علي کمالي: نقض حقوق بشر در آمريکا؛ روايتي که بيشتر بهجاي اينکه در فضاي تئوريک، مبهم و کلي مورد بررسي قرار گيرد، بايستي در قالب ارائهي آمار و اسناد مورد بررسي قرار گيرد تا اولاً نگاهها نسبت به آمريکا به صورت دقيق و همهجانبه مورد بررسي قرار گيرد و ثانياً استدلالهاي کافي براي دفاع از نقض بنيادين و فاحش حقوق بشر در کشوري که پوستهاي از دموکراسي را به خود پيچيده بيشتر فراهم شود. اين پژوهش در راستاي پژوهش پيشين يعني «حريم خصوصي و امنيت شهروندي در ايالات متحده » قرار دارد که در آن به شقوق نقض حريم خصوصي در آمريکا اشاره کرديم. لذا در اين مقاله نيز تلاش خواهيم کرد به دو مورد ديگر از نقض حقوق بشر در قالب نقض آزادي مذهب و رواج نژادپرستي ديني و نقض آزادي نژاد و رواج نژادپرستي رنگي اشاره کنيم. لازم به ذکر است استفادهي بيش از حد از منابع در اين پژوهش به دليل ارتباط وثيق آن با موضوعيت اين مقاله است؛ چرا که در آن نياز به منابع بيش از حد جزء ضروريات است.
الف) نقض آزادي مذهب و رواج نژادپرستي ديني
دريک نگاه کلي، ميتوان ابراز داشت که مردم آمريکا مردماني بسيار مذهبي هستند، بيش از 95 درصد شهروندان آمريکايي خود را با هويّت مذهبي ميشناسند و تنها کمتر از پنج درصد آنان بيدين و بدون هويّت ديني هستند و اين کشور با پلوراليسم مذهبي روبهرو بوده و هست. امّا فارغ از درصد دينداران در اين کشور، مطلبي که اهميت دارد و درخور توجه است اينکه بيش از 60 درصد مردم آمريکا معتقدند دين و مذهب نقش اساسي در زندگيشان ايفا ميکند. البته بايستي اين نکته را هم لحاظ داشت که در دو دههي گذشته از ميزان تعهدات ديني و مذهبي شهروندان ايالات متحده بهشدت کاسته شده است.
اصلاحيهي قانون اساسي ايالات متحده
بعد از استقلال آمريکا از انگلستان، روند تبعيض مذهبي نه تنها خاتمه نيافت بلکه در لفّافههايي با سرعت بيشتر ادامه يافت. همانطور که ميدانيم، نظام سياسي ايالات متحدهي آمريکا بر ايدئولوژي ليبراليسم مبتني است. با وجود اينکه ليبراليسم مکتبي فردگراست و در اصول و مباني خود به مسائل و دغدغههاي فردي توجه زيادي دارد و با وجود آنکه مطابق بامتمم قانون اساسي اين کشور، آمريکا نظامي است که برتري ديني در آن ذکر نشده است و کنگره حق ندارد قانوني تصويب نمايد که مانع انجام مناسک مذهبي شهروندان آمريکايي شود، ولي در عمل شاهد آنيم که مذهب و عقايد ديني، که مهمترين دغدغهي 60 درصد مردم ايالات متحده است، در اين کشور به طور چشمگيري ناديده گرفته ميشود.
در متمم و اصلاحيه قانون اساسي ايالات متحده آمده است: «کنگره در خصوص رسميت بخشيدن به يک دين، يا منع پيروي آزادانه از آن يا محدود ساختن آزادي بيان يا مطبوعات يا حق مردم براي برپايي اجتماعات آرام و دادخواهي از حکومت براي جبران خسارت، هيچ قانوني را وضع نميکند.» از ابتداي بنيانگذاري ايالات متحده، مردم آمريکا به صورت گسترده شاهد نژادپرستي ديني بودهاند، در زير به برخي از اين وقايع اشاره مينماييم:
1. محاکمهي جادوگران زن شهر «سِيلم»
اولين واقعهي خونين مذهبي در آمريکا به قبل از استقلال از انگلستان بازميگردد. اين واقعه همان محاکمهي جادوگرانزن در ماساچوست، که به محاکمهي جادوگران زن سِيلم (شهري در ماساچوست) شهرت يافت. شاهد عيني ماجرا مينويسد که يکي از 28 نفري که در مجموعه اين محاکمات محکوم شدند به مجازات وحشتناک مرگ (در اثر له شدن) محکوم شد. وي ادامه ميدهد که بسياري از متهمان از مسيحيان متدين بودند. جالب اينجاست که اين محاکمات تا زماني ادامه مييابد که همسر فرماندار ماساچوست به جادوگري متهم ميشود و در اينجاست که فرماندار مذکور براي نخستينبار بهطور رسمي خود وارد ماجرا ميشود و پروندهي اينگونه محاکمات را براي هميشه ميبندد.[1] البته از اين دست اقدامات خصوصاً عليه سرخپوستان و سياهان در ايالات متحده بسيار به وقوع پيوسته است که مجال ذکر همهي آنان وجود ندارد.
در فوريهي 2012 ميلادي نيز باراک اوباما در اظهار نظر در مورد کشيشي که خواستار آتش زدن قرآن بود، گفت اگر او چنين کند، جان سربازان آمريکايي مستقر در نقاط مختلف جهان از جمله افغانستان و عراق را به خطر مياندازد. در واقع، باراک اوباما با چنين اظهار نظري به طور صريح بيان کرد که براي احساسات و ارزشهاي مسلمانان ارزشي قائل نيست.
2. تبعيض ميان مذاهب و سير صعودي اهانت به مسلمانان
از سال 2001 ميلادي و با انفجار در برجهاي تجارت جهاني و پنتاگون، موج تبليغات منفي عليه مسلمانان و اسلام در رسانههاي آمريکايي به راه افتاد؛ به طوري که برخي آن را پروژهي اسلامهراسي غرب معرفي ميکنند.
از زمان اين حوادث، ميزان پيامهاي منفي، که پيرامون اسلام و مسلمانان انتشار مييابد، بسيار بيشتر از نکات مثبت است و بحث و تبادل نظر پيرامون عقيده و ايمان مرتباً بالا ميگيرد و هرگونه تجمعات و اعتراضات عليه مسلمانان بهسرعت به تيتر اول رسانهها مبدل ميشود و اين خود روندي در جهت اسلامهراسي و تخريب چهرهي مسلمانان بوده است. براي نمونه، به برخي از اين دست اقدامات اشاره ميکنيم:
1-2. سوزاندن قرآن؛ کتاب مقدس مسلمانان
در برخي کليساهاي ايالات متحده، در مراسم عمومي قرآن، کتاب مقدس مسلمانان سوزانده ميشود و دولتمردان در مقابل آن سکوت ميکنند و دخالت در اين امر را مخالف و در مقابله با دموکراسي و آزادي بيان و عقيده ذکر ميکنند.
در نهمين سالگرد حادثهي سال 2001 ميلادي، زماني که تري جونز ،کشيش ايالت فلوريدا، در سال 2010 ميلادي، قول داد که به منظور همدردي با خانوادههاي قربانيان ميزبان روز بينالمللي سوزاندن قرآن کريم باشد. اين خبر تبديل به تيتر اول اخبار گشت. رسانههاي آمريکا به جاي مخالفت و انعکاس منفي اين واقعه با اقدامات خود عملاً از آن حمايت کردند و شبکهي خبري CNN برنامهاي را با تري جونز ترتيب داد.[2]
در فوريه 2012 ميلادي نيز، باراک اوباما در اظهار نظر در مورد کشيشي که خواستار آتش زدن قرآن بود، گفت اگر او چنين کند جان سربازان آمريکايي مستقر در نقاط مختلف جهان از جمله افغانستان و عراق را به خطر مياندازد. در واقع باراک اوباما با چنين اظهار نظري به طور صريح بيان کرد که براي احساسات و ارزشهاي مسلمانان ارزشي قائل نيست.
2-2- اهانت به پيامبر اکرم (صلوات الله عليه)
در سپتامبر 2012 ميلادي، يک کارگردان آمريکايي با ساخت فيلمي با موضوع اهانت به پيامبر اکرم(صلوات الله عليه) و قرار دادن آن در محيط اينترنت، موجي از خشم و ناراحتي مسلمانان را در سراسر جهان برانگيخت.
3-2- اعتراض به احداث مسجد در منطقه «Ground Zero»
هزاران نفر از مردم نيويورک و چند شهر ديگر آمريکا به منظور اعتراض به احداث مسجدي که چندين ساختمان دورتر از منطقه «Ground Zero» بود به خيابانها آمدند و رسانههاي اين کشور در کوتاهترين زمان ممکن، اين اعتراض را پوشش دادند و مسئله را به تيتر اول خود تبديل نمودند.[3] اين رسانهها شروع به مطرح ساختن پرسشهايي مبنايي کردند که حتي در اصلاحيهي قانون اساسي ايالات متحده به آنها پاسخ داده شده است، به طور مثال: آيا بايد به مسلمانان اجازه داده شود تا در اين منطقه مسجد بسازند؟ با وجود اينکه حق هر شهروند آمريکايي است که خانهاي براي پرستش در هر جايي از ايالات متحده بسازد و همانطور که بيان شد، آزادي مذهبي در اصلاحيهي اول قانون اساسي اين کشور آمده است، اما به نظر مسلمانان آمريکا يک استثنا نسبت به ساختن مسجد براي خود محسوب ميشدند.
4-2. اسلامهراسي در دستور کار رسانههاي آمريکايي
از نمونه فشارها بر مسلمانان ميتوان به فشارها عليه مسلمانان و پروژهي اسلامهراسي که مدتهاست از سوي دولتمردان آمريکايي اجرا ميشود و پس از واقعهي يازدهم سپتامبر و حمله به برجهاي تجارت جهاني قوت گرفت، اشاره کرد. همچنين نگاه مشکوک، دستگيريهاي بيمورد، حملههاي لفظي و گاهي فيزيکي از ثمرههاي دموکراسي و آزادي آمريکايي براي مسلمانان است.
5-2. تبعيض شغلي عليه مسلمانان
با وجود آنکه مسلمانان تنها کمتر از يکسوم پيروان دين يهود در آمريکا، يعني کمتر از 0.6 درصد جمعيت شهروندان آمريکايي را تشکيل ميدهند، اما بيشتر از 14 درصد از پروندههاي شکايت از رفتار نامناسب و تبعيض ديني و يکچهارم از پروندههاي شکايت از تبعيض شغلي از سوي مسلمانان صورت ميپذيرد.[4]
6-2. زندانهاي «واحد مديريت ارتباطات»
وضعيت مسلمانان در زندانهاي آمريکا نيز وخيم و بسيار ناگوار گزارش شده است. در چند سال اخير، زندانهايي با نام «واحد مديريت ارتباطات» به طور رسمي و علني آغاز به کار کرده است. مطابق با گزارشهاي غيررسمي، هدف از احداث اينگونه زندانها صرفاً تبعيض ديني و جداسازي مسلمانان از ديگر زندانيان است.
در اين نوع زندانها، محدوديتهاي ارتباطاتي شديدي براي اين زندانيان در نظر گرفته شده است؛ به طوري که هر زنداني تنها دوبار در ماه و هربار دو ساعت به صورت کاملاً امنيتي و در حضور زندانبانان ميتواند با افراد ملاقات کند. تمامي مکالمات بايستي به زبان انگليسي باشد. زندانيان واحدهاي مديريت ارتباطات از هرگونه ارتباطات فيزيکي و معاشرت با همسران، دوستان و بستگان خود و حتي از در آغوش گرفتن کودکان و نوزادان خود نيز منع شدهاند.[5]
هزاران نفر از مردم نيويورک و چند شهر ديگر آمريکا، به منظور اعتراض به احداث مسجدي که چندين ساختمان دورتر از منطقهي «Ground Zero» بود، به خيابانها آمدند و رسانههاي اين کشور در کوتاهترين زمان ممکن، اين اعتراض را پوشش دادند و مسئله را به تيتر اول خود تبديل نمودند.
7-2. موارد ديگر توهين به مسلمانان
موارد اهانت به مسلمانان و توهين به اسلام در ايالات متحده بسيار زياد است که در زير تنها به آوردن چند مورد اکتفا مينماييم و ذکر تمامي آنان از حوصلهي بحث خارج است و در کتابها نگنجد.
* در 19 نوامبر 2012 ميلادي، مظنوني که شعارهاي ضد اسلامي سر ميداد بشير احمد، مسلمان 57ساله را در مقابل مسجد مورد ضربوشتم و ضربات چاقو قرار داد.[6]
* در سوم جولاي 2012 ميلادي، گزارش شد که به منظور آموزش نيروهاي عمليات ويژهي نيروي دريايي ايالات متحده، از تصوير زنان مسلمان مسلح بهعنوان هدف تيراندازي استفاده شد.[7]
* در پنجم دسامبر 2012 ميلادي، يک خوک مرده در مقابل مسجدي در هوستون آمريکا به نشانهي توهين و اهانت به مقدسات اسلامي رها شد.[8]
* پايگاه اينترنتي رويترز، در 29 مارس 2011 ميلادي، گزارش داد که وزارت دادگستري ايالات متحده، از زمان حادثهي 11 سپتامبر تا به حال، بيش از 800 پروندهي خرابکاري، خشونت و آتشسوزي عمدي عليه مسلمانان، اعراب و آسياييتبارها در دستور کار و بررسي قرار داده است.[9]
ب) نقض آزادي نژاد و رواج نژادپرستي رنگي
1. نژادپرستي عليه سياهان
شهروندان ايالات متحدهي آمريکا و بهويژه رنگينپوستان از زمان پيدايش ايالات متحدهي آمريکا تا کنون همواره با پديدهي «نژادپرستي» و «نابرابري نژادي» و «نژاد برتر » مواجه بودهاند. در سال 1787 ميلادي، قانون اساسي اين کشور توسط پنجاهوپنج مرد سفيدپوست، که همگي صاحبان برده و تجّار ثروتمند بودند، نوشته شد و لذا قانون اساسي را به دفاع از منافع طبقاتي خود نگاشتند. مطابق با اين قانون اساسي، سياهپوستان آمريکا از حقوق مالکيت، مشارکت در امور اجتماعي مانند حق رأي و اجازهي حمل سلاح محروم ميشدند و بردهداري به طور عملي مجاز شمرده ميشد.
1-1. امتناع از أخذ رأي از برخي سياهپوستان
* در گزارش ويژهي شوراي حقوق بشر سازمان ملل متحد، به سبب نبود تضمين کامل حق رأي براي سياهان ساکن اين کشور، از ايالات متحده انتقاد شده است. در اين گزارش، که موسوم به گزارش (Boston Review) است، اعلام شده است که بيش از دو ميليون آمريکاييآفريقايي دچار محدوديتهايي براي رأيدهي هستند.[10]
پايگاه اينترنتي رويترز، در 29 مارس 2011 ميلادي، گزارش داد که وزارت دادگستري ايالات متحده، از زمان حادثهي 11 سپتامبر تا به حال، بيش از 800 پروندهي خرابکاري، خشونت و آتشسوزي عمدي عليه مسلمانان، اعراب و آسيايي تبارها در دستور کار و بررسي قرار داده است.
2-1. تبعيض شغلي عليه سياهان و گسترش فقر در اين طبقه
* سياهان آمريکايي همواره در يافتن شغل دچار تبعيض نژادي ميشوند و اعمال تبعيض در استخدام نيز امري عادي است. نرخ بيکاري در مورد سياهپوستان به 4/14 درصد رسيده است. چهرهي منفي، که رسانههاي آمريکا از رنگينپوستان ارائه ميکنند، باعث شده است اين گروهها همواره دچار مشکلات فراواني در مسائل مربوط به يافتن شغل و برخورد با کارفرماي خود شوند و استخدام آنها با موانع و مشکلات فراواني همراه باشد.[11]
* علاوه بر اين، مطالعات خيزش جريان آپارتايد را در محل کار در ايالات متحده نشان ميدهد؛ 19 پيشه از 58 پيشهي مورد مطالعه قائل بر بازگشت دوبارهي تفکيک نژادي ميان سياهان و سفيدپوستان در محل کار هستند.[12]
* مطابق گزارشهاي آماري ادارهي آمار آمريکا، متوسط درآمد يک خانوار سياهپوست در سال 2011 ميلادي 32 هزار و 229 دلار بوده است و اين ميزان 60 درصد کمتر از يک خانوار سفيدپوست آمريکايي غيراسپانيايي است.[13]
* مطابق با آمار وزارت کار فدرال، بيش از نيمي از سياهپوستان غيراسپانيايي، که سنشان به اندازهي کافي براي کار کردن بالاست، در سال گذشته (2012 ميلادي) شغلي نداشتند و در نتيجه شاهد گسترش فقر در ميان طبقهي رنگينپوستان آمريکا هستيم.[14]
3-1. شدت عمل در برخورد با سياهپوستان
* رفتار نيروهاي امنيتي آمريکا و پليس اين کشور را بايد در صدر مسائلي دانست که حقوق مدني شهروندان آمريکايي را تضييع ميکند و بر تبعيض نژادي در اين کشور دامن ميزند. به گزارش پايگاه اينترنتي رويترز، در سوم جولاي 2012 ميلادي، نيروهاي پليس نسبت به سفيدپوستان مداراي بيشتري دارند؛ به طور مثال، بر طبق گزارشهاي رسمي پليس آمريکا، ساليانه در حدود يک ميليون نفر از مردم آمريکا بهويژه رنگينپوستان بدون جهت مورد ايست و بازرسي قرار ميگيرند و عدهاي از آنان به ادارههاي پليس منتقل ميشوند و مدتي بدون تفهيم اتهام در بازداشتگاه ميمانند و سپس با يک عذرخواهي ساده آزاد ميشوند.[15]
* رئيس پروژهي حقوق مدني تگزاز اظهار کرد که تيراندازي، که موجب مرگ سگي شود، بيشتر از تيراندازي که موجب مرگ يک سياهپوست ميشود مورد تحقيق و تفحص قرار ميگيرد.[16]
4-1. گرايشهاي نژادپرستانه عليه سياهان
* روابط نژادي شهروندان در ايالات متحده در حالت و وضعيت تنش قرار دارد و جنايات ناشي از کينهورزي و نفرت به طور معمول در اين کشور اتفاق ميافتد. آسوشيتد پرس، در تاريخ 28 اکتبر 2012 ميلادي، با استناد به آخرين نظرسنجي اعلام کرد که 51 درصد آمريکاييها آشکارا گرايشهاي نژادپرستانه و ضد نژاد سياهان را ابراز ميکنند؛ اين آمار سه درصد از آمار سال 2008 ميلادي بيشتر است.[17]
5-1. تبعيض نژادي عليه سياهان در نظام آموزشي
* مسئلهي تبعيض نژادي و نژادپرستي در آموزش ايالات متحده نيز رسوخ کرده است؛ به طوري که بر اساس گزارش دفتر آمار ايالات متحدهي آمريکا، 33 درصد از سفيدپوستان آمريکايي داراي تحصيلات عاليهي دانشگاهي هستند، اين در حالي است که همين درصد در ميان سياهپوستان آمريکا 20 درصد است.[18]
* بين سالهاي 2003 تا 2012 ميلادي، بيش از 60 درصد از تقاضاهاي تحصيلي سياهپوستان براي ورود به دانشکدههاي حقوق آمريکا پذيرفته نشده است و البته اين آمار در خصوص متقاضيان سفيدپوست تنها 34 درصد است.[19]
* درحاليکه سياهپوستان تنها 17 درصد از جمعيت دانشآموزان آمريکايي را تشکيل ميدهند، 32 درصد از اخراجهاي صورتگرفته از مدارس و دانشگاهها به ايشان مربوط ميشود.[20]
2. نژادپرستي عليه سرخپوستان و رنگينپوستان
بوميان آمريکا (سرخپوستان) هم به همان دلايل نژادپرستانه، به طور رسمي، از جامعهي آمريکا مطرود شدهاند. به علاوه، با ظهور پديدهي «داروينيسم اجتماعي» (مطابق اين نظريه: قويترها ضعيفترها را حذف ميکنند) اين تبعيضات و نژادپرستيها و برتر دانستن نژاد سفيد، که بر اساس معيارهاي اقتصادي و اجتماعي بنا نهاده شده بود، به طور گستردهاي توسعه يافت.
جيمز آنايا، گزارشگر ويژهي شوراي حقوق بشر در امور حقوق بوميان، بيان کرد که عمليات صنعتي و کارخانهاي مانع دستيابي بوميان منطقه به زمينهاي زراعي و اماکن مقدسشان شده است. وي ادامه داد که نرخ فقر در ميان بوميان آمريکايي تقريباً دو برابر ميانگين ملي آن است.
هاوارد زين، استاد دانشگاه آمريکا، در کتاب رؤياي آمريکايي (تاريخ آمريکا براي نسل جوان) پيرامون تبعيض نژادي و کشتار گستردهي بوميان و سرخپوستان آمريکا در کشورش ميگويد: «از دوران ابتدايي تا دبيرستان، هيچ حرفي دربارهي اين نبود که رسيدن کريستف کلمب به دنياي جديد، به معني قتل عام کامل مردم بومي هيسپانيولا بوده است... به همهي دانش آموزان آمريکايي، ماجراي کشتار بوستون را آموزش ميدهند که کمي پيش از جنگ استقلال عليه تاج و تخت بريتانيا اتفاق افتاد. پنج آمريکايي در 1770 به دست سربازان انگليسي کشته شدند، ولي چند شاگرد مدرسه ميدانند که صدها خانوادهي سرخپوست، در کولورادو، در زمان جنگ داخلي، به دست سربازان آمريکايي سر به نيست شدند؟»[21]
سرخپوستان نيز به دليل اطلاعرساني نادرست در شرايط سخت و امنيتي هستند و شماري از آنان که قادرند آزادانه در شهرها زندگي کنند، در يافتن شغل با مشکلات زيادي روبهرو هستند که تنها به چند مورد به صورت موجز اشاره ميکنيم:
* جيمز آنايا، گزارشگر ويژهي شوراي حقوق بشر در امور حقوق بوميان، بيان کرد که عمليات صنعتي و کارخانهاي مانع دستيابي بوميان منطقه به زمينهاي زراعي و اماکن مقدسشان شده است. وي ادامه داد که نرخ فقر در ميان بوميان آمريکايي تقريباً دو برابر ميانگين ملي آن است.[22]
* گزارشگر ويژهي شوراي حقوق بشر در امور نژادپرستي به «نواجُز» شاخهاي از بوميان آمريکايي اشاره نمود که با تبعيض نژادي از جمله دسترسي به مراجع قضايي و راهحلهاي قانوني مواجه هستند.[23]
موارد نقض آزادي دين و مذهب و همچنين تعدّي به آزاديهاي نژادي در ايالات متحده فراوان است و به منظور امتناع از اطناب، به ذکر همين موارد بسنده کرديم و اميد است که بيش از پيش پوشش ظاهري ايالات متحده در ساحت حقوق بشر کنار رفته باشد تا خوانندگان محترم با نمايي کلي از نقض حقوق بشر در کشوري که همواره خود را مهد دموکراسي و حقوق بشر ميخواند، آشنا شوند. در اين نوشتار، سعي شد تا در حد امکان، به آماري اشاره گردد که مؤسسات آمريکايي ابراز داشتهاند و در واقع به وقايع و رويدادهايي ارجاع شود که رسانههاي ايالات متحده خود بدان اذعان داشتهاند. بيترديد، با چنين رويکردي که در اين مقال اتخاذ شد، در حقيقت وضعيت از آنچه وصف شد، وخيمتر است.*
منابع:
[1]
http://law2.umkc.edu/faculty/projects/ftrials/salem/salem.htm[2]
http://edition.cnn.com/2010/US/07/29/florida.burn.quran.day/[3]
http://www.cnn.com/2010/US/06/06/new.york.ground.zero.mosque/[4] www.usa.chinadaily.com.cn/opinion/2013-04/22/content_16430203.htm
[5]
https://www.aclu.org/prisoners-rights/bureau-prisons-should-shutter-secretive-and-isolated-communications-management-unit[6]
http://www.nydailynews.com/new-york/hate-crime-victim-recovering-home-article-1.1204467[7]
http://www.nydailynews.com/news/national/navy-pulls-targets-muslim-women-seal-training-range-article-1.1107154[8]
http://abclocal.go.com/ktrk/story?section=news/local&;id=8909285
[9]
http://www.reuters.com/article/2011/03/29/us-usa-muslims-idUSTRE72S4K720110329[10]
http://www.bostonreview.net/us-karlans-court/votes-behind-bars[11]
http://www.pewresearch.org/fact-tank/2013/08/21/through-good-times-and-bad-black-unemployment-is-consistently-double-that-of-whites/[12]
http://www.washingtonpost.com/blogs/therootdc/post/many-american-workplaces-are-becoming-more-segregated/2012/10/25/6c86e0a6-1e15-11e2-b647-bb1668e64058_blog.html[13]
http://www.census.gov/newsroom/releases/archives/facts_for_features_special_editions/cb13-ff02.html[14]www.usa.chinadaily.com.cn/opinion/2013-04/22/content_16430203.htm
[15]
http://www.reuters.com/article/2007/12/05/us-usa-drugs-race-idUSN0453686820071205[16]
http://www.texascivilrightsproject.org/4832/tcrp-and-naacp-question-police-violence/[17]
http://usnews.nbcnews.com/_news/2012/10/27/14740413-ap-poll-majority-harbor-prejudice-against-blacks?lite[18]www.usa.chinadaily.com.cn/opinion/2013-04/22/content_16430203.htm
[19] Ibid
[20] Ibid
[21]زين، هاوارد (1389)، رؤياي آمريکايي؛ روايتي ديگر از تاريخ مردم آمريکا، شفيعي سروستاني، فاطمه، تهران: عابد.
[22]
http://www.democracynow.org/2012/5/11/un_probe_us_should_return_stolen[23]www.usa.chinadaily.com.cn/opinion/2013-04/22/content_16430203.htm
* علي کمالي؛ کارشناس حقوق بشر