خودمان و توطئه خارجي، با کودتاي ۲۸ مرداد ملت ما با مشکل مواجه شد اما مردم عقب ننشستند و انقلاب اسلامي شد. روح انقلاب اسلامي، اصلاحخواهي و اصلاحطلبي است و مگر انقلاب اسلامي با شعار استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي پيروز نشد و مگر مردم به جمهوري اسلامي رأي ندادند؟
وقاحت تخطئه روشهاي استاليني در دروغگوييهاي بزرگ در حالي است که افراطيون مدعي اصلاحطلبي با سرکردگي کساني چون خاتمي دروغ بزرگ تقلب را در انتخابات سال ۸۸- به کمک رسانههاي انگليسي و آمريکايي- رواج دادند و سپس براساس همين دروغ به تهييج عمومي براي آشوبگري خياباني پرداختند. اما هنگامي که پروژه مشترک افراطيون و بيگانگان به هزيمت فضاحتآلود انجاميد خاتمي چندين بار در جلسات خصوصي اصلاحطلبان ضمن سرزنش موسوي و کروبي تصريح کرد «من از اول هم قائل به تقلب نبودم». همين حرف را کساني چون تاجزاده نيز تکرار کردند مبني بر اينکه ۱۱ ميليون رأي تقلب امکان ندارد. با اين وجود خاتمي صداقت و شجاعت نداشته که همين سخن را در ميان افکار عمومي اعلام کند چه اينکه ميداند چنين اعترافي به مثابه امضاي اتهام خيانت سران فتنه به ملت و نظام جمهوري اسلامي است و پذيرفتن مسئوليت خونهاي ريخته شده است.
به اعتبار همين خيانت شبکه فتنهگران بود که اوباش آشوبگر در خيابان عليه جمهوي اسلامي و ولايت فقيه و ديگر ارکان قانون اساسي فحاشي کردند و گفتند انتخابات بهانه بوده و «اصل نظام نشانه است». بنابراين ادعاي خاتمي مبني بر اينکه «ما مدافع نظام و ارزشهاي آن و قانون اساسي هستيم»، فراموشکار تصور کردن مردم است که پس از مشاهده حرمتشکني بيسابقه عاشوراي ۸۸، حماسه بينظير نهم دي ماه را خلق کردند و ضمن آن با صداي بلند شعار دادند «لعن علي عدوک يا حسين- خاتمي و کروبي و ميرحسين».
اما درباره فراز آخر سخنان خاتمي بايد يادآور شد شکست نهضت مشروطيت حاصل همکاري شبه روشنفکران خائن داخلي با رژيم انگليس در پوشش شعار جمهوري خواهي بود و از دل آن رضاخان مستبد روي کار آمد اما خاتمي به عمد نامي از انگليس نميبرد؛ همچنان که وي در اشاره به کودتاي ۲۸ مرداد ۳۲ باز هم نامي از عوامل اصلي آن (آمريکا و انگليس) نميبرد. بدينترتيب خاتمي با سوابق خيانت به نظام و مردم بايد توضيح دهد چرا عاملان کودتاي سوم اسفند ۱۲۹۹ و ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، مکرراً و با صراحت از مدعيان اصلاحطلبي نام برده و حمايت کردند و اين چه اصلاحاتي است که مورد ترجيح و حمايت آمريکا و انگليس است.
انتهاي پيام/