دستيابي گفتمان انقلاب اسلامي که اساس خود را دفاع از مظلوم و مقابله با ظلم و استعمارگري در سراسر جهان مي‌داند با گفتمان ليبرال سرمايه‌داري که هدفي جز چپاول ملت‌ها ندارد، به يک راهبرد مشترک، ناممکن است.
به گزارش سلام لردگان، سايت ايران اسلامي نوشت: دولت آمريکا پس از جنگ جهاني دوم توانست کشورهاي مختلفي را به اشکال گوناگون در سيطره‌ي نظامي، اقتصادي و فرهنگي خود حفظ نمايد. سيطره اي که به واسطه روحيه استکباري آمريکا به شدت در منطقه‌ي غرب آسيا به ويژه کشورهاي صاحب ذخاير نفتي دنبال مي‌گردد. کودتاي 28 مرداد در ايران، کودتاي عراق، حمايت از رژيم غاصب صهيونيستي و چپاول ملت‌هاي منطقه از جمله رفتارهايي است که رژيم ددمنش آمريکا در چند دهه‌ي اخير در غرب آسيا، پيگير آن بوده است. لذا در اين نوشتار به بررسي راهبردهاي دو گفتمان انقلاب اسلامي و ليبرال سرمايه داري غرب مي‌پردازيم و دلايل ممکن نبودن نزديک شدن اين دو گفتمان در يک امر واقعي را بيان مي‌داريم.
ايالات متحده‌ي آمريکا مظهر اصلي و تنها حامي بزرگ گفتمان ليبرال سرمايه داري در جهان است. کشوري که انجام معادلات بزرگ استکباري را در دو ابزار تهاجم فرهنگي و قدرت سياسي – امنيتي مي‌پندارد و براي دستيابي به آن از هيچ نوع رفتار وحشيانه اي دريغ نمي‌کند؛ در طول تاريخ خود با رويارويي دو گفتمان رقيب مواجه بوده است.
گفتمان اول که پس از جنگ جهاني دوم رقابت خصمانه اي را در برابر آمريکا به وجود آورد، سوسياليست و برداشت‌هاي ماترياليسم هاي قرن 18 و پياده سازي آن در شوروي پس از جنگ جهاني بوده است. تفکري که بعدها بلوک سازي دو جريان شرق و غرب را دستور کار خود قرار داد و منجر به جنگ سرد طولاني در جهان شد. نبردي که سرانجام با عناصري به ظاهر اصلاح طلب همچون گورباچف و يلتسن فروپاشي شوروي را به ارمغان آورد. در واقع شوروي به همراه اشتباهات راهبردي فراگير خود در برابر آمريکا و استفاده از عناصر خودفروخته، دست به رفتاري بين‌المللي زد که منجر به نابودي تفکر کمونيست و پيوستن اين تفکر به موزه هاي تاريخ شد.
در همين راستا گفتماني ديگر شکل گرفت که هر دو گفتمان موجود در جهان را نفي و با هر دو متعارض بود. انقلاب اسلامي ايران به تعبير رهبري معظم انقلاب اسلامي نه به خاطر علاقه به استکبار شرق از استکبار غرب دور گرديد و نه به خاطر علاقه به استکبار غرب از استکبار شرق روي برگرداند، (1) بلکه حيات و حضور گفتماني خود را در نابودي جريان ظالم و دفاع از مظلوم مي‌داند. بر همين اساس از ابتداي انقلاب اسلامي مخالفت با اين دو ابر قدرت توسط مردم انقلابي دنبال و شعار نه شرقي و نه غربي به عنوان يک اصل تلقي گرديد. رفتاري که تحرکات هر دو گفتمان استکباري آن زمان را نسبت به خود حساس نمود و آنان را وادار ساخت تا با هر روشي از شکل گيري اين انقلاب، جلوگيري نمايند. بر همين اساس و برخلاف انديشه هاي متفکرين غربي و شرقي، انقلاب اسلامي با رهبري مردي الهي توانست ظهور عيني پيدا نمايد و اولين کشور مستقل در جهان باشد. کشوري که دفاع از مظلوم را براي خود، يک اصل مي‌دانست.
اين شکل گيري همراه با حضور دولت‌مردان قبلي، جنايتکار و وابسته‌ي پهلوي در آمريکا، موجي از انزجار اجتماعي در ايران به وجود آورد و سبب گرديد تا مردم به سوي سفارت آمريکا رهسپار گردند. سفارتي که بعدها و پس از تسخير به عنوان بزرگ‌ترين لانه‌ي جاسوسي رسمي در سراسر جهان شناخته شد و از آن به عنوان سند خصم و عناد سياست مداران آمريکايي عليه انقلاب اسلامي ياد مي شود. سابقه اي که با بررسي چند دهه عناد و کينه عليه ملت مسلمان ايران، انزجار افکار عمومي را به دنبال داشته است. تا جايي که پس از تسخير سفارتخانه آمريکا در ايران و افشاي جنايت‌هاي اين کشور در جمهوري اسلامي ايران، سند روابط ايران و آمريکا برگشت و بنيان‌گذار جمهوري اسلامي ايران با استقبال از قطع رابطه‌ي آمريکا، از آن به انقلاب دوم نام برد. انقلابي که در درونش خودباوري و حفظ استقلال را به ارمغان آورد و توانست دو هيمنه ي اساسي جريان استعماري غرب يعني تهاجم فرهنگي و قدرت سياسي – امنيتي را با چالش مهم و بزرگي رو برو نمايد. چالش‌هايي که سرانجام آن بيداري اسلامي در منطقه، قدرت گيري محور مقاومت و نيز افزايش گرايش به اسلام ناب در سراسر جهان شد.
اما آنچه که بايد در پايان اين نگاشته به آن توجه داشت، سرانجام ارتباط جمهوري اسلامي ايران با دولت ايالات متحده‌ي آمريکا است. دستيابي گفتمان انقلاب اسلامي که اساس خود را دفاع از مظلوم و مقابله با ظلم و استعمار گري در سراسر جهان مي‌داند با گفتمان ليبرال سرمايه داري که هدفي جز چپاول ملت‌ها ندارد، به يک راهبرد مشترک، ناممکن است. به تعبير ديگر جمع ميان ايدئولوژي انقلاب اسلامي ايران که بر اساس محاسبات عقلاني است با ايدئولوژي ليبرال سرمايه داري آمريکا که رهيافت اغوا گرايانه دارد، هيچ‌گاه مصداق خارجي نخواهد داشت. بر همين اساس دستيابي به نقطه اي مشترک با آمريکا، که سابقه‌ي بدي در بين افکار عمومي مردم انقلابي و مسلمان نظام اسلامي ايران دارد، هيچ گاه امکان پذير نخواهد بود.
مطلب فوق مربوط به ساير رسانه ها مي باشد وخبر گزاري فارس صرفا آن را باز نشر کرده است
بازگشت به صفحه نخست گروه فضاي مجازي
انتهاي پيام/