درنگاه اول و تابيش از ساعت هاي پاياني ثبت نام کانديداهافضاي انتخاباتي راهي را درپيش گرفته بود که به نظر مي رسيد صندلي شماره يک پاستور قطعا به يک اصولگرا خواهد رسيد.چرا که اصولگرايان با تشکيل ائتلاف هاي قوي و زنده و درعين حال سيال و منعطف که درهاي آن براي اتفاقات احتمالي باز بوددريک شرايط نظم سياسي قرارگرفته بودند که اتفاقات لحظه اي توان تحت تاثير قراردادن آن ها را نداشت،
اما به يک باره اين تعدد و چند دستگي اصولگرايان که در ابتداي امرمشکل آفرين يا حداقل حاد به نظر نمي رسيدباورود جدي جريان دولت به زعامت مشايي و صحنه داري احمدي نژاد و همچنين تکان سياسي ناشي از ورود آقاي هاشمي رفسنجاني به انتخابات به نقطه بحراني اين صحنه تبديل شد و جبهه اصولگرايي را باچالش جدي داخلي مواجه کرد.
به نظر مي رسيد اصولگرايان به شکل گيري يک اجماع عظيم اصلاح طلبان پيرامون هاشمي فکر نمي کردند .اصولگرايان به همين دليل با فراغت بال به بارگيري و تبليغات انتخاباتي در ماهاي اخيردست زدند .
با اين وجود بزرگترين چالش انتخاباتي پيش رو مربوط به اصولگرايان خواهد بود؛چراکه درهرصورت تعداد کانديداهاي محبوب اصولگرااز بقيه جناح ها بيشتر است ،منتها اين چالش ،چالشي پر کشش طاقت فرسا و بر اصطکاک درون جناحي مي افزايد که به تبع صحنه کلي انتخابات را نيز تحت تاثيرقرار مي دهدو درنهايت اجماع اصولگرايان با اين تعداد نامزد محبوب، بر روي يک يا دو نامزد کاري سخت بنظرخواهد رسيد.
دليل اين امر نيز هم وزن بودن کانديداهاي اين جناح است.با فرض اينکه از بين سه شخصيت قطب سياست و هم وزن ولايتي،قاليباف،حدادعادل يکي انتخاب شود بازهم چالش جدي جبهه پايداري و نامزدهاي آنها يعني لنکراني و حضور جديد جليلي در اين بين چالش ديگر درپيش روي اصولگرايان است.
دومين ومرموزترين و در عين حال هدفمند ترين جريان انتخاباتي جريان محمود احمدي نژاد خواهد بود که اين طور که از شواهد و قراين پيداست قصد ندارد به راحتي صحنه قدرت را ترک کند و حتي حاضر به پذيرش دولت برادر به عنوان ادامه دهنده راهش نيز خواهد شد.
احمدي نژاد قطعا منتظر تصميم شوراي نگهبان مي ماند و درصورتي که مشايي تاييد صلاحيت شود!(که بعيد به نظر مي رسد) از نهايت توان،انرژي و تلاش خود مايه مي گذارد تا راي بالاي خود دردور گذشته انتخابات را به مشايي منتقل کند.
احمدي نژاد مي داند که اگر منتقدانش صحنه گردان آينده کشور شوندتمام اقدامات و خدماتش تحت تاثير دشمن تراشي هاي داخلي مي شود که خود مسبب اصلي آنها بوده است.
سومين و مهمترين جريان انتخاباتي که به احتمال بدون چالش راه انتخابات را طي مي کند جريان شکل گرفته پيرامون هاشمي رفسنجاني است،شخصيت کاريزماتيک و سياسي گري که با اقدام حسابگرانه خود د رلحظه و زمان ثبت نام تمام معادلات بازي را به هم که زد هيچ بلکه با اجماع اصلاح طلبانه بسوي خود شرايط رواني صحنه موجود را به نفع خود تغيير داد.
اما به راستي آقاي آيت ا.. اين بار درنقش ناجي ملت ظاهر گشته است و يا اينکه از آمدن خود وان هم درحالي که از ماه هاقبل در رسانه ها گفته بود که نمي آيم(حتي طبق شنيده ها به اطرافيان و هم قطاران فکر ي خود همچون حسن روحاني مستقيما گفته بود که وارد صحنه انتخابات نمي شوم) مي آيد و آن هم دردقايق 90 وآخرين روز ثبت نام
حال سوال مهم اينجا است آيا هدف از آمدن هاشمي تغيير صحنه سياست به طرف اصلاح طلبان است و يا از روي يک جور لج ولجبازي هاي سياسي دربرابر نماينده دولت فعلي (مشايي)
آيا افرادي چون هاشمي و احمدي نژاد با نوشتن املا هاي پر غلط خود درسالهاي دولت سازندگي وسالهاي فعلي، به دنبال پاک کردن اشتباهات خود آمده اند يا بدونه تغيير با هدف تکرار خطاها؟ آيا چنين افرادي قبل از ورود به ساختمان فاطمي وسالن وزارت کشور به خوبي درباره نظر مردمي که قراراست نقش آفرينان حماسه سياسي 92 باشند؛ درباره تورم 57% سالهاي دولت سازندگي، يا اقدامات ان دولت درباره مستضعفين کشوروالبته خطاهاي پررنگ دولت فعلي دربرابر ولايت فقيه، فکري کرده اند، مگر جز اين است که مردم غلط هاي املاي نوشته شده آنها را يکبار بخوبي ديده و به دورآنها خط قرمز کشيده اند، پس اصرار برحضور مجدد و بستن راه افراد مصمم ولايق براي مسند پاستورچيست؟ نجات ملت هدف است يا ترجيح دادن منافع خويش و هم حزبي ها به منافع اسلام و ملت ايران؟
اما با اين همه حرف و حديث هاي تلخ وشيرين بوجودآمده بايد به سخن ولايت فقيه و نايب برحقمان گوش فراداده و بدانيم که در خاطر عزيزمان، رهبر معظممان، قبل از اين که اين مهم تلقي شودکه چه کسي انتخاب مي شود، حضور حماسه ساز مردم پاي صندوق هاي راي مثبت تلقي گشته و سند برنده ملت ايران دربرابر مستکبران دنيا خواهد بود.
بر همين اساس حضور چنين افرادي را درصحنه سياسي و انتخاباتي به فال نيک گرفته جهت حضور چشمگيري ديگر از مردم پاي صندوق هاي راي وبا خود زير لب مي گوييم شايد عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد.
الخير فيه ماوقع
سيد امير حسين ابطحي