آخرین اخبار
کد مطلب: 81302
راز بازگشت جاهليت در عصر عاشورا
تاریخ انتشار : 1393/09/08 21:57:59
نمایش : 2747
امتحان خداوند در راحتي ها، بسيار سخت تر از آزمايش در مشکلات است. متاسفانه مسلمانان صدر اسلام به اين نکته توجه نکردند و اين موضوع موجب شد، به جاهليت باز گردند.
 به گزارش سلام لردگان: "راز بازگشت جاهليت در عصر عاشورا" عنوان کتابي است که به زودي به قلم حجت الاسلام جواد سليماني از سوي نشر معارف به چاپ مي رسد. در خصوص موضوع اين کتاب با اين نويسنده و عضو هيئت علمي موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) گفتگويي انجام داده ايم؛ مشروح گفتگوي ما با اين استاد حوزه و دانشگاه از نظرتان مي گذرد:

 

لطفا براي ورود به بحث در خصوص موضوع کتابي که در دست انتشار داريد يعني "راز بازگشت جاهليت در عصر عاشورا" توضيح بفرماييد.

آنچه در تاريخ مشاهده مي کنيم اين است که امت در صدر اسلام، پس از رحلت پيامبر (ص) و پايان بعثت، دوباره به جاهليت باز گشته و در صدد احياي آن آداب و رسوم است.

آيه 33 سوره مبارکه احزاب مي فرمايد:" وَ قَرْنَ في‏ بُيُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى؛ و با وقار در خانه خود قرار گيريد و همانند ظهور در دوران جاهليت نخستين ظاهر نشويد..."

توجه به واژه "الْجاهِلِيَّةِ الْأُولى" نشان مي دهد جاهليت ديگري نيز وجود دارد که اين جاهليت ذکر شده در آيه، جاهليت نخستين ناميده شده است. که البته در ذيل اين آيه امام باقر (ع) مي فرمايند: «مانند زنان جاهلي نخست...»، منظور آن است که به زودي جاهليت باز مي گردد يعني جاهليت هاي ديگر نيز به وقوع مي پيوندد.

بنابراين، بازگشت جاهليت پس از حيات پيامبر (ص) به جامعه اسلامي ثابت مي شود و اين کتاب در صدد اثبات همين مساله است.

 

چرا و چگونه اين فرآيند اتفاق مي افتد و امت اسلامي به جاهليت باز مي گردد؟

براي پاسخ به اين سوال بايد به تاريخ بازگشت. وقتي به تاريخ مراجعه مي کنيم، مشاهده مي شود چند عامل در بازگشت جاهليت به صدر اسلام نقش داشته است. نخست مخالفت با پيامبر (ص) در دفاع از حق.

 

چگونه؟

به اين صورت که در دوران رسالت پيامبر (ص) به تدريج برخي از مسلمانان به جايي رسيده بودند که گويي بهتر از پيامبر (ص)‌ دين را مي فهمند و در مقابل آن حضرت (ص) مي ايستاده و مبارزه مي کردند. مثلا در جريان صلح حديبيه يکي از اصحاب پيامبر (ص) به اين کار يعني صلح، اعتراض کرده و بيان مي کند: اي پيامبر ! چرا يک چيز پست را وارد دين ما کردي؟!

يا در اواخر دوران هجرت، وقتي پيامبر (ص) غنايم جنگي را به گونه اي تقسيم کردند که به مهاجرين سهم بيشتري برسد، يکي از مسلمانان اعتراض کرد که يا رسول الله! اعتدال را رعايت کن!

اما عامل دوم ادعاي زميني شدن خلافت بود. در تاريخ يعقوبي جلد دوم، صفحه 125 نقل شده که عده اي از اصحاب، به منزل عباس عموي پيامبر (ص) رفته و گفتند ما قبول داريم که محمد (ص) را خدا فر ستاده اما معتقديم بعد از او خدا کسي را به عنوان ولي و خليفه نصب نکرده و اين کار را به مردم واگذار کرده تا با هر که بخواهند، بيعت کنند.

در حقيقت اين افراد مدعي شدند خلافت آسماني نيست و اين مساله موجب شد علي (ع) را به کنار زده و جامعه بي معلم و سکان دار هدايت شود.

