آخرین اخبار
کد مطلب: 77641
در آخرت و پل صراط از کساني که مخالف انقلاب و ولي فقيه هستند رو برمي گردانم
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 785
پسربچه‌اي که در 19 دي دو سال پيش در خيابان‌هاي تهران يتيم شد. عليرضا احمدي روشن اين روزها در سوگ دومين سالگرد عروج پدرش مصطفي مي‌نشيند و اين بهانه‌ايست تا ما دوباره يادمان بيايد که راه روشني که احمدي روشن‌ها در آن قدم زدند هنوز رهرو مي‌خواهد.

به گزارش  سلام لردگان به نقل از طنين ياس، اين روزها دوباره تصوير پسربچه‌اي هفت هشت ساله بيشتر جلوي چشمانمان مي‌آيد. پسربچه‌اي که در 19 دي دو سال پيش در خيابان‌هاي تهران يتيم شد. عليرضا احمدي روشن اين روزها در سوگ دومين سالگرد عروج پدرش مصطفي مي‌نشيند و اين بهانه‌ايست تا ما دوباره يادمان بيايد که راه روشني که احمدي روشن‌ها در آن قدم زدند هنوز رهرو مي‌خواهد.

به همين مناسبت بخشهايي از يکي از دست نوشته‌هاي شهيد مصطفي احمدي روشن که توسط خانواده او در اختيار رجانيوز قرار گرفته را در ادامه مي‌توانيد بخوانيد. همين چند خط شايد بتواند مشخص کند که چرا مصطفي لايق شهادت بود و جانش ياراي عبور از معبر تنگ شهادت را داشت.

 بسم الله الرحمن الرحيم

الهي انت کما احب واجعلني کما تحب

الهي هب لي کمال انقطاع اليک

سلام و درود خداوند بر ارواح پاک محمد و آل محمد و درود و سلام ما و خدا به مولا و آقاي عالم حضرت بقيه‌الله(عج)؛ شهادت مي‌دهم که خداوند يگانه است و محمد خاتم رسولان و برترين بنده خداست و علي مرتضي برادر و وصي او بود و فرزندان معصوم مولا، امامان پس از او هستند و تا قيامت امامت در خاندان پاک محمد قرار دارد و لاغير "و رضيت بذلک". درب شهادت بسته شد.

خداوندا دو چيز را لااقل از اختيار انسان خارج کردي و آن اولي مرگ و دومي تولد است که انسان به اندازه ذره‌اي در آن دخالت ندارد. ابتدا خدا را شاکرم که به من نعمت وجود را عطا کرد و پس بر آن شاکرم که در موجودات از جمله موجوداتي هستم که حرکت مي‌کنند. در ميان اين موجودات مرا انسان خلق کردي و در ميان انسان‌ها مرا عاقل خلق کردي و در ميان عاقل‌ها مرا يکتاپرست خلق کردي، در ميان يکتاپرستان مرا مسلمان آفريدي و در ميان مسلمانان شيعه و در ميان شيعيان شيعه‌ي اثني عشري آفريدي، و اي کاش در ميان اين شيعه‌ها مرا از ذريه‌ي زهرا خلق مي‌کردي و در ميان آن‌ها از جمله کساني بودم که مادر و پدرم هر دو سيد مي‌بودند. خداوندا باز هم بگويم به من چه دادي؟ چرا؟! مگر من با آن بچه مسيحي و بچه يهودي و آن کافر چه فرقي داشتم...، خدايا چه دادي که شکرش را به‌جا آوردم؟

و شايد «علي جان»!

به يمن والديني خوب و عشاق/ مرا عبد و غلامت آفريدند

خدايا!

بهشت را بهشته‌ام/ بهشت من علي بود

خدايا! اگر روزي آمد که محبت علي را از من گرفتي جان من در بدنم نباشد. خدايا حال مي‌دانم که علي چرا چيزي را جز دل چاه براي درد دل انتخاب نکرد. خيلي چيزها را نمي‌توان به هيچ‌کس گفت؛‌ خدايا جان آن امام زمان را سالم بدار که او اميد شيعه است. در طول 1400 سال شيعه را کشتند به خاطر مولايشان به خاطر يک کلام "عشق چهارده تن" چرا؟!

دست نوشته اي از شهيد مصطفي احمدي روشن

...چه گويم که در کوچه آقا امام حسن عليه‌السلام چه ديد؟! چه گويم که علي عليه‌السلام 25 سال چه کرد؟ چه گويم که نطفه‌ي حکميت در چه روزي بسته شد؟‌

چه گويم که فرق علي را در دوشنبه‌ي منحوس شکافتند يا در 21 رمضان 40 (هـ .ق)؟ چه گويم که در چه روزي جگر پاره پاره بر تشت ريخت؟ چه گويم در چه روزي سري را به نيزه  کردند؟ چه گويم که در چه روزي پايي را از زير ناقه با زنجير بستند؟ چه گويم که چه روزي بود که باقر عليه‌السلام را به شهادت رساندند؟‌چه گويم که چه روزي صادق عليه‌السلام را به شهادت رساندند؟‌چه گويم که چه روزي بود که مردي در زندان دعاي موت را زمزمه مي‌کرد؟ چه گويم که چه روزي بود آن روز که مردي به ياد جدش خود را بر روي خاک‌ها غلتاند و مي‌گفت "يا جداه"؟ چه گويم که چه روزي بود که مردي جگرش مي‌سوخت و فرياد مي‌زد ولي آکلة الاکبادي حرف مي‌زد که صدايش را نشنوند؟ چه گويم شمس دهم چگونه سرخ فام غروب غريبانه کرد؟ چه گويم که مردي با 18 [29] سال سن مثل مادر قد خميده‌اش در خون غوطه خورد؟ و چه گويم درباره‌ي مردي که در سرداب مقدس از گناهان شيعه به خدا استغفار مي‌کرد؟

هرکس به طريقي دل او مي‌شکند/ بيگانه جدا دوست جدا مي‌شکند

بيگانه اگر مي‌شکند باکي نيست/ از دوست بپرسيد چرا مي‌شکند

در طول کل تاريخ بشريت شايد فقط چندسالي دنيا به خود حکومتي الهي ديده باشد و آن پس از حکومت و پادشاهي سليمان و داوود، ده سال حکومت حضرت رسول در مدينه و 5 سال حکومت حضرت امير عليه‌السلام و چند ماه حکومت امام مجتبي عليه‌السلام مي‌باشد و ديگر تاريخ در طول 1400 سال طلوع اسلام حکومتي با پايه و اساس الهي به خود نديده است. تا اينکه انقلاب ما به وقوع پيوست. در حدود نيم ميليون شهيد خون خود را ارزاني اين نهال کردند تا پابرجا بماند و بعد آن‌را به نسل انقلاب که تقريباً پس از سال 57-58 به دنيا آمدند سپردند و حال آن زماني رسيده که اين نسل از انقلاب برگشته است. روگردانده چرا؟!

بسياري نامردها چهره در نقاب تزوير پوشانده‌اند و خود را خيرخواه مردم مي‌دانند. نمي‌گذارند که چشم مردم حقيقت را ببيند.

به گفته‌ي شهيد چمران: "وقتي کوس جنگ به صدا درآيد شناختن مرد از نامرد آسان مي‌شود". اينان همان‌هايي هستند که وقتي بوي خون به مشام‌شان رسيد در هفت سوراخ خزيدند و شانه خالي کردند و حال آمده‌اند و داعيه‌ي انقلاب را دارند، کجا بوديد وقتي بچه‌هاي ما در خون وضو مي‌ساختند آيا کور بوديد و نديديد؟

حال به گورستان برويد و ببينيد تاريخ بشريت تا به حال مانند اين همه جوان ما ديده است که غالباً با سني حدود 18-22 سال خود را در کام مرگ انداختند، حال مجالس که براي شهدا برگزار مي‌شود خالي است. به خدا که همه‌ي اين‌ها جواب دارد. چرا نمي‌دانيد که بزرگ‌ترين نعمت را خدا به ما داده است که در حکومتي الهي زندگي مي‌کنيم به رهبري ولايت فقيه. گوشتان را باز کنيد و بشنويد سخن،‌ سخن‌گوي آمريکايي که گفت:‌ "اگر ما جايگاهي به‌عنوان ولي فقيه را بر زورق ترديد بنشانيم بزرگ‌ترين بار را از دوش خود برداشته‌ايم" آيا حالا اگر کسي با اين اصل مخالفت دارد جيره خور امريکا نيست؟

از طرفي با عمال داخلي ما را تحت فشار قرار داده‌اند از طرفي با محاصره‌هاي اقتصادي گلوي ما را مي‌فشارند و با اين دو اصل مردم را در مضيقه قرار داده‌اند تا از انقلاب روگردان شوند.

و اي‌کاش مردم مي‌توانستند بدانند که چه کسي خيرخواه آنان است، چپي‌ها داعيه‌ي اصلاح‌طلبي دارند، راستي‌ها نيز داعيه‌ي صاحب انقلابي را دارند و به اميرالمؤمنين قسم که هيچ کدام خيرخواه مردم و انقلاب نيستند و همه به منافع خود مي‌انديشند.

امام خميني‌(ره) فرمودند: "پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به انقلاب آسيبي نرسد" و حال من تصميم گرفته‌ام در آخرت و پل صراط با کساني که مخالف انقلاب و ولي فقيه هستند روبرگردانم.

اما کار مهم و سختي که بر دوش ما نهاده شده اين است که با اين تحريفات مبارزه کنيم و کار ما شايد به مراتب مهم‌تر از کار شهداست که اگر انقلاب از اين وهله خارج شود ما هم پاسدار انقلاب بوده‌ايم و هم پاسدار خون شهدا و شايد اجر و ثواب ما بيشتر از آن‌ها باشد. و اين ممکن نيست غير از اين‌که به طور کامل پشتيبان ولي فقيه باشيم که فرموده‌ي حضرت صاحب‌الزمان مي‌باشد. و اين استدلال [را] به قول حضرت امام‌(ره) بعضي‌ها نمي‌دانند و اگر دانسته باشند و با ولي‌ فقيه مخالفت کنند مرتد هستند، حال مي‌فهميم چرا امام زمان ظهور نمي‌کنند. چون واقعاً که دين چيزي جز بر روي زبان‌ها نيست و يقيناً در قلوب و دل‌ها نيست. حال اگر مهدي(عج) ظهور کند مردم باز هم يادشان مي‌رود و حال بيا و بگو مردم اين مهدي است که 1400 سال ضجه زديد که بيا بيا...

خدايا ما را در امتحاني سخت‌تر از اين قرار مده، ‌بسيار دعا کرده‌ام که اي کاش جزء‌آن 3 تن بودم [که] با علي‌عليه‌السلام ماندند ولي کمتر دعا کرده‌ام که اي‌کاش در آن زمانه مي‌زيستم چون با خواندن تاريخ [و] کمي تعقل دريافتم که ما مرد امتحان نيستيم.

انتهاي پيام/

 

 

 

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس