|
کد مطلب: 78122
رهبري موافق مذاکرات يا مخالف؟
تاریخ انتشار : 1393/01/01 نمایش : 810
به گزارش سلام لردگان، اين در حالي است که آمريکا مدام ايران را تهديد ميکنند و سخنان نامربوط ميزنند. در داخل، دولت جديد تنها ? ماه است که بر سرکار آمده و هنوز برخي از مسوولان در مرحله آزمون و خطا به سر ميبرند. در اين شرايط رهبر معظم انقلاب سخنان بسيار مهمي را بيان فرمودند که ميتواند بسياري از پرسشهاي اين روزها را پاسخ بگويد؛ اينکه با گستاخي آمريکاييها چه کنيم؟ آيا به مذاکره ادامه دهيم؟ آيا به غرب اعتماد کنيم؟ منتقدان مذاکرات هستهاي راست ميگويند يا دولت؟ آيا رفتار منتقدان با دولت و دولت با منتقدان درست است؟ با سخنان رهبري ميتوانيم پاسخ بسياري از اينها را به دست آوريم. در مطلب زير در باره مهمترين سخنان رهبر معظم انقلاب چند نکته را يادآوري ميکنيم:
?. "اظهارنظرهاي بي ادبانه مقامات آمريکايي براي همه، مايه عبرت است و ملت ايران بايد مذاکرات اخير و صحبت هاي آمريکايي ها را با دقت نظاره گر باشد. لازمه تأمين و حفظ استقلال، موضع گيري صريح و شفاف و بدون پرده پوشي درخصوص مباني و ارزشهاي انقلاب اسلامي و خطوط اصلي امام بزرگوار از جمله موضوع امريکا است. در همين اظهارات، دشمنيِ دشمن و دورويي او را ببينيد. امريکاييها در جلسات خصوصي با مسئولان ما به يک گونه صحبت مي کنند و خارج از اين جلسات، به گونه اي ديگر، اين همان دورويي و نيت سوء و پليد دشمن است که ملت بايد اين موارد را با دقت نظاره کند."
رهبر انقلاب به اظهارات چند روز اخير آمريکاييها از سخنگوي وزارت خارجه تا رئيسجمهور آمريکا که همواره ايران را تهديد نظامي کردهاند اشاره کردهاند. مقامات آمريکايي در چند ماه سخنان گستاخانهاي را بيان کرده اند و حتي گفتهاند پول سبد کالايي را مذاکرات هستهاي و لغو تحريمها تامين کرده است. اين مسائل نشان ميدهد که مسوولان کشور بايد در مراودات و گفتگوهاي خود با مقامات اين کشور نهايت دقت را انجام دهند. قطعا آنها سعادت ايران و مردم کشورمان را نميخواهند. توصيه رهبري در اين بخش به مسوولان بود که با دقت بيشتري با آمريکاييها غيرقابل اعتماد مذاکره کنند.
?. "براي مقابله با استعمار جديد علاوه بر مبارزه با استبداد و ديکتاتوري حاکم، بايد با قدرت سلطه گر خارجي و حامي اين ديکتاتور نيز مقابله کرد زيرا «مبارزه با مستبد و در عين حال سازش با مستکبر» به نتيجه نخواهد رسيد. قدرتهاي خارجي و مداخله گر از حس استقلال هر کشوري مي هراسند لذا همواره سعي مي کنند با شيوه هاي گوناگون، حس استقلال خواهي در ملتها و مسئولان آنها را تضعيف کنند.يکي از اين شگردها القاي «منافات داشتن استقلال با پيشرفت» است.
دستگاههاي تبليغاتي قدرتهاي سلطه گر و عوامل داخلي آنها تلاش دارند تا اينگونه وانمود کنند که تکيه بر منافع و هويت ملي با پيشرفت سازگاري ندارد، بنابراين اگر کشوري بخواهد پيشرفت کند بايد از ميل استقلال خواهي خود، بکاهد.اين حرف کاملاً غلط، و ساخته و پرداخته کساني است که با استقلال کشورها مخالفند. استقلال به معناي بداخلاقي و قهر کردن با دنيا نيست. استقلال به معناي سدّي در مقابل نفوذ کشورهايي است که مي خواهند منافع ملتها را تحت الشعاع منافع خود قرار دهند." اين بخش از سخنان رهبري نيز به اهداف قدرتهاي خارجي اشاره دارد؛ اينکه آنها قصد دارند اينگونه القا کنند که تنها راه عبور از مشکلات تسليم شدن بر آنهاست. قطعا مسوولان کشور هيچگاه نخواهند گذاشت که غربيها به اين اهداف دست يابند.
?. "به هيچ وجه نبايد اين صراحت و شفافيت را در برابر دوستان و دشمنان ملت ايران از دست داد و مواضع جمهوري اسلامي ايران بايد شفاف و صريح بيان شود." موضوع سوريه يکي از بارزترين مصداقهاي اين سخنان رهبري است. نتيجه مذاکرات ژنو? و موضوع دعوت از ايران و پس گرفتن آن دعوت نشان داد که ميتوان با موضعگيري شفاف در قبال مسائلي همچون سوريه و حمايت از اسد در سياستخارجي به دستاوردهايي دست يافت. بسياري از کارشناسان بينالملل عدم حضور ايران در ژنو? را عامل بينتيجه ماندن اين اجلاس دانستند.
?. "«تاکتيک ها و شيوه هاي کار» را مي توان تغيير داد اما "اصول و مباني" بايد مستحکم باقي بمانند و همين موضوع راز استحکام و پيشرفت کشور است." کيست که نداند منظور آيتالله خامنهاي از جمله مذکور مذاکرات هستهاي و توافق ژنو بوده است. دولت جديد بر سر موضوع هستهاي نسبت به دولت سابق تغيير تاکتيک داد و با غربيها مذاکره کرد. نتيجه اين مذاکرات هر چه باشد ميتواند براي ايران يک دستاورد باشد؛ اگر مذاکرات موفق باشد تاکتيک جديد موفق عمل کرده و اگر نتيجهاي در بر نداشته باشد حداقل دشمن را بيشتر از گذشته شناختهايم. دولت در اين تغيير تاکتيک بايد خطوط قرمز و اصول را به طرف مقابل گوشزد کند چرا که طبيعي است اصول و مباني قابل مذاکره نيست.
?. "تنها راه حل مشکلات اقتصادي کشور، نگاه به ظرفيت هاي بيشمار دروني است و نه نگاه به بيرون و برداشته شدن تحريم ها. به دشمن نمي توان چشم دوخت و از دشمن نمي توان انتظار داشت. سياستهاي اقتصاد مقاومتي در آينده نزديک ابلاغ خواهد شد و در پي آن، اقدامات و ساخت هاي لازم براي ايجاد اقتصاد مقاومتي بوجود خواهد آمد."
خيلي از خوشبينها پس از پايان مذاکرات ابتدايي هستهاي و رفع تحريمهاي محدود دچار "خوشبيني مفرط شده و تنها راه گشايش اقتصادي را مذاکره و رفع تحريمها دانستهاند. مشخص است که رفع تحريمها ميتواند تا حدودي به اقتصاد کمک کند اما اين کمک قطعا هميشگي نيست و اگر مسوولان بتوانند براي آيندهاي که ميتوان آن را پيشبيني کرد درست برنامهريزي کنند، رشد اقتصادي را شاهد خواهيم، حتي اگر تحريمهاي جديد عليه کشور ما اعمال شود.
اقتصاد امروز ما نتيجه بيتوجهي به همان نگاه دروني بود و مسوولان سابق به جاي برنامهريزي صحيح و همه جانبه تنها تحريمها را عامل بحرانيشدن اقتصاد ميدانستهاند. در حالي که اين تحريمها سالهاي سال عليه ايران وجود داشته است. رئيسجمهور محترم بارها و بارها از ظرفيت داخلي سخن گفتهاند و بايد اين ظرفيتها را به کار گرفت.
?."در برخي اظهارنظرهاي مقامات امريکايي سخناني مبني بر اظهار دوستي با ملت ايران، شنيده ميشود. آنها در اين خصوص نيز دروغ مي گويند. از يک طرف مي گويند با ملت ايران دوست هستيم اما از طرف ديگر اين ملت را تهديد مي کنند و انتظار هم دارند که جمهوري اسلامي از قدرت دفاعي خود بکاهد و اين، واقعاً تمسخيرآميز است.ملت ايران و مسئولان در بخشهاي مختلف بويژه نيروهاي مسلح، به توفيق الهي، روز به روز قدرت دفاعي خود را افزايش خواهند داد."
?." دولت، چند ماهي بيش نيست که مسئوليت را به عهده گرفته است، بايد به مسئولان فرصت داده شود که کارها را با قدرت به پيش ببرند، ضمن آنکه منتقدين بايد در قبال دولت، با شرح صدر برخورد کنند.مسئولان دولتي را هم به شرح صدر در برابر منتقدان دعوت ميکنم و همه بايد به يکديگر احترام بگذارند."
مذاکرات هستهاي و طرح سبد کالايي بيشترين موضوعاتي بوده که منتقدان را مجبور به نقدکردن دولت کرده است. رهبري در اين بخش از سخنان به منتقدان توصيه ميکند که به دولت فرصت بيشتري دهند و صبر کنند. قطعا اطلاعرساني و تحليل و نقد عملکرد دولت از وظايف رسانه است اما نقد منصفانه. قطعا منتقدان ميتوانند نقد کنند و بهانهجويي با نقد و تحليل متفاوت است.
در مقابل دولت نيز به شرح صدر توصيه شده است. اگر منتقدي به دولت توصيه ميکند در قبال توهين آمريکاييها واکنش مقتدرانه نشان دهند توصيه به جايي است اما اينکه نفس مذاکره و نتيجه رسيدن مذاکرات زير سوال برود قطعا نقد منصفانهاي نيست. با توجه به موضوع آزادي بيان و اينکه دولت از نقد دفاع ميکند نيز دولتمردان نبايد بابت هر نوع نقدي سياست شکايت را در پيش بگيرد که اين با روح آزادي بيان مورد ادعا منافات دارد. در گيري منتقد با دولت و دولت با منتقد قطعا از وحدت داخلي و آن انسجام ملي مورد نظر رهبري خواهد کاست.
|
|
|
|