آخرین اخبار
کد مطلب: 81099
آيا ام‌کلثوم ياد شده در واقعه کربلا دختر امام علي(ع) است؟/ خطبه‌اي که کوفيان را تا هميشه تاريخ گريان و سرشکسته کرد
تاریخ انتشار : 1393/08/10 11:21:46
نمایش : 3356
حضور بانويي به اسم "ام کلثوم"در کاروان حسيني امري قطعي و روشن است، اما مورخان درباره اينکه آيا "ام کلثوم" حاضر در صحنه کربلا دختر امام علي(ع) است يا يکي از بانوان حرم ايشان حرف و حديث بسياري دارند.

به گزارش خبرنگار سلام لردگان،  به نقل از طنين ياس، حضور بانويي به اسم "ام کلثوم" در کاروان حسيني امري قطعي و روشن است، اما مورخان درباره اينکه آيا "ام کلثوم" حاضر در صحنه کربلا دختر امام علي(ع) است يا يکي از بانوان حرم ايشان حرف و حديث بسياري دارند.استناد تاريخي و گزارش هاي زيادي درباره حضور ام‌کلثوم (دختر امام علي عليه السلام) در کربلا، در دست نيست. فقط نام وي چند بار در واقعه کربلا ياد شده و مورخان نخستين از تفصيل درباره حضور وي در عاشورا کمتر سخن گفته‌اند.

 

"ابوحنيفه دينوري" از همراهي دو خواهر امام حسين؛ زينب(س) و ام‌کلثوم (س) در حرکتش به سمت کوفه خبر مي‌دهد. بنا به نقل ابن‌اعثم، بعد از شعري که امام حسين(ع) خواند و تلويحاً به مرگ خود اشاره کرد (يا دهر اف لک من خليل...) حضرت زينب(س) و پس از او ام‌کلثوم(س) بي‌تابي کردند و امام ايشان را دلداري داد.

 

"خوارزمي" مي‌گويد: «امام سجاد(ع) مي‌خواست با حال بيماري به کمک پدر رود که ام‌کلثوم مانع شد» وي همچنين مي‌گويد: «پس از شهادت امام حسين(ع) ام‌کلثوم شروع به گريه و زاري کرد» اما شبيه اين مطلب در لهوف به حضرت زينب(س) نسبت داده شده است.

 

"ابن شهر آشوب" مي‌گويد: «هنگام غارت خيمه‌ها و هنگام کشيدن گوشواره ام‌کلثوم، گوش او پاره شد.» بنا به نقل "سيد ابن طاووس" و نويسندگان بعد از وي، ام‌کلثوم پس از خواهرش زينب(س) در کوفه سخنراني کرد. اين خطبه را مورخان و مقتل‌ نويسان متقدم نياوده اند.

 

"ابوالفرج اصفهاني" نام ام‌کلثوم(س) را در کنار حضرت زينب(س) در رديف اسيراني که به شام وارد شدند، ذکر مي‌کند. اما اين خبر منحصر به لهوف است که ام‌کلثوم(س) از شمر خواست سرها را جلوتر ببرد تا مردم به ديدن سرها مشغول شوند و به زنان نگاه نکنند.

 

اينها تمامي گزارش‌هايي است که نام ام‌کلثوم(س) را در کربلا نشان مي‌دهد. حتي اگر برخي از اين روايات با نقد يا ترديد روبه رو شود، اصل حضور وي را نمي‌توان انکار کرد. بخصوص که در بعضي از آنها نام وي درکنار حضرت زينب(س) آمده است.

 

اما از آنجايي که در مروج الذهب3/63 نقل شده است که در ميان دختران حضرت علي(ع) دو دختر به نام زينب و دو دختر به نام ام کلثوم بوده است و "محمد بن طلحه" نيز بنابر نقل" قمقام زخّار" 525 بر آن است که امام علي(ع) داراي دو دختر به نام ام کلثوم بود است، هنوز هستند افرادي که در خصوص حضور اين بانو در صحنه کربلا جاي شک و ترديد ايجاد کنند.

