آخرین اخبار
کد مطلب: 76835
مفهوم نرمش قهرمانانه و الزامات آن
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 704

به گزارش  سلام لردگان به نقل از خبرگزاري تسنيم، «نرمش قهرمانانه» مفهومى ابداعى از سوى امام خامنه‏اى (مدظله‏العالى) است که مى‏تواند در ديپلماسى نظام، نقش تعيين‏کننده‏اى ايفا کند؛ به‏گونه‏اى‏که براى استفاده ديپلماسى کشور، امکان مانور و انعطاف هوشمندانه را فراهم مى‏کند و هم مانورها و انعطاف‏هاى لازم را براى مردم انقلابى و ارزشى قابل فهم مى‏سازد. به‏علاوه راه بهانه‏جويى را بر دشمن نيز سد کرده و تيغ تبليغات و جنگ روانى او را براى ترسيم چهره‏اى غيرمنطقى و فرارى از مذاکره از ايران اسلامى، کند مى‏سازد.

شايد دليل طرح اين مفهوم و اعلام موافقت با آن از سوى رهبر معظم انقلاب اسلامى در جمع فرماندهان و مسؤولان سپاه، بى‏ارتباط با چنين اهدافى نبوده باشد؛ موافقتى که در آستانه سفر رييس جمهور به نيويورک و دور جديد ديدارها و گفتگوهاى به‏عمل‏آمده و البته پيش از اين هم ديدارهايى بين سلطان قابوس به‏عنوان ميانجى احتمالى و فيلتمن معاون سياسى بان کى مون با سابقه‏ى کار ديپلماسى براى آمريکا صورت گرفته و سخن از تبادل نامه بين مقامات ايران و آمريکا نيز به ميان آمده بود. در چنين شرايطى معظم له فرمودند: «ما مخالف با حرکتهاى صحيح و منطقى ديپلماسى هم نيستيم چه در عالم ديپلماسى، چه در عالم سياستهاى داخلى، بنده معتقد به همان‏چيزى هستم که سالها پيش اسم‏گذارى شد «نرمش قهرمانانه»، نرمش در يک جاهايى بسيار لازم است، بسيار خوب است، عيبى ندارد اما اين کشتى‏گيرى که دارد با حريف خودش کشتى مى‏گيرد و يک جاهايى به‏دليل فنى نرمشى نشان مى‏دهد. فراموش نکند که طرفش کيست، فراموش نکند که مشغول چه کارى است. اين شرط اصلى است، بهفمند که دارند چه کار مى‏کنند بدانند که با چه کسى مواجهند، با چه کسى طرفند؟ آماج حمله‏ى طرف آن‏ها کدام مسأله است، اين‏را توجه داشته باشند.»


الف) سابقه‏ى مفهوم نرمش قهرمانانه‏
مفهوم نرمش قهرمانانه را در سالهاى دور، مقام معظم رهبرى براى صلح امام حسن به‏کار گرفته بودند و لذا برخى تحليل‏گران با همان نگاه که به قبل از پيروزى انقلاب اسلامى از آن استفاده شده بود، قصد تبيين نظر جديد معظم له را داشتند، لذا آن‏را راهبردى براى پاسخگويى به تغييرات محيطى و عدول از شعارهاى اساسى معرفى مى‏کردند. حال آن‏که در همين سخنرانى که ايشان نرمش قهرمانانه را مطرح مى‏کند به يک انحراف از مسير اصلى به بهانه‏ى تغيير دنيا از ناحيه‏ى برخى اشخاص و جريانها اشاره داشته و فرمودند: «بهانه‏هايى که مى‏شنويد و مى‏بينيد که مى‏آورند، براى وادادگى بهانه مى‏آورند، براى پشيمانى بهانه مى‏آورند، بهانه هم اين است که دنيا تغيير کرده، همه‏چيز عوض شده» حال آن‏که با وجود حاکميت اسلام و وجود بصيرت و هوشيارى مدافعان نظام اسلامى و مقاومت ياران رهبرى و مدافعان حاکميت دينى، نمى‏توان شرايط را با شرايط صلح امام حسن مجتبى(ع) مشابه دانست و چه‏بسا شرايط با شرايط صلح حديبيه قابل مقايسه باشد.
از اين‏رو مرور بر سابقه‏ى اين مفهوم در ساليان زعامت امام خامنه‏اى مى‏تواند به فهم و درک بهتر آن کمک کند. معظم‏له در سال 75 در جمع سفرا و نمايندگان سياسى در خارج از کشور فرموده‏اند: «نمايندگان جمهورى اسلامى در جهان بايد تيزتر از شمشير، نرم‏تر از حرير و سخت‏تر از سنگ و پولاد باشند. عرصه‏ى سياست خارجى، ميدان نرمش‏هاى قهرمانانه است اما نرمشى که در برابر دشمن تيز باشد. بنابراين ديپلمات‏هاى ما بايد در مواضع اصولى خود مستحکم بايستند و استقامت و پايمردى حضرت امام خمينى(ره) را الگوى خود قرار دهند.»