عامل بعدي لغزش خواص بود. به اين  صورت که عدالت گريزي و اشرافي گري برخي خواص موجب شد، زمينه دنياپرستي و مادي گرايي در جامعه فراهم شود. به اين ترتيب که در خلال فتوحات اسلامي، ثروت هاي فراواني نصيب مسلمانان شد و برخي بزرگان و اصحاب، اين ثروت ها را صرف تجمل خواهي خود يا انباشت کردند. در مقابل امام علي (ع) و يارانش به اين فکر بودند که توليد ثروت حداکثري داشته و اين ثروت به جاي انباشت يا صرف شدن در خانه و مرکب و جواهرات و ... ، افزون تر شود.

اين عامل موجب شد جامعه پيرو اين خواص، به دنبال تجمل گرايي و مال دنيا رفته و دچار جاهليت شوند.

اما عامل چهارم تساهل ورزي به اجراي احکام و ارزش هاي اسلامي بود. به اين صورت که زمان اجراي احکام، ديگر فردي مانند زمان حيات پيامبر (ص) به اجراي آن کمک نمي کرد و به اصطلاح بي خيال شده بودند. لذا چندين تن از دانه درشت هاي جامعه، خيانت ها و گناهان بزرگي انجام مي دادند که حکم آنها اعدام بود اما پشتوانه اجرايي نداشت.

 

مثلا چه افرادي و با انجام چه کارهايي؟

مثلا فردي به نام عبيدالله ابن عمر که پدرش توسط يک ايراني کشته شده بود، هر جا در مدينه ايراني مي ديد، به اين بهانه به قتل مي رساند و زماني که حضرت علي (ع) و برخي اصحاب معتقد بودند در خصوص اين فرد بايد حد جاري شده و اعدام شود، خليفه وقت معتقد بود خانواده او يکبار عزادار شده اند و ما نبايد يک ماتم و عزاي ديگر به آنها اضافه کنيم! و به اين ترتيب زمينه جنايات وي در مدينه فراهم مي شد.

 

چه عوامل ديگري را نيز در کتاب خود اشاره کرده ايد که زمينه ساز اين بازگشت بوده اند؟

اما مساله بعد در بازگشت به جاهليت جامعه آن روز به جاهليت، نفوذ نااهلان يعني امويان و غير خودي ها در مناصب اسلامي بود به طوري که اين افراد ابتدا بر سوريه و فلسطين و اردن تسلط داشتند اما به مرور بر کل جهان اسلام حاکم شده و با اميرالمومنين علي (ع) در جنگ صفين مبارزه کرده و سپس ايشان را ترور کرند و بعد هم موضوع صلح امام حسن (ع) با معاويه پيش آمد و معاويه، فردي که دشمن اسلام بود و پدرش نيز سابقه دشمني با پيامبر (ص) را داشت، حاکم کل اسلام شد. پس از وي نيز فرزندش يزيد روي کار آمد و با شمشير قصد بيعت گرفتن از امام حسين (ع) را داشت و پس از به شهادت رساندن آن حضرت (ع) رسما بيان کرد بني هاشم با مُلک و پادشاهي بازي کردند؛ نه خبري از آسمان آمده بود و نه وحي اي نازل شده بود!

اينجا بود که مشخص شد اين افراد به دنبال احياي بت پرستي و بازگشت به جاهليت هستند و نه به نبوت اعتقاد دارند و نه وحي و نه معاد.

اين در حالي بود که پيش از آن، امام علي (ع) مردم را توصيه مي کردند به اينکه به اين افراد بها و امتياز نداده و با آنها بيعت نکنند اما عده اي نمي پذيرفتند و مي گفتند اين ها مسلمان هستند! لذا وقتي سر امام حسين (ع) بريده شد و مقابل يزيد قرار گرفت، بني اميه باطن خود را بروز  نشان داد آن طور که ادعا مي کردند مسلمانِ بشردوست هستند، ادعاي گزاف و باطلي بيش نيست.

اما ريشه اصلي اين بازگشت به جاهليت را مي توان فارغ از علل ياد شده، به امتحان الهي باز گرداند. به اين معنا که انسان ها دو گونه امتحان مي شوند؛ نخست امتحان در سختي ها و ديگري آزمايش در راحتي ها. اما امتحان خداوند در راحتي ها، بسيار سخت تر از آزمايش در مشکلات است. متاسفانه مسلمانان صدر اسلام به اين نکته توجه نکردند و اين موضوع موجب شد، به جاهليت باز گردند.

پايان پيام/
منبع: شبستان

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس