علي مطهري در خصوص روال کاري مجلس خبرگان گفت: فعلا روال کار اين است که سالي دو بار دور هم جمع مي‌شوند و ناهار و شامي مي‌خورند و چند تهاجم به فتنه گران مي‌کنند و چند تذکر فرهنگي به دولت يازدهم مي‌دهند و تمام!
به گزارش سلام لردگان به نقل از
شريان نيوز «روال کار مجلس خبرگان اين است که سالي دو بار دور هم جمع مي‌شوند و ناهار و شامي مي‌خورند و چند تهاجم به فتنه گران مي‌کنند و چند تذکر فرهنگي به دولت يازدهم مي‌دهند و تمام».
اين جملات تنها بخشي از اظهارات جديد علي مطهري نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي است که در شماره ۱۲ هفته نامه خبري – تحليلي صدا منتشر شده است.
وي که به پرسش‌هاي صدا درباره رقابت بر سر رياست خبرگان رهبري پاسخ مي‌داده است در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه ارزيابي شما از موقعيت و وضعيت کنوني مجلس خبرگان پس از درگذشت مهدوي کني چيست؟ گفته است: «به طور کلي مجلس خبرگان رهبري با رويه‌اي که از سال‌ها قبل در پيش گرفته است خاصيتي غير از تعيين رهبر بعدي ندارد. وارد هر مساله‌اي مي‌شود غير از مسائلي که بايد وارد شود. با توجه به اينکه ان شاءالله مقام معظم رهبري تا سال‌هاي طولاني در قيد حيات خواهند بو، با روند فعلي اين مجلس، تاثيرگذاري آن بر فضاي اجتماعي و سياسي کشور متصور نيست. مثلا مجلس خبرگان رهبري وظيفه دارد بر عملکرد مقام رهبري و بر دستگاه‌ها و نهاد‌ها و سازمان‌هاي زير مجموعه نهاد رهبري نظارت داشته باشد و رسيدگي کند امام ما هيچ اثري از اين کار‌ها نمي‌بينيم. اين در حاليست که خود رهبر انقلاب چند سال پيش فرمودند مجلس شوراي اسلامي (چه رسد به مجلس خبرگان رهبري) مي‌تواند حتي از دفتر من تحقيق و تفحص کند. فعلا روال کار مجلس خبرگان اين است که سالي دو بار دور هم جمع مي‌شوند و ناهار و شامي مي‌خورند و چند تهاجم به فتنه گران مي‌کنند و چند تذکر فرهنگي به دولت يازدهم مي‌دهند و تمام؛ اين در حاليست که به وضعيت فرهنگي دولت‌هاي نهم و دهم که در برخي حوزه‌ها بد‌تر بود توچه چنداني نداشتند و اين نشانه آن است که گرايش سياسي در کار آن‌ها دخالت دارد. به هر حال مجلس خبرگان بايد به جايگاه اصلي خود برگردد».
اين سخنان تامل برانگيز نماينده مردم در مجلس شوراي اسلامي نسبت به فعاليت افرادي فاضل، شايسته، مجتهد، با تقوا و عالم است. شايد اشتباه افرادي چون مطهري اين است که فکر مي‌کنند مجلس خبرگان جايي است که يک جريان سياسي بيايد و آنجا را ابزار قدرت يابي خودش کند.
اين جريانات با اهداف خاص، شبهاتي را نسبت به وظايف و فعاليت‌هاي مجلس خبرگان رهبري مطرح مي‌کنند؛ شبهاتي که بيش از هرچيز رنگ و بوي سياسي داشته و درصدد است مجلس خبرگان را نيز به محلي براي رقابت‌هاي سياسي مبدّل نمايد و شايد همه اين‌ها تنها به دليل از دست دادن آيت الله مهدوي کني در قامت رياست خبرگان رهبري است.
تا آنجايي که حتي آيت الله علم الهدي از اعضاي خبرگان رهبري در مصاحبه‌اي گفته بود: «مسئله خبرگان ارتباط مستقيمي با جريان اعتقاد ديني مردم و تکليف شرعي مردم در عرصه مديريت اجتماعي دارد. يعني به هيچ وجه يک جريان سياسي نمي‌تواند بيايد براي مردم رهبر تراش باشد. در اين نظام جمهوري اسلامي، مي‌توان رئيس جمهور درست کرد براي مردم، نماينده مجلس درست کرد براي مردم؛ اما رهبر تراشي به وسيله جريان‌هاي سياسي ممکن نيست.
بنابراين بر خلاف سخنان علي مطهري آنچه از برآيند خبرگان رهبري مي‌توان تحليل کرد اين است که مجلس خبرگان جاي رقابت نيست بلکه رقابت در اينجا معکوس است چرا که اکثر اعضاي خبرگان گريزان از رياست و حتي جو تند سياسي هستند و کسي نمي‌خواهد رئيس شود و تا بوده است اعضاي خبرگان دنبال انجام تکليف هستند.
پس از درگذشت آيت‌الله مشکيني در سال ۸۶، تغيير بزرگي در شاکله مجلس خبرگان رهبري ايجاد شد و فضاي دوقطبي براي رسيدن به کرسي رياست مجلس خبرگان شکل گرفت که يک سو آيت‌الله هاشمي رفسنجاني بود و سوي ديگر سه ضلعي، آيت‌الله يزدي، آيت‌الله جنتي و آيت‌الله مصباح يزدي.
هاشمي رفسنجاني به عنوان دومين فردي بود که نامش در جايگاه رياست خبرگان رهبري ثبت شد اما آنچه که باعث تغيير فضاي سياسي خبرگان رهبري شد فتنه سال ۸۸ بود چرا که برخي از اعضاي مجلس خبرگان اعتقاد داشتند، رئيس مجلس خبرگان بايد فردي باشد که به دور از فعاليت‌هاي سياسي و جناح بندي‌هاي موسوم باشد.
به هر حال بعد از گذشت سه سال از رياست هاشمي رفسنجاني، مهدوي کني به عنوان سومين رئيس بر کرسي رياست صندلي مجلس خبرگان تکيه زد.
و اينک صندلي خالي که اکنون در غياب آيت الله مهدوي کني، آيت الله هاشمي شاهرودي عهده دار مسئوليت‌هايش است نيازمند فردي است که از هر لحاظ روحياتي نزديک به شخص مرحوم مهدوي کني داشته باشد.
هرچند که رايزني‌ها در قطب‌هاي مختلف درآنباره وجود دارد اما اصرار جناح منتسب به هاشمي رفسنجاني و افرادي همچون مطهري جهت رياست هاشمي رفسنجاني بر خبرگان رهبري از آنجايي تامل برانگيز خواهد بود که با توجه به رد صلاحيت هاشمي رفسنجاني در انتخابات رياست جمهوري يازدهم پس چه طور در اين جهت از سوي خبرگان رهبري به عنوان اصلح شناخته خواهند شد.
آمادگي و تلاش وي در اين زمينه تا بدان جايي است که هاشمي رفسنجاني درباره کانديدا شدن براي رياست مجلس خبرگان رهبري در پاسخ به سؤالي در همين زمينه گفته‌اند درصورتي که بعضي افراد که آن‌ها را براي رياست خبرگان صالح نمي‌دانم قصد کانديدا شدن داشته باشند، آمادگي خود را براي کانديداتوري رياست اين مجلس اعلام خواهم کرد.
اما نکته اينجاست که اصلح و صالح در نگاه رييس مجمع تشخيص چه کسي خواهد بود، تفاوت دارد.
درست مانند زماني که آيت‌الله مهدوي کني براي رياست مجلس خبرگان نامزد شد هاشمي به احترام وي از نامزدي انصراف داد تا آنجايي که علي عسگري از روحانيون نزديک به رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام در مورد شرايط حضور هاشمي براي رياست مجلس خبرگان گفته است که: «در صورت ثبت نام کردن افرادي همچون آيت ا... هاشمي شاهرودي و آيت ا... واعظ طبسي براي رياست مجلس خبرگان، آقاي هاشمي ضرورتي براي ثبت نام در اين انتخابات نمي‌بيند.»
البته که هاشمي شاهرودي و واعظ طبسي از روحانيون نزديک به هاشمي رفسنجاني و مورد احترام تمام حريان‌هاي سياسي در کشور هستند. هاشمي رفسنجاني در آخرين روز تکيه زدن بر صندلي مجلس خبرگان، اعلام کرد که در سال ۸۶ از واعظ طبسي براي اين پست دعوت کرده‌اند که توليت حرم امام رضا (ع)، اين پيشنهاد را قبول نکرده است. هاشمي شاهرودي نيز از ديرباز جايگاه ويژه‌اي نزد هاشمي رفسنجاني داشته است.
و بايد گفت هاشمي شبيه اين ادبيات دوپهلو را در انتخابات رياست‌جمهوري نهم و يازدهم نيز به کار برد و با وجود حضور چهره‌هاي همسو با وي، سرانجام شخصا وارد گود شد و بايد منتظر باشيم تا ببينيم در دقايق پاياني و نهايي تصميم وي چه خواهد بود.
پيرامون اين مهم حتي آيت‌الله حائري شيرازي نماينده استان فارس در مجلس خبرگان درباره موضوع جانشيني آيت‌الله مهدوي‌کني مي‌گويد: رياست مجلس خبرگان رهبري، از نظر شرايط فعلي جامعه آبروي خبرگان محسوب مي‌شود. اينجانشين بايد کسي باشد که همانند آيت‌الله مهدوي‌کني حامي و کمک حال رهبر بزرگوارمان باشد.
آيت‌الله حائري شيرازي در پاسخ به سؤالي مبني بر واکنش برخي افراد نسبت به رياست مجلس خبرگان گفت: نمايندگان خبرگان توجه دارند که فرق است بين کساني که خواستار مهار کردن فتنه ۸۸ بودند و از پراکندگي‌ها جلوگيري کردند و کساني که خواهان قدرت‌طلبي بودند لذا ميان اين دو تفاوت وجود دارد.
حال بايد ببينيم افراطيون ورشکسته و حامي فتنه تا کجا به روند تخريب خود در جهت مخالف ادامه خواهند داد و براي کسب قدرت گزينه‌هاي خودي در منصب‌هاي مختلف، روند مذکور را ادامه مي‌دهند تا بدان جايي که حتي با زير سوال بردن وظايف نمايندگان مردم در خبرگان رهبري، فتنه ۸۸ را به دست فراموشي سپرده و هراس واکنش افراد نسبت به اين مهم را داشته باشند.
شايد که ايجاد شانتاژهاي رسانه‌اي و خطابه کردن چنين سخناني به ظاهر فضا را براي گزينه‌هاي خودي باز کند اما حضور افرادي فاضل و عالم که همواره در راه پيروزي اين انقلاب مجاهدت‌هاي فراواني را انجام داده‌اند در بطن تصميم سازي‌ها و انتخاب گزينه نهايي متفاوت خواهد بود.
منبع: خبرگزاري دانشجو