سناي آمريکا روز سهشنبه بعد از مدتها گزارشي را منتشر کرد که هرچند به شدت خلاصه شده، اما در عين حال گوشهاي از اقدامات غيرانساني سازمان سيا را برملا کرده است.
به گزارش سلام لردگان به نقل از خبرگزاري فارس، کميته اطلاعات سناي آمريکا روز سهشنبه پس از 4 سال کش و قوس و پس از حذف بخشهاي زيادي از مستندات شکنجه مظنونين اقدامات تروريستي توسط آژانس مرکزي اطلاعات اين کشور، گزارشي 499 صفحهاي در اين رابطه منتشر کرد. به گفته «دايان فينشتين» اين گزارش با بررسي بيش از 6 ميليون سند سازمان سيا تهيه شده است.
هرچند اين گزارش خلاصهاي است از گزارشي 6700 صفحهاي، اما مروري بر همين گزارش هم گوشهاي از اقدامات غيرانساني نيروهاي امنيتي و اطلاعاتي ايالات متحده را برملا ميکند. اقداماتي که به بهانه مبارزه با تروريسم و شناسايي عوامل حادثه حمله به برجهاي دو قلو مرکز تجارت جهاني صورت گرفته است.
انتشار اين گزارش در همان ساعات اوليه واکنشهاي زيادي را در رسانههاي بين المللي و شبکههاي اجتماعي در اقصي جهان نقاط به همراه داشت، تا جايي که برخي اين روشها را با اقدامات ديکتاتورهايي چون «صدام حسين» و «معمر قذافي» مقايسه کردهاند.

در ادامه به تنها گوشههايي از نکات برجسته گزارش سنا و روشهاي به کار رفته در اعترافگيري از مظنونين اشاره شده است:
تجاوز به مظنونين
در صفحه 59 از اين گزارش، سنا به مشاهده مواردي از تجاوز جنسي به مظنونين اشاره کرده است. سنا به همين واسطه سيا را به دليل به کارگيري بازجويان فاقد صلاحيت، مورد انتقاد قرار داده است. در اين بخش از گزارش آمده است: «بر خلاف اظهاراتي که «مايکل هايدن» رئيس سيا(در زمان رياست جمهوري جورج دبليو بوش) و ديگر مقامات اين آژانس بعدها عنوان کرده و گفتند تمامي افرادي که در بازجويي بازداشتشدگان شرکت داشتند، به دقت انتخاب شده و نشان داده بودند که قضاوت حرفهاي و بلوغ کاري دارند، اسناد سيا نشان ميدهد که روند گزينش مد نظر (سانسور شده)، صورت نگرفته است.»
کميته اطلاعات سنا با بيان اينکه سيا از سوابق رسواييهايي که برخي از نيروهايش به بار آورده بودند، مطلع بوده، با اين حال آنها را مأمور بازجويي مظنونين کرده بود، ميافزايد: «از جمله مسائلي که گروهي از افسران دخيل در بازجوييهاي نامناسب مظنونين داشتند، اين بود که آنها دچار مشکل مديريت عصبانيت در محل کار بوده و گزارش شده است که به تجاوز جنسي اعتراف کردهاند.»
تقنيه و آزار و اذيت جنسي بازداشتشدگان
از جمله موارد جنجالي که در گزارش سنا به آن اشاره شده، بحث «تنقيه» اجباري با هدف آزار و اذيت بازداشتي و استفاده از آن به عنوان روش شکنجه و اهرم فشار براي اعترافگيري است. حتي در افشاگريهاي صورتگرفته عليه سيا نيز به ندرت به اين مسئله اشاره شده بود.
در صفحه 100 گزارش سنا در رابطه با اين روش، آمده است: «تلگرافها و سوابق نشان ميدهد که بازداشتشدگان سيا که تحت روشهاي تشديدشده بازجويي سيا قرار داشتند، مورد تنقيه قرار ميگرفتند؛ در حالي که مدرکي دال بر اينکه نياز پزشکي به اين کار بوده، وجود ندارد و ديگران هم به اين کار تهديد شده بودند.»