اين هشدار در حالى بود که در آن دوران زمزمه‏هاى سازش به بهانه‏ى تغيير شرايط به گوش مى‏رسيد و برخى شخصيت‏هاى سياسى، شرايط را براى چرخش در ديپلماسى و گشودن باب مذاکره و ارتباط با آمريکا فراهم مى‏دانستند.
جالب اين‏که با روى کار آمدن اصلاح‏طلبان در سال 76 و شروع قبح‏شکنى از خط مذاکره و سازش که در سايه مباحثى چون پروسه‏ى جهانى‏شدن، ضرورت واقع‏گرايى و دورى از توهم توطئه شکل گرفته بود، معظم‏له در سال 79 فرمودند: «هرگونه نزديک‏شدن به دشمن، هرگونه نرمش نشان‏دادن در مقابل دشمن، تيزکردن آتش دشمن و ستمگرى دشمن است». بى‏ترديد يکى از دلايل چنين هشدارى، وجود روحيه‏ى وادادگى در بين مدعيان اصلاح‏طلبى و شايد هم نگرانى از خط نفوذ واسطه‏ها در آن دوران بود که به‏عنوان شواليه‏هاى سياسى فرهنگى غرب در بدنه‏ى دولت وجود داشتند.
ليکن تغيير شرايط محيطى و تفاوت روحيه و ويژگيهاى مسؤولان موجب شد، همان‏گونه‏که در دولت آقاى احمدى‏نژاد اين موضوع مسکوت بماند، در دولت جديد با تغييراتى دوباره مطرح شود، به‏گونه‏اى‏که معظم‏له در جمع خبرگان رهبرى فرمودند: «در اين سالها، جبهه‏بندى‏هاى منطقه‏اى و جهانى هم آشکار شده است. البته نرمش و انعطاف و مانور هنرمندانه و قهرمانانه در همه‏ى عرصه‏هاى سياسى يک کار مطلوب و مورد قبولى است و ليکن اين مانور هنرمندانه نبايستى به‏معناى عبور از خط قرمز يا برگشت از راهبردهاى اساسى يا عدم توجه به آرمانها باشد. اين‏ها را بايد مراعات کرد. البته هر دولت، هر شخص، هر شخصيتى، روش‏هايى دارند، ابتکاراتى دارند، اين ابتکارات را انجام خواهند داد و پيش خواهند رفت.»
بنابراين با توجه به تغيير شرايط و تفاوت کارگزاران است که امروز نرمش قهرمانانه به‏عنوان يک تاکتيک و روش در ديپلماسى براى پيشبرد همان اهداف اصلى و با نگاه به واقعيت‏ها و در عين حال ملاحظه آرمان‏ها، در دستور کار قرارگرفته است.
ب) چيستى نرمش قهرمانانه‏
همان‏گونه که از رهنمودهاى مقام معظم رهبرى برمى‏آيد، نرمش قهرمانانه نوعى مانور و انعطاف در سياست خارجى است که در شرايط قدرت معنا پيدا کرده، در سطح تاکتيک براى تحقق راهبردهاى معين‏شده به اجرا در مى‏آيد و داراى ويژگى‏هاى زير است:
1- با سازش و کوتاه‏آمدن متفاوت است.
2- در راستاى تحقق همان اهداف اصلى و آرمان‏هاى انقلاب اسلامى است (عدالت، استقلال، کرامت، عزت، آزادى و... )
3- متکى به همان اصول اساسى ديپلماسى دينى عزت، حکمت و مصلحت است.
4- تاکتيک و روش است نه هدف و راهبرد.
5- به شناخت و فهم صحيح از دشمن، اهداف، راهبردها و تاکتيک‏هاى او نياز دارد.
6- نبايد خط قرمزها و راهبردهاى اساسى نظام را به خطر اندازد.
7- پشتوانه‏ى آن استحکام ساخت درونى قدرت در نظام، انسجام، اتحاد و همکارى همه‏ى نيروها است.
8- در شرايط احترام و حقوق متقابل و اقتدار نظام براى پيشبرد و اهداف معنى پيدا مى‏کند.
9- ابتکار عمل هوشمندانه لازمه‏ى آن است.
10- نبايد موجب غفلت از ماهيت دشمن و اهداف او باشد.
بنابراين نرمش قهرمانانه که به‏دليل فنى در عرصه‏ى مبارزه‏ى ديپلماتيک صورت مى‏گيرد، نبايد به‏معناى راهبرد تلقى‏شده و با تسليم و سازش اشتباه گرفته شود؛ بلکه نوعى انعطاف فنى و مانور دقيق براى دستيابى به اهداف است که با ابتکار عمل و قدرت به اجرا گذاشته مى‏شود.
