به گزارش سلام لردگان به نقل از دانا، فرهاد نظريان ساماني طي يادداشتي نوشت: دولتها بر اين رسم هميشگي که با تعريف گفتمان خود، رسوخ جايگاه را در دل جامعه به وجود ميآورند و از در تقابل با گفتمان دولت قبل به تثبيت آن ميپردازند، کار خود را آغاز ميکنند. آنچه که عامل پيروزي دولتها در انتخاباتها محسوب ميگشته، برآيندي از اين عامل بوده است. حداقل در سه دولت پيشين گفتمانسازي امري بديهي بوده و به راحتي اين قضيه که دولتها ماحصل تعريف و تثبيت گفتمان خود در جامعه هستند، ملموس است.
دولت يازدهم اما از اين منظر در فقري بزرگ به سر ميبرد و شايد به نحوي در صدد جبران مافات است. توسل به شخصيتهاي سياسي براي فتح باب رياست جمهوري، شايد در ظاهر يک سياست بازي را به نمايش گذارد ولي در واقع يک اقدام ناشيانه است. دولتي که حتي گمان رسوخ به اين اريکه را نداشت، ناگاه برگ انتخابات در روزهاي پاياني بر ميگردد و دولت يازدهم را از دل صندوقهاي رأي با اختلافي اندک با ساير رقبا بيرون ميکشد.
عدم تفکر لازم براي تعريف تيمهاي فکري - گفتماني در دولت و شعارهاي نسنجيده و بعضاً غير عملي در انتخابات ناشي از چنين تصوري از نيامدن به عرصه اجرايي بود که تا چند روز قبل از انتخابات نيز رئيسجمهور کنوني اين تصور را با خود يدک ميکشيد.
طبيعي بود که دولت فرصتي براي چينش نخواهد داشت لذا استفاده صرف از تفکراتي که بعضاً اختلافات ماهوي زيادي نيز با هم دارند به اين امر منجر شد که اصلاً گفتماني را نتوان از دل اين تفکرات به عنوان گفتمان غالب احصا کرد و زدودن برچسب اشخاص سياسي بر دولت نيز بدين طريق محقق نگشت.
دولت اين نقطه ضعف را به شدت احساس کرده است و اين موضوع بديهي را با تعريف واژگاني بيبنياد که حول محور واژه «اعتدال» ميگردند، قصد قوتسازي دارد. واژگاني از قبيل «افراطي» و «تندرو» امروز به انحاي مختلف از زبان نزديکان دولت و شخص رئيسجمهور بدون هيچ چارچوبي بيان ميشود تا بدينوسيله اعتدال را به عنوان يک گفتمان تعريف کنند. حال آنکه دولت در همين قضيه نيز تناقضات زيادي را مرتکب شده است. اين تناقضات عمدتاً با روح اعتدال همخواني ندارد و شايد در برخي مواقع حکايت ديگري را براي جامعه روايت ميکند. اينکه گاهي صحبتهايي از روي عصبانيت نسبت به منتقدين دولت زده ميشود پرده ديگري را به نمايش ميگذارد و اينگونه برداشت ميشود که «اعتدال» تنها يک کالاي تبليغاتي براي استفاده سوء است.
يک نکته بسيار مهم ديگر اينکه هنوز تعريفي صحيح و جامع از اين واژه در جامعه وجود ندارد و دولت نيز با تعاريف بسيار کليشه اي، معنا دهي به آن را از سر خود واکنده است. مبناي اينکه امروز عدهاي اصولگرا را تندرو يا افراطي ميخوانند هنوز براي همگان مشخص نيست.
اعتدال واژهاي است که بار ارزشي زيادي دارد و حد وسط هر چيزي را شامل ميشود. اينکه امروز بدون تشريح و تعريف روشني از اعتدال، بخواهيم از اين واژگان استعمال کنيم اخلاق مدارانه پيش نرفتهايم. اين واژه امروز به کرات در رسانههاي وابسته به دولت و اصلاحطلبان تکرار ميشود تا شايد فرجي در پر شدن خلاء گفتماني دولت شود.
نکتهاي که بسيار حائز اهميت است، وجود وزنهاي به نام ولي فقيه است که تراز رفتاري- عملکردي اشخاص و آحاد جامعه بايد بر اساس منويات و فرامين ايشان باشد. اعتدال در يک نظام اسلامي تنها در اين حيطه خلاصه ميشود و معيار امروز دولت نيز بايد همين باشد.
حال که مبنا مشخص شد قطع به يقين در کنار تندروها، کندروهايي نيز بهوجود ميآيند که امروز شايد عدهي آنها اطراف دولت بسيار باشد. کندروهايي که حتي اصول اوليه انقلاب را نيز زير پا نهاده و به تاويلهاي نسبي گرايانه از انديشههاي امام(ره) ميپردازند. قطع به يقين خطر بزرگي از جهت کندروها متوجه انقلاب اسلامي است چراکه غرب زدگي و تمايل به زير بيرق غرب رفتن در بسياري از اين کندروها موج ميزند به طوري که حاضر به از دست رفتن هويت و استقلال کشور هستند حال آنکه خود را امروز جزو جرگه اعتدال نيز تعريف ميکنند ولي مردم بر اين امر به خوبي واقفند و عملکردهاي پيشين آنها در زمان صدارت کاملاً مشهود بوده است.
به هر حال دولت بايد اين ضعف بنيادين خود را قبول کند و با اقدامات نسنجيده سعي در پر کردن اين خلاء نکند و استفاده از نيروهاي زبده و انقلابي و نسل سوميهاي انقلاب را در دستور کار خود قرار دهد که يقيناٌ هويت اين دولت در وجود چنين نيروهايي تعريف ميگردد نه عدهاي معلوم الحال که قصد پدري براي دولت دارند و دولت را محصول شطرنج بازي خود به حساب ميآورند و شايد به گونهاي دولت را خانه خود ميدانند و با نگاهي صاحبخانهاي، دولت را اجاره دادهاند. از سويي بايد دولت مرز خود را با اشخاصي که امروز خود را صاحب دولت ميدانند، کاملاً مشخص کند. هر چند هرگاه اين احساس در اين اشخاص رخ ميدهد که دولت ميخواهد استقلال خود را حفظ کند دست به اقداماتي ميزنند که باز نقش آنها را در پيروزي اين دولت به نمايش ميگذارد.» مستند 17:30 که از سايت يکي از همين اشخاص منتشر شد، گوياي اين احساس خطري است که از جانب آنها نسبت به برنامههاي آتي دولت روا ميشود و با چنگ و دندان در حفظ دولت براي خود ميکوشند و تا زماني که چنين تفکري بر سر دولت حاکم باشد، گفتمانسازي و تفکرات مستقل هرگز نصيب دولت نخواهد شد.
انتهاي پيام/