در پينوشت 584 از اين گزارش اشاره شده است که چندين نفر از بازداشتشدگان از جمله «عبدالرحيم النشيري»، «مجيد کليان»، «ابو زبيده»، «مروان الجبور» تحت اين عمل قرار گرفتهاند. افسران سيا همچنين «رمزي بن الشيبه»، «خالد بن عطش» و «عدنان الليبي» را به تنقيه تهديد کردهاند.
در بخشي از اين پينوشت آمده است: «افسران پزشکي سيا از تنقيه به عنوان ابزاري براي کنترل رفتار (بازداشتشدگان) ياد کردهاند.»
هرچند شرح نحوه به کارگيري اين روش در ايميلهاي سيا نشان ميدهد افسران اين سازمان چطور از اين روش براي تغيير رفتار مظنونين استفاده ميکردهاند، اما سازمان سيا در دفاع از اين روش، آن را يک «روش درماني کاملا مورد تائيد» توصيف کرده است.
هرچند که به سران سازمان سيا نسبت به استفاده «با زور» از اين روش هشدار داده شده، اما به نوشته گزارش سنا، نشانهاي مبني بر انجام تحقيقات در اين رابطه، وجود ندارد. استفاده از اين روش، دستکم در يک مورد موجب بروز عفونت مجراي مقعدي يکي از بازداشتيها به نام «مصطفي الهوساوي» و ابتلاي اين تبعه سعودي به بيماري «بواسير» شده است.

تهديد به قتل و تجاوز به اعضاي خانوادههاي مظنونين
در صفحه 4 از خلاصه 19 صفحهاي سرفصلهاي اين گزارش، در بخش مربوط به «بازجويي وحشيانه بازداشتشدگان سيا»، به تهديد مظنونين به آسيب رساندن به خانوادههايشان اشاره شده است.
بر اساس گزارش سيا، بازجويان مظنونين را تهديد کردهاند در صورت عدم همکاري، مادرانشان را مورد تجاوز جنسي قرار داده يا آنها را به قتل ميرسانند.
در اين بخش از گزارش آمده است: «افسران سيا دستکم سه نفر از مظنونين را به آسيب رساندن به خانوادههايشان، از جمله آسيب زدن به فرزند يک بازداشتي، به سوءاستفاده جنسي از مادر يک بازداشتي و به "بريدن گلوي مادر (يکي از بازداشتشدگان)"، تهديد کردهاند.»
در صفحه 70 از اين گزارش به نمونهاي ديگر از اين تهديدات اشاره شده است. در اين بخش از گزارش که به برخوردهاي خشونتآميز و آزارهاي جسمي و لفظي عليه يکي از مظنونين به نام «عبدالرحيم النشيري» اشاره شده است. اين تبعه سعودي در سال 2002 در دوبي بازداشت شد و به مدت چهار سال در بازداشتگاههاي سيا در افغانستان، تايلند، لهستان، مراکش و روماني نگهداري شد و نهايتا به بازداشتگاه «گوانتانامو» منتقل شد. هرچند اتهامات وي در سال 2009 رد شد، اين اتهامات در سال 2011 بار ديگر احيا شد و وي همچنان در بازداشت به سر ميبرد.

روشهاي بازجويي از النشيري به حدي غيرانساني بوده است که سازمان سيا در سال 2005 تمامي ويدئوهاي مربوط به روند بازجويي از وي را معدوم کرده است. بنا بر گزارش سنا، از جمله آزارهاي لفظي، تهديد به تجاوز جنسي به مادر وي بوده است.
در اين بخش از گزارش سنا، آمده است: «دفتر بازرسي عمومي بعدا اتهامات ديگري را مبني بر استفاده از روشهاي غيرمجاز عليه النشيري توسط (سانسور) [افسر شماره 2 سيا]، مطرح کرد از جمله اينکه... تلويحا عنوان شده است که مادرش را نزد او مورد سوءاستفاده جنسي قرار ميدهند.»
محروميتهاي طولاني از خواب
يکي ديگر از روشهاي افسران سيا براي اعترافگيري از بازداشتشدگان، محروميت طولاني از خواب و قرار دادن فرد در شرايط نامناسب براي ساعات متوالي بوده است.