ج) دلايل نرمش قهرمانانه (چرايى)
حال سؤال اساسى اين است که پس چرا امروز نظام، به‏جاى مقاومت و ايستادگى، روش نرمش را در پيش گرفته و تغيير تاکتيک داده است؟
در پاسخ به سؤال فوق مى‏توان به ادله‏ى زير اشاره کرد:
1- پاسخگويى به اين ذهنيت در افکار عمومى که تحريم‏ها و فشارهاى دشمن ناشى از مواضع تيز و سخت جمهورى اسلامى ايران و نداشتن رفتار منطقى با دشمن بوده است.
2- پاسخ به افکار عمومى در عرصه‏ى جهانى که متأثر از جنگ روانى دشمن، از ايران اسلامى چهره‏اى غير قابل مذاکره و متصلب ترسيم کرده است.
3- اتمام حجت به برخى از مسؤولين که مدعى‏اند با تغيير روش‏ها مى‏توانند حقوق جمهورى اسلامى را دنبال و اهداف ديپلماتيک را تحقق سازند.
به‏علاوه نمى‏توان به تغيير شرايط فعلى و تفاوت آن با گذشته بى‏توجه بود که ويژگى‏هاى زير را مى‏توان براى آن ذکر کرد:
1- دستيابى نظام به سطح قابل قبولى از پيشرفت علمى فناورى و صنعتى که ما را در موقعيت بهترى نسبت به گذشته قرار داده است.
2- کسب تجارب و ايجاد ظرفيت‏هاى جديد در عرصه‏ى ديپلماسى کشور.
3- تنزل موقعيت دشمن و شکننده‏بودن وضعيت آمريکا در زمان فعلى.
بنابراين مى‏توان نرمش قهرمانانه را عامل مولد فرصت‏هاى جديد براى نظام به‏حساب آورد که در رأس آن، راستى‏آزمايى ادعاها به‏ويژه فرصتى براى شناخت ماهيت واقعى دشمن و دلايل بى‏اعتمادى به او و هم‏چنين شناساندن وى به عرصه‏ى افکار عمومى قرار داده است. با توجه به همين ويژگى است که مقام معظم رهبرى در عين تأکيد بر بى‏اعتمادى به دشمن، اما با اصل مذاکره و به‏کارگيرى نرمش قهرمانانه موافقت فرموده‏اند.
د) اهداف دشمن‏
استقبال دشمن از گفتگو و تلاش براى تشويق به آن در شرايط فعلى را مى‏توان معطوف به چند هدف دانست که عبارتند از:
1- القاء تأثيرگذارى تحريم‏ها بر رفتار سياسى ايران؛
2- ايجاد شکاف، اختلاف و بى‏اعتمادى بين نيروهاى انقلابى و ايجاد دو قطبى طرفدار و مخالف مذاکره؛
3- زير سؤال بردن شعارهاى اساسى انقلاب اسلامى از جمله شعار استکبار ستيزى؛
4- ايجاد ترديد در ضرورت و کارايى روحيه‏ى استقامت و مقاومت؛
5- پيوند بين مذاکره و حل مشکلات.
لذا درحالى‏که مقاومت در گذشته و به‏دست‏آوردن زمان و فرصت، شرايط را براى گفتگوهاى سازنده و دفاع از حقوق هسته‏اى کشورمان فراهم کرده و دشمن را مجبور به تغيير در موازنه‏ى فشار و مذاکره کرده، اما هنوز برخى سياه‏نمايى‏ها و تهاجمات عليه ديپلماسى مقاومت ادامه دارد و يا برخى ساده‏نگرى‏ها موجبات ذوق‏زدگى نسبت به خط مذاکره را پديد آورده است و در مقابل برخى بدبينى‏ها که بايد متوجه دشمن باشد را به داخل کشانده است؛ حال آن‏که مقام معظم رهبرى معتقدند: «از تحرک ديپلماسى دولت از جمله سفر به نيويورک حمايت مى‏کنيم. به دولت خدمتگزار اعتماد داريم و به آن خوشبين هستيم. برخى از آنچه که در سفر به نيويورک پيش آمد به‏جا نبوده، چون ما دولت آمريکا را غير قابل اعتماد، خودبرتربين، غيرمنطقى، عهدشکن مى‏دانيم. ما به مسؤولان خودمان اعتماد داريم و از آن‏ها مى‏خواهيم با دقت و با ملاحظه همه جوانب، گام‏ها را بردارند و منافع ملى را به فراموشى بسپارند». (بخشى از بيانات مقام معظم رهبرى در دانشگاه هوايى شهيد ستارى، 13/7/92)

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس