يکشنبه ?? آذرماه ???? ساعت ??:?? دقيقه به مدت ?? دقيقه ميهمانِ چشمانِ دوختهشده به شبکه آموزشِ سيما بودم. با نيم ساعت تأخير، اجراي زنده? بخش دوم از مناظره پيرامون اينترنت و شبکههاي اجتماعي شروع شد؛ همان برنامهاي که قسمتِ قبلي آن را قبلاً ديدهايد!
در دقايقِ ميانيِ اين برنامه، کارشناسِ مقابلم باهدفِ مقابله با انديشههايي که براي دفاع از آنها دل به دريا زدهام، متهم ام کرد به موافقت با فيلترِ «Google» تا بهانهاي شود براي تاختن بر من و البته بهايي شد براي باختن او!
بحثِ تاخت و باختِ اين قماش براي معاش را بسپاريم به بعد، ولي آيا چماقِ «Google» هنوز براي کوبيدنِ سرِ حاميانِ مردم در اينترنت، سنگيني دارد؟
اگر تحملکنيد، براي قضاوتِ شما برگ ديگري از «پريسم» را باهم بررسي خواهيم کرد؛ همان اسنادِ سري که آمريکا براي دستگيريِ افشا کننده آن دستور داد هواپيماي رئيسجمهور کشوري را به زمين نشاندند، اوبامايش را از سفر به روسيه، بدان خاطر که اسنودن در آنجاست، منع کرد، رابطه? به ظاهر دوستانه آمريکا، به ظاهر با بسياري از کشورها دچار مشکل شد و جنجالي سنگين بر روي برگ برگِ اين اسناد در جهان به راه افتاد. جنجال و حواشيِ پريسم مشکوک، ولي منطقِ فنيِ حاکم بر اين اسناد، قابلِ استناد است.
در نتيجه اگر از آنهايي هستيد که:
هنوز «Yahoo»، «Hotmail»، «Outlook»، «AOL Mail» و «Gmail» را به «ميهنميل»، «ميلديتا»، «چاپار»، «وطنميل»، «صباميل» و ديگر سرويسدهندههاي ايميلِ ايراني ترجيح ميدهيد؛
«کلوب»، «افسران»، «فيسنما»، «همميهن» و دهها شبکه اجتماعي ايرانيِ ديگر را گذاشتهايد و در «Facebook»، «orkut» يا «Google plus»، پلاس شدهايد؛
«Yahoo Messenger»، «Google talk»، «PalTalk»، «Skype»، «Google Voice» و «iChat» را براي چت و مکالمه اينترنتي، مطمئن تر از نمونههاي داخلي ميدانيد؛
به «Blogger» بيشتر از «بلاگفا»، «ميهنبلاگ»، «بلاگاسکاي»، «بلاگ»، «پارسيبلاگ»، «جوانبلاگ» و اينهمه سرويسدهنده وبلاگِ ايراني اعتماد داريد؛
از «ساينا» بيخبريد و هنوز «Internet Explorer»، «Google chrome» و «Safari» را رها نکردهايد؛
پيامکها، مکالمات، فيلمها، تصاوير، اطلاعاتِ مربوط به تردد و تنفسِ خود را به گوشيِ «Google Android»تان سپردهايد؛
باور نداريد که «آپارات» که هيچ، حتي «يوتيوب دات آيآر» هم شرف دارد به «YouTube»دات کام؛
اجازه ميدهيد «مرغِ مگسخوارِ Google» شما را شکار کند ولي از موتورهاي جستجوي «سلام»، «پارسيجو»، «ريسمون» و «مهجو» استفاده نکنيد؛
يا تا کنون از «مترجم پارسيجو» استفاده نکردهايد و «Google Translate» را بهترين ميدانيد؛
هنوز «Google Desktop»، «Google Docs»، «Google Analytics»، «Google Groups»، «Google Mobile»، «Google Calendar»، «Google Adwords»، «Startup Weekend» و «Google Panoramio» را «فقط سرويس» ميدانيد و بجاي «لنزور» و «نگارخانه ايراني» از «Google Picasa» و «Yahoo Flickr» استفاده ميکنيد؛
بهتر است بدانيد که بيش از آنچه شما از خود و دوستانتان ميدانيد، آنها از دوستانتان و شما ميدانند.

«چيزهايي که جمعآوري شده، متفاوت است»! بااينحال آيا ميخواهيد بدانيد سازمانِ جاسوسيِ آمريکا «به طور کلي» چه چيزهايي از شما جاسوسي مي کند؟
محتواي همه «ايميل»ها (E-mail)، حتي آنهايي که حذفشان کردهايد و از سطل زباله هم بيرونشان ريختهايد و طبيعتاً خودِ شما هم به آنها دسترسي نداريد؛
هر چه در «چت» (Chat) کردهايد، گفتگوهاي متني، «صوتي» (voice) و حتي «تصويري» (video)، شامل همه قسمت هاي خصوصي و خيلي خيلي خصوصيِ زندگيِ مجازي تان تا همه? آن چيزهايي از گذشته و شايد آينده? شما که بر روي زندگيِ واقعي تان تأثيري شگرف دارد؛
«فيلمها» (Videos)، «عکسها» (Photos)، انواعِ «دادههاي ذخيرهشده» (Stored data)، محتواي تمام استفادههاي شما از «تلفن اينترنتي» (VOIP)، «فايلهاي ارسالي» (File transfers)، «ويدئوکنفرانسها» (Video Conferencing)، «اطلاعاتِ لاگين» شامل نام کاربري و رمزهاي عبورتان، لاگ هاي ورود، خروج، مکث و تأملات (Notifications of target activity – logins, etc)، «جزئيات فعاليت هايِ همه? اعضاءِ شبکههاي اجتماعي» (Online Social Networking details)، اطلاعاتِ مربوط به «درخواست هاي ويژه» (Special Requests) که ممکن است ذکر آنها فراموش شده باشد و غيره، تاکيد ميکنم، حتي «و غيره?» شما در اينهمهمه، همه و همه در اختيارِ آژانسِ امنيت ملي آمريکا قرارگرفته و قرار است روزي که روزيِ شما روزِ آنها را سياه کند، برگ هاي برنده خود را رو کنند! کما اينکه اکنون روزيِ سرشارِ آنها، از روزگارِ سياهِ ما در فناوري اطلاعات است.
ولي به قولِ شيرينِ قديميها، «جلو ضرر را هر وقت بگيري، منفعت است».
من نميخواهم بگويم آمريکاييها امانتدارهاي خوبي نيستند و اصلاً صلاحيت، عُرضه و توانِ نگهداريِ اطلاعاتِ مهمِ ما را ندارند و اگر فردا-روزي، اسنودنِ تازهاي پيدا شد و اطلاعاتِ ذخيرهشده? ما در سرورهايِ آژانسِ امنيت ملي آمريکا را بر روي اينترنت منتشر کرد چه بلايي بر سر جهان خواهد آمد؛ زيرا ميدانم شما همه اينها را ميدانيد… پس بياييد يک بار براي هميشه باهم تصميم بگيريم و از اين «بهاصطلاح سرويس هاي آمريکايي» جدا شويم، کم شدن وابستگي هاي خود را جشن بگيريم و از خداي قادر مديراني بخواهيم، بصير و نصير؛ مديراني که با طراحي و ساختِ کشتيِ مجازيِ نجات، ما را از ننگِ غرق شدن در امواجِ سهمگينِ ذلت و خفتِ وابستگي به شيطان در فضاي مجازي، رها کنند؛ تا آن گاه، مزه آزادي زيرِ سايه? عدلِ الهي را بچشيم و بيش از اين چوبِ وطنفروشيِ منفعتطلبان، وادادگيِ آي تي زدهها و کوتهفکريِ سطحي نگران را نخوريم و جُورِ غفلت هاي خانمانسوز خودمان را هم سربارِ بارمان نکنيم