انبارلويي خطاب به محمد خاتمي تاکيد کرد: شما که در فتنه ۸۸ نشان داديد نه به اسلاميت نظام پايبند هستيد و نه به جمهوريت نظام، چگونه ميشود سخن از آشتي به ميان آوريد؟
به گزارش سلام لردگان, محمد کاظم انبارلويي امروز سهشنبه طي يادداشتي در روزنامه رسالت نوشت: آقاي سيدمحمد خاتمي رئيس شوراي مرکزي مجمع روحانيون مبارز اخيرا در ديداري مطالبي مطرح کرده که قابل تامل است.(1)
1- وي گفته است: "مصلحت نظام ما آشتي ملي است اما آشتي ملي مورد سرکوب قرار ميگيرد." آشتي ملي چيست؟ اصلا چه کسي با چه کسي دعوا کرده است؟ صورت مسئله آشتي ملي کدام است؟ واقعيت اين است که عنصر شکست خورده انتخابات سال 88 برخلاف همه موازين عقلي و ديني و ملي قبل از اعلام و شمارش نتايج آرا، خود را پيروز انتخابات اعلام کرد. عدهاي تبهکار سياسي هم از اين اعلام، حمايت کردند و هنوز هم حمايت ميکنند. اين جماعت بنا را بر قهر سياسي گذاشتند و با اعلام اردوکشي خياباني باعث قتل شهروندان جمهوري اسلامي، غارت مغازهها و اموال عمومي و دولتي و خسارات فراوان مادي و معنوي به جمهوري اسلامي شدند. قهر چند روسياه سياسي را به حساب ملت گذاشتن و دم از تز آشتي ملي زدن چه معنايي دارد؟
اگر اين جماعت ميخواهند آشتي کنند چرا خجالت ميکشند؟ اصلا چرا آشتي ملي را آقاي خاتمي پس از گذشت پنج سال از آن رخدادهاي تلخ مطرح ميکنند؟ آيا او ضرورت اين کار را در همان روزهاي اول حادثه حداقل پس از خطبههاي فيصلهبخش مقام معظم رهبري در 29 خرداد نبايد مطرح و تا حصول نتيجه پيگيري ميکرد؟ چرا حالا آن هم با متهم کردن رقيب که "طرح آشتي ملي مورد سرکوب قرار ميگيرد!"
2- آقاي خاتمي گفته است: "هيچ راهي نداريم جز اينکه همهگرايشها در چارچوب انقلاب و قانون اساسي فعاليت کنند."
اگر نامزد مورد حمايت آقاي خاتمي و مجمع روحانيون مبارز در چارچوب انقلاب و قانون اساسي فعاليت ميکرد حوادث تلخ انتخابات سال 88 رخ ميداد؟ اگر دوستان آقاي خاتمي ميخواستند در چارچوب انقلاب و قانون اساسي فعاليت کنند، صداي آنها نبايد از راديو بيبيسي و راديو آمريکا در فتنه سال 88 شنيده ميشد، اگر آقاي خاتمي و دوستانش در چارچوب انقلاب اسلامي و قانون اساسي فعاليت ميکنند نبايد به دوستان خودشان که اکنون در استخدام بيبيسي و رسانههاي اهريمني آمريکا هستند، بگويند برگرديد، حضور شما در رسانههاي غرب نشانه دشمني با انقلاب و قانون اساسي است؟!
نبايد به آنها بگويد همصدايي شما با دشمن جزء اسناد مشهود و غيرقابل انکار رقباي ماست که مدعياند فعاليتهاي شما خارج از چارچوب قانون اساسي و انقلاب اسلامي است؟
چرا آقاي خاتمي به جاي اينکه معترض دوستان خود باشند، هميشه معترض کساني است که به دلايل مختلف، ادعاي آنها را مبني بر آشتي ملي و فعاليت در چارچوب انقلاب و قانون اساسي، يک دروغ آشکار ميدانند؟
3- آقاي خاتمي گفته است: "هر کس ميتواند فعاليت کند فقط به شرط اينکه برانداز نباشد."
آقاي خاتمي و دوستانش در فتنه 88 عملا با کساني در اعتراضات خياباني همراهي کردند که برانداز بودند. شمار دستگيرشدگان گروهک منافقين و بهائيها و نيز مامورين سرويسهاي امنيتي سفارتخانهها بويژه سفارت انگليس، سند اين ادعاست.
سخن اين است که چرا جرياني که معتقد است بايد در چارچوب انقلاب و قانون اساسي فعاليت کرد همزبان با جريان برانداز در فتنه 88 ظاهر شدند و يک کلام از آشتي ملي، آن موقع حرفي به ميان نياوردند و اجازه دادند اقتدار و امنيت ملي در معرض تبهکاريهاي دولتهاي استکباري در ايران قرار گيرد تا جايي که نتانياهو اعلام کند: "اصلاحطلبان در تهران به نمايندگي از ما با رژيم ميجنگند."
4- آقاي خاتمي گفته است: "تعريف درست، منطقي و حقوقي از براندازي، مورد اهتمام و عمل حکومت نيست."
جناب آقاي خاتمي، شما يک روحاني هستيد. لطفا بفرماييد معني "محاربه" چيست؟ چه تعريفي از "بغي" داريد؟
کارهايي که از شما و دوستانتان طي هشت ماه پس از انتخابات رياستجمهوري سال 88 صادر شد، مصداق اتم "بغي" و "محاربه" است.
دست شما و دوستانتان مستقيم و غيرمستقيم به خون 22 شهيد در حوادث فتنه سال 88 آلوده است. مسئوليت غارت مغازهها و غارت اموال مردم و اموال دولتي که سر به ميلياردها تومان ميزند، به عهده شماست. شما بوديد که دستور شورش عمومي را صادر کرديد. شما بوديد که در سالروز قيام مسلحانه منافقين عليه امام و انقلاب اعلام راهپيمايي کرديد. چرا آن وقت به فکر آشتي ملي نبوديد؟ چرا آن وقت به فکر اين نبوديد که صف خود را از منافقين و مخالفين نظام و براندازان جدا کنيد؟ تعريف شما از براندازي چيست؟
وزير ارشاد شما در فتنه 88 رفته راديو بيبيسي، با انبوه روزنامهنگاراني که در دوران اصلاحات در روزنامههاي دوم خردادي قلم ميزدند يک ارتش رسانهاي عليه انقلاب در دامن دشمن تشکيل دادند و هنوز هم به اين دشمني ادامه ميدهند. اسم اين رويکرد را چه ميگذاريد؟ شما در تمام اين پنج سال يک کلمه عليه اين وطنفروشان حرف نزديد. فرض کنيد شما و دوستانتان در داخل با مردم آشتي کنيد. آيا اين جماعت وطنفروش که در آمريکا و انگليس با منافقين و ضدانقلاب عليه مردم و نظام همکاري ميکنند به جريان آشتي ملي ميپيوندند؟
فرض کنيم شما ميخواهيد گذشتهها را جبران کنيد. چگونه ميشود به خطر انداختن امنيت ملي و منافع ملي را که به حراج گذاشتيد و در اين مدت تحريمهاي ظالمانه دشمن براي دفاع از شما و دوستانتان به ملت تحميل شد، جبران کنيد؟ دوستان شما در بيبيسي و راديو آمريکا و راديو صهيونيستي صريحا از غرب ميخواستند فشار تحريمها را زياد کنند تا دولت تسليم شود!
چگونه ميخواهيد خونهاي به ناحق ريخته شده در فتنه88 را فراموش کنيد؟ فرض کنيم دولت از حق خود بگذرد، اما آيا دولت به نمايندگي از اولياي دم ميتواند از اين حق چشمپوشي کند؟
دولت ميتواند حداقل جرم عمومي را ببخشد، با مدعيان خصوصي اولياي دم چه ميخواهيد بکنيد؟ خسارت مالي وارد به اشخاص حقوقي و خصوصي را چگونه ميخواهيد جبران کنيد؟ حداقل هزينه آشتي ملي، جبران اين خسارتهاست. از کجا ميخواهيد بياوريد؟
5- فرض ميکنيم فضا، فضاي آشتي ملي باشد. وقتي که دبيرکل سابق مجمع روحانيون مبارز با کمترين راي به اغتشاشگران و محاربان نظام پيوست و هنوز هم در خيمه فتنه دست از موضع لجوجانه خود برنداشته و با مردم و نظام سر جنگ دارد، چه ميخواهيد بکنيد؟ آراي او که کمتر از آراي باطله انتخابات بود. او چه ادعايي ميتوانست داشته باشد؟ اکنون او در قصه آشتي ملي، کدام سوي قصه ايستاده است؟
در خصوص سر ديگر فتنه، با آقاي موسوي که شما و دوستانتان را در مهلکه فتنه انداخت، با انقلاب و اسلام و مردم خداحافظي کرد و در عاشوراي 88 به کساني که شعار "مرگ بر اصل ولايت فقيه" ميدادند مردان خداجوي لقب داد، چه ميخواهيد بکنيد؟ او که هنوز سر موضع خودش است و سر آشتي ندارد. شما به نمايندگي از چه کسي يا کساني حرف از آشتي ملي ميزنيد؟!
6- فرض کنيم آشتي ملي هم صورت گرفت. با اين سابقه چطور ميشود به شما و دوستانتان اعتماد کرد که در انتخابات بعدي اگر مردم به کسي جز شما و اصحاب شما راي دادند، غائله و فتنه 88 را تکرار نکنيد؟
شما که در فتنه 88 نشان داديد نه به اسلاميت نظام پايبند هستيد و نه به جمهوريت نظام، چگونه ميشود سخن از آشتي به ميان آوريد؟
اين اتهام واقعا سنگين است. با سوابق شما و دوستانتان در انقلاب نبايد آن را به زبان ميآوردم. اما چه کنم که تاريخ را نميشود تحريف کرد. کافي است مروري بر حوادث هشت ماهه بعد از انتخابات رياستجمهوري سال 88 داشته باشيد. شما از امام و شعارها و آرمانهاي بنيانگذار جمهوري اسلامي چه باقي گذاشتيد؟
شما در برابر شعار نه غزه، نه لبنان سال 88 چه کرديد؟ شما وقتي تمثال مبارک حضرت امام (ره) را در دانشگاه تهران روز 16 آذر به آتش کشيدند کجا بوديد؟ شما وقتي که دوستانتان فرياد ميزدند؛ هم شرقي، هم غربي، جمهوري ايراني، چه ميکرديد؟ شما وقتي که در روز عاشورا مردان خداجوي موسوي شعار ميدادند مرگ بر "اصل ولايت فقيه"، چه فکر کرديد و چه اقدامي کرديد؟ مگر در قانون شما اصلي به نام اصل "ولايت فقيه" نيست؟ شما که ميگوييد ميخواهيد در چارچوب انقلاب اسلامي فعاليت کنيد اين انقلاب اسلامي شما به ولايت آمريکا معتقد است يا ولايت فقيه؟ اگر دومي است، چرا آن موقع حرفي نزديد؟ حالا گذشتهها گذشته است! چرا الان نميگوييد ولايت فقيه را به ولايت آمريکا ترجيح ميدهيد؟ چرا از براندازان خجالت ميکشيد که بگوييد براي آشتي ملي تنها راه، اطاعت از ولايت فقيه است؟
منبع. فارس