در صفحه 3 از خلاصه 19 صفحهاي ابتداي گزارش، در اين رابطه آمده است: «محروميت از خواب، شامل بيدار نگه داشتن فرد تا 180 ساعت به صورت عمدتا ايستاده يا در شرايط نامناسب بوده و در مواردي دستان فرد در بالاي سر بازداشتي، بسته ميشده است.»
اين گزارش ميافزايد: «دستکم پنج نفر از بازداشتشدگان به واسطه محروميت طولاني از خواب دچار توهمات آزاردهنده شدهاند و در حداقل دو مورد، سيا همچنان به بيدار نگه داشتن اين افراد ادامه داده است.»
در ادامه اين بخش از گزارش آمده است: «بر خلاف اسنادي که سيا به وزارت دادگستري ارائه کرده، سيا به پرسنل خود اعلام کرده بود که بازجويي از «ابو زبيده» به درمان پزشکي وي ارجحيت داشته است، که همين امر موجب شد تا وضعيت سلامتي «ابو زبيده» که به دليل برخورد گلوله دچار جراحت بود، در طول بازداشت رو به وخامت برود. در دستکم دو مورد، سيا با وجود هشدارهاي پرسنل درماني خود مبني بر اينکه استفاده از روشهاي تشديد شده بازجويي ميتواند جراحتهاي فيزيکي فرد را وخيم کند، به استفاده از اين روشها مبادرت کرده است. پرسنل درماني سيا دستکم در يک مورد ورم بدن فرد بازداشتشده را درمان کردهاند تا محروميت از خواب وي ادامه پيدا کند.»
در صفحه 16 از اين گزارش، در پانويس 32 اشاره شده است که سازمان سيا يکي از بازداشتشدگان به نام «ابو حذيفه» را به همين روش شکنجه کرده است. در اين بخش از گزارش آمده است: «ابو حذيفه پيش از آنکه سيا متوجه شود که او احتمالا آن کسي که تصور ميشد، نبوده و آزاد شود، تحت حمام آب يخ و محروميت از خواب به صورت ايستاده به مدت 66 ساعت قرار گرفته بود.»
در بخشي از گزارش سنا عنوان شده است که يکي از بازداشتشدگان به نام «خالد شيخ محد» تبعه پاکستاني به مدت هفت روز و نيم بيدار نگه داشته شده و بخش اعظم اين مدت را در حالت ايستاده گذرانده است. بنا بر اين گزارش، «مايکل هايدن» مدير وقت سيا از بيدار ماندن وي در اين مدت مطلع بوده است.
جزئيات منتشر شده در صفحه 54 گزارش نشان ميدهد که محروميت از خواب طولاني همراه با موارد ديگر از جمله ضرب و شتم و نگهداري فرد در سرما، يکي از عوامل مرگ «گل رحمان»، تبعه افغان در يکي از بازداشتگاههاي سيا، بوده است.
تهديد به مرگ
از ديگر مواردي که در گزارش سنا به آن اشاره شده و پيش از اين هم اسنادي در رابطه با آن منتشر شده بود، تهديد لفظي بازداشتشدگان به مرگ و همچنين اجراي اعدام مصنوعي بوده است. از جمله روشهاي پيشنهادي، استفاده از دفن مصنوعي براي ترساندن فرد بازداشتشده، بوده است.
در صفحه 4 از خلاصه 19 صفحهاي ابتداي گزارش آمده است: «سيا هفت نفر از بازداشتشدگان را در وضعيتي قرار داده است که باور کنند که هرگز زنده بازداشتگاه سيا را ترک نميکنند. به يکي از بازداشتشدگان، گفته شده است که وي تنها در جعبهاي به اندازه تابوت از بازداشتگاه خارج ميشود.»
اين گزارش ميافزايد: «يکي از بازجويان به يکي ديگر از بازداشتشدگان گفته است که او هرگز به دادگاه نميرود، چراکه "ما هرگز نميگذاريم دنيا بفهمد که ما با شما چه کرديم".»
غرق مصنوعي
در گزارش سنا همچنين در موارد متعدد به استفاده از روش غرق مصنوعي اشاره شده است. در صفحه سوم از خلاصه 19 صفحهاي گزارش آمده است: «روش غرق مصنوعي از لحاظ فيزيکي آسيبزا بوده و موجب تشنج و استفراغ فرد ميشود. به عنوان نمونه، «ابو زبيده» (پس از غرق مصنوعي) "به طور کامل از هوش رفته و از دهان او که کاملا باز مانده بود، حباب خارج ميشد." سوابق سيا توضيح داده است که غرق مصنوعي «خالد شيخ محمد» در مواردي به وضعيت "نزديک به غرق" منجر شده است.»
در صفحه 40 از اين گزارش هم در رابطه با روشهاي بازجويي از ابو زبيده عنوان شده است که براي اعترافگيري از وي از غرق مصنوعي و ديگر روشهاي شکنجه استفاده شده است.
گزارش سنا در اين رابطه نوشته است: «در سوم اوت 2002، مقر مرکزي سيا به تيم بازجويي در «بازداشتگاه گرين» اطلاع داد که اين واحد تائيديه رسمي براي استفاده از روشهاي تشديدشده بازجويي از جمله غرق مصنوعي عليه ابو زبيده را دارد.»
در صفحه 41 اين گزارش با اشاره به تحت فشار قرار گرفتن ابو زبيده براي ارائه اطلاعات در مورد تروريستها در يکي از جلسات بازجويي، آمده است: «در ساعت حدود 6:20 بعد از ظهر، ابو زبيده براي اولين بار تحت غرق مصنوعي قرار گرفت. در طول اين دوره دو ساعت و نيمه غرق مصنوعي، ابو زبيده سرفه کرده، استفراغ کرده، و "بالا تنه و سر او به صورت بياراده دچار رعشه" بود.»
اين گزارش ميافزايد: «پرسنل بازداشتگاه عنوان کردهاند که "در طول اين دوره، (از ابو زبيده) به وي فرصت داده و از او خواسته شد تا به سوالات در مورد تهديدات "عليه ايالات متحده" پاسخ گويد، اما ابو زبيده همچنان اصرار کرد که او اطلاعات بيشتري براي ارائه ندارد.»
يکي از پرسنل درماني بازداشتگاه در يکي از ايميلها، جزئيات جلسه غرق مصنوعي را تشريح کرده و گفته است با وجود آنکه 10 ساعت از آخرين وعده غذايي ابو زبيده ميگذشته، اما وي به دليل غرق مصنوعي مداوم، چند بار مجبور به استفراغ شده است. گزارش سنا نشان ميدهد که ابو زبيده روزانه 2 تا 4 نوبت تحت غرق مصنوعي قرار ميگرفته است.
بازجويي طولانيمدت و مداوم
گزارش سنا نشان ميدهد يکي از روشهاي سيا براي شکنجه و تحت فشار قرار دادن بازداشتشدگان، بازجويي مداوم و بيوقفه براي چند روز و حتي چند هفته بوده است.
در صفحه 42 از اين گزارش، عنوان شده است که سيا در ماه اوت 2002، در جريان بازجويي از ابو زبيده، «ترکيبي متنوع» از روشهاي مختلف شکنجه از جمله غرق مصنوعي، سيلي زدن، قرار دادن فرد در موقعيت آزاردهنده و استرسزا و محروميت از خواب را «به صورت "24 ساعته" به مدت 17 روز متوالي» عليه وي اعمال کرده است.
در بخش ديگري از گزارش، يکي از بازجويان سيا عنوان کرده است که «دقيقا، ممکن بود يک بازداشتي براي چند روز و چند هفته در وضعيتي بماند و کسي سراغي از او نگيرد.»
وي همچنين عنوان کرده است که در يکي از موارد، يکي از بازداشتيها در حالي پيدا شده که براي مدت 17 روز به ديوار بسته شده بوده است. اين بازجو، برخي از بازداشتشدگان را مانند يک «سگهاي محبوس در لانه» توصيف کرده که وقتي درب سلولشان باز ميشده، از ترس خم ميشدهاند.

ضرب و شتم و آزار جسمي بازداشتشدگان
نگاهي کلي به گزارش سنا نشان ميدهد ضرب و شتم بازداشتشدگان از جمله عاديترين روشهاي بازجويان سيا براي اعتراف گرفتن از بازداشتشدگان بوده است.
در صفحه 4 از خلاصه 19 صفحهاي اين گزارش، به شرايط بازداشتگاه موسوم به «کوبالت» (COBALT) اشاره شده است. اين بازداشتگاه که در افغانستان واقع شده، اسفناکترين شرايط نگهداري مظنونين را داشته است.
در اين بخش از گزارش، در مورد وضعيت افرادي که در اين بازداشتگاه نگهداري ميشدند، آمده است: «گاهي اوقات، بازداشتشدگان در کوبالت برهنه ميگشتند يا دستانشان براي دورهاي طولاني بالاي سرشان بسته ميشد. زمانهايي ديگر، بازداشتشدگان در کوبالت، تحت روشي موسوم به "بازداشت خشن" قرار ميگرفتند. در جريان اين اقدام، تقريبا 5 افسر سيا بر سر بازداشتي فرياد کشيده، او را به بيرون از سلول کشيده، لباسهاي او را کنده و دستانش را ميبستند. سپس سر او را با کيسهاي پوشانده و در حالي که به او سيلي و مشت ميزدند، وي را در يک راهرو روي زمين ميکشيدند.»
در صفحه 32 از گزارش سنا، عنوان شده است که سيلي زدن به صورت فرد بازداشتشده، يکي از موارد دوازدهگانهاي است که از سوي دو پيمانکار امنيتي براي اعترافگيري از مظنونين، به سازمان سيا ارائه شده بود.
بر اساس صفحه 36 گزارش، در تاريخ 24 جولاي 2002، از بين اين دوازده روش، 10 مورد آنها مورد قبول واقع شده است. اين موارد عبارتند از: قاپيدن حواس (گرفتن يقه مظنون و بلند کردن فرد)، نگهداري در سلولهاي بسيار کوچک، نگهداري در سلولهاي کوچک به همراه حشرات، گرفتن سر مظنون، زدن سيلي به صورت، محروميت از خواب، نگهداري در وضعيت آزاردهنده و استرسزا، کوبيدن مظنون به ديوار (در اين روش که به «والينگ» معروف شده، فرد به يک ديواري انعطافپذير کوبيده ميشود که اين ديوار بر اثر برخورد فرد صدايي ايجاد ميکند که مظنون را شوکه ميکند)، ايستادن کنار ديوار (در اين اقدام که با هدف القا خستگي صورت ميگيرد، فرد بايد براي مدتي طولاني بدون حرکت در کنار ديواري ايستاده و دست خود را به ديوار تکيه دهد) و غرق مصنوعي.
در صفحه 41 گزارش در مورد بازجويي از ابو زبيده آمده است: «هر بار ابو زبيده از دادن اطلاعات بيشتر خودداري ميکرد، بازجو به او سيلي ميزد يا صورتش را در دست ميگرفت.»
در پانويس 278 از گزارش هم در رابطه با ضرب و شتم «گل رحمان» در جريان يک «بازداشت خشن»، به نقل از مسئولان سيا، آمده است: «آنها چند مرتبه به وي سيلي و مشت زدند... در حالي که او را در طول راهرو ميکشيدند، او چند بار روي زمين افتاد و آنها به کشيدن او روي خاک ادامه دادند... صورت، پاها و دستان رحمان خراشهايي برداشت، اما هيچکدام از آنها نياز به توجه پزشکي نداشت.»
مرگ مظنوني که به اشتباه بازداشت شده بود
«گل رحمان» يک تبعه افغان بود که از سوي مقامات سيا به دست داشتن در اقدامات تروريستي متهم شده بود. وي پس از بازداشت در 29 اکتبر 2002، به بازداشتگاه «کوبالت» منتقل شد.
در نوامبر سال 2002، رحمان به دليل شدت شکنجههاي سازمان سيا و در حالي که به زمين زنجير شده بود، به دليل سرما جان خود را از دست داد.
در صفحه 497 از گزارش سنا، در رابطه با نحوه مرگ وي آمده است: «در روز (خط تيره) نوامبر 2002، «گل رحمان» با زنجيري کوتاه به ديوار سلول بسته شد که اين امر وي را وادار ميکرد روي کف بتوني سلول بنشيند. رحمان بالاپوشي به تن داشت، اما پائينتنه وي عريان بود. در روز (خط تيره) نوامبر 2002، نگهبانهاي بازداشتگاه »کوبالت» جسد بيجان گل رحمان را يافتند.»
اين گزارش ميافزايد: «هرچند کارمند سيا براي احياي وي تلاش کرد، اما اين تلاش بينتيجه بود و وي مرده اعلام شد. گزارش کالبدشکافي سيا، دليل مرگ گل رحمان را «نامشخص» اعلام کرد، اما برداشت باليني پزشکي که کالبدشکافي را انجام داد، اين بود که دليل مرگ، افت دماي بدن، بوده است.»
در صفحه 54 از اين گزارش در مورد دليل عريان بودن «گل رحمان»، آمده است: «رحمان تنها يک بالاپوش به تن داشت، چراکه (سانسور نام) [افسر شماره يک سيا] با بيان اينکه او در بازجويي قبلي همکاري لازم را نداشته، دستور داده بود لباسهاي او از تنش درآورده شود... کالبدشکافي نشان داد که رحمان احتمالا به دليل افت دماي بدن، تا حدي ناشي از اين که بدون لباس زير روي زمين نشسته بود، جان خود را از دست داده است.»
نکتهاي که مسئله مرگ «گل رحمان» را بيش از پيش تأسفآور ميکند، اين است که او يکي از 26 نفري بوده که به اشتباه و بر خلاف قوانين بازداشت شده بودند.
در صفحه 16، پانويس 32 به اسامي اين افراد اشاره ميکند. در اين بخش در رابطه با رحمان نوشته شده است: «گل رحمان، نمونهاي ديگر از هويتهاي اشتباه.»
با وجود تمامي اين اقدامات، افسران خاطي نه تنها مجازات نشدهاند، بلکه به دليل اقداماتشان، مستحق دريافت پاداش شناخته شدهاند. در صفحه 55 از گزارش، آمده است که افراد اصلي دخيل در اين مسئله، «همچنان شخصيتهاي کليدي برنامه بازجويي سيا باقي ماندند و مرگ رحمان، هيچ توبيخ يا تنبيهي براي آنها به همراه نداشت. بلکه برعکس، در ماه مارس 2003، تنها چهار ماه پس از مرگ گل رحمان، پايگاه سيا در کشور (سانسور) توصيه کرد که (سانسور نام) [افسر شماره يک] به دليل "عملکرد مداوم و فوقالعاده"، "پاداش نقدي" دريافت کند.»
اين در حالي است که «مايکل هايدن» رئيس وقت سيا در جلسات استماع ابتدا منکر مرگ «گل رحمان» شده بود. در جدول مندرج در صفحه 496 از گزارش، اين اظهارات ميان سناتور «کارل لوين» و هايدن، رد و بدل شده است:
«لوين: آيا کسي هم مرده است؟
هايدن: نه.
لوين: حتي يک نفر؟
هايدن: هيچ کس. البته کميته مطلع است که يک شخص در بازداشتگاه سيا مرده، اما پيش از اينکه اين برنامه آغاز شود.
لوين: پيش از آغاز چي؟
هايدن: اين برنامه. در واقع نظمي که الان بر برنامه حاکم است، محصول اقدامات بينظمي است که پيشتر صورت گرفته است. او (گل رحمان) جزئي از اين برنامه نبوده است. البته متوجه هستم که او در بازداشتگاه سيا بوده است.»
در حال تکميل...
متن خلاصه 499 صفحهاي گزارش سنا از شکنجههاي سازمان سيا اينجا
قابل مشاهده نمايند.
انتهاي پيام/ق