 

بنابر اسناد و گزارش هاي تاريخ نگاران استناد ما در اين مقاله بر حضور "ام کلثوم دختر امام علي(ع)" در واقعه عاشورا است؛  آنجا که ابن نماي حلي(م645ق) مي نگارد: «خطبتْ أم کلثوم بنت علي(ع) من وراء کلة و قد غلب عليها البکاء؛ فقالت: يا أهل الکوفة، سوءة ما لکم خذلتم حسينا و قتلتموه و سبيتم نساؤه ... » (ام کلثوم دختر امام علي(ع) از پشت پرده هودج با گريه چنين خطبه خواند: اي اهل کوفه، بدا به حال شما! چرا حسين را کوچک شمرديد و او را کشتيد و زنانش را به اسارت گرفتيد؟!) خطبه بالا را سيد بن طاووس(م664ق(نيز از زبان ام کلثوم نقل کرده است.

 

 ابن اعثم(م314ق) مي نويسد: «... و أقبل الشمر بن ذيالجوشن ـ لعنه اللّه ـ حتي وقف قريبا من خيمة النساء فقال لقومه: ادخلوا فاسلبوا بزيّهن. قال: فدخل القوم فأخذوا کل ما کان في الخيمة حتي افضوا إلي قرط کان في أذن أم کلثوم ـ رضي الله عنها ـ فأخذوه و خرموا أذنها؛..» (شمر بن ذي الجوشن ـ لعنه اللّه ـ آمد و نزديک خيمه زنان ايستاد و به لشکرش گفت: داخل شويد و زينتهاي آنان را بگيريد. آنها نيز وارد شدند و هر چه در خيمه بود گرفتند حتي گوشواره ام کلثوم را کشيدند و گوشش را پاره کردند!) و -همين مضمون را ابن شهر آشوب(م588ق) هم آورده است.

 

حال سؤال اينجاست که چرا تاريخ از نقش آفريني اين بانوي بزرگ که همه مورخان بر انيکه ايشان زني با فصاحت و بليغ و سخنور بوده و در مدت اسارت پيوسته با سخنانش ستم حکام را افشاء مي کرد، کوتاهي و غفلت کرده است؟ جواب اين سؤال را مي توان اينگونه داد که، تک تک افرادي که در حادثه عاشورا شرکت داشته اند رسالتي داشته و نقشي را ايفا کرده اند اما ميزان وعمق رسالت آنها با يکديگر فرق مي کند.
مثلاً در مجلس يزيد غير از حضرت زينب سلام الله عليها حضرت سجاد عليه السلام نيز سخنراني کرده اند اما به اندازه اي که درباره حضرت زينب (س) سخن گفته مي شود درباره ايشان صحبتي به ميان نمي آيد وعلت اين امر آن است که حضرت زينب (س)‌ نقش چشمگيرتر و وسيعتري در اين زمينه داشته اند و مديريت در شرائط بحراني واقعه بدست حضرت زينب (س) بوده است.
و بخاطر همين در سوگواري ها وعزاداري ها بيشتر از ايشان سخن به ميان مي آيد و با مراجعه به تاريخ کربلا مي بينيم که غير از حضرت زينب (س) حضرت ام کلثوم وفاطمه دختر امام حسين(ع) اسيران آزادي بخشي بودند که نقش بزرگي در اين واقعه ايفا کرده و ذهنيت مردم را از اسيران جنگي متحول ساختند.

 

البته غير از اين مسأله عاملي که باعث مي شود از ايشان سخني به ميان نيايد يا کمتر از ايشان صحبت شود، کم اطلاعي بعضي از مبلغين از جريانات عاشورا  و تکيه بر مرثيه ها و سخنراني هاي  تکراري وعدم توجه به پويايي واقعه عاشورا است که بايد به اين مسئله توجه شده و مبلغيني که رسالت عظيم رساندن پيام عاشورا را به مردم دارند احساس مسئوليت بيشتري در اين زمينه کنند و مطلب نو و درس هاي تازه اي از واقعه آموزنده عاشورا بيرون کشند.

 

از حضرت ام کلثوم(س) خطبه اي در کوفه نقل شده است که مورخان با اين کيفيت از آن ياد کرده اند: ايشان در حالي که صدايش به گريه بلند بود، از پشت پرده اين خطبه رسا را ايراد کرد: « يا اَهلَ الکوفةِ! سُوئةً لَکم مَالکم خَذلتُم حُسيناً وَقَتلتمُوُه وانتهَبتُم أموالَهُ وَوَرِثتُموُه وَسَببتُم نِسائهُ وَبَکيتُمُوهُ فتُبّاً لکم وسُحقاً وَيلکم أتدرُونَ أي دواهٍ دَهتکم وأي وِزرٍ عَلي ظُهُورِکمُ حَملتُم وأي دِماءٍ سَفکتُمُوها وَأي کريمةٍ أصبتُمُوها وأي صِبِيةٍ سَلبتمُوها وأي أموالٍ انتهَبتُمُوها قَتَلتُم خَيرَ رِجالاتٍ بَعَد النبي صلي الله عليه و آله وَنزعتِ الرّحمةُ مِن قُلُوبِکم الا أنّ حِزبَ اللّه هُمُ الفائِزُونَ وَحِزبَ الشّيطانِ هُمُ الخاسِرُونَ.» « اي کوفيان! سيمايتان زشت و ناپسند باد! که حسين(ع) را در ميدان جنگ در دست دشمن تنها گذاشتيد و او را کشتيد. ( و به همين هم بسنده نکرديد) و اموال او را به يغما برديد! گويي که آن اموال از طريق ارث به شما رسيده است! پردگيان حرم او را اسير کرديد و آنان را مورد شکنجه و آزار قرار داديد. نابود گرديد! آيا مي دانيد چه وزر و وبالي را به گردن گرفتيد؟! و چه گناه گرانباري را بر دوش خود نهاديد؟! و چه خون هاي(پاک و مقدسي را بر روي زمين) ريختيد؟! و چه بانوان گرانقدري را( در سوگ جگرگوشگان خود) داغدار کرديد؟! و چه دختراني را غارت نموديد؟1 و چه اموالي را ( از خاندان رسالت و امامت) به تاراج برديد؟ مرداني را – که بعد از رسول خدا(ص) از بهترين ها بودند،‌از دم تيغ گذرانديد! گويي عاطفه و احساس مهرباني از دل هاي شما ريشه کن شد! آگاه باشيد که حزب خدا  پيروز و حزب شيطان( شکست خورده) و زيانکارند.»

 

آنگاه اين ابيات را بر زبان جاري کرد:

قَتلْتُم أخي فويلٌ لأُمّکم * سَتُجزَونَ ناراً حرُّها يتَوقَّدُ

برادر مرا به زاري کشتيد، مادرتان به عزايتان بنشيند؛ کيفر شما آتش شعله ور و برافروخته دوزخ است

سَفکتُم دِماءً حَرَّمَ اللّه سَفکها * وَحَرَّمَها القُرآنُ ثُمّ مُحمّدٌ

خون هاي پاکي را به زمين ريختيد که خداوند براي آنها حرمت قائل بود و نيز قرآن کريم و رسول خدا

ألا فَابشِرُوا بِالنّارِ إنّکمُ غَداً * لَفي سَقَرٍ حَقّاً يقيناً تُخَلَّدُوا

هان! که شما را به آتش دوزخ بشارت مي دهم که شما فردا بدون ترديد در ژرفاي جهنم به عذاب ابدي گرفتار خواهيد بود

وَإنّي لأبکي في حَياتي علي أخي * عَلي خَيرِ مَن بَعَد النّبي سَيولَدُ

من، پيش از مرگ و در زمان حيات خود بر مظلوميت برادرم مي گريم، بر کسي که بعد از رسول خدا از بهترين ها بود( آنهم گريستني)

بِدَمعٍ غَريزٍ مُستهلٍّ مُکفکفٍ * علَي الخَدِّ منّي دائماً لَيس يحمدُ

با قطرات اشک فراوان که مدام بر صفحه صورتم مي غلطد و هرگز خشک نگردد

 

راوي گويد:  در اين هنگام صداي گريه و ناله از مردم برخاست، زنها گيسو پريشان کردند و خاک بر سر پاشيدند و چهره ها خراشيدند و سيلي به صورت زدند و فرياد وا ويلا، وا ثبورا بلند نمودند، مردها گريستند و موهاي محاسن خود را کندند، هيچ موقعي ديده نشد که مردم بيش از آن روز گريه کنند.

 

منابع:

  1. نظري منفرد، علي، قصه کربلا بضميمه قصه انتقام
  2. خصائص الصديقة الزهراء عليهاالسلام : معرّفي مقام شامخ حضرت فاطمه عليهاالسلام ، ص314.25. رمز المصيبه في مقتل من قال انا قتيل العبرة: ج3، ص378.
  3. شهر سؤال -  مرکز ملي  پاسخ گويي به سؤالات ديني  
  4. پايگاه اطلاع رساني حوزها

 

انتهاي پيام
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس