به گزارش سلام لردگان - احمدي نژاد از جنس مردمي بود که سال 84 نام او براي بسياري از آنها غريب بود.آمد و عرصه را با شعارهاي مردمي نژاد مملو نمود. اصول‌گرا بود چرا که اصولش را حزب الله پسنديد هر چند خود را منتسب به هيچ گروهي نکرد.
احمدي نژاد در مسيري قدم بر داشته بود که آن روز وجودش آرزوي ديرين بسياري از ملت بود. او آمد و در گام هاي نخستين واژه هاي مخفي شده از ارزشهاي ناب انقلاب را به صحنه کشاند و نقطه عطفي شد براي 16 سال دوري از ارزشهاي ديرينه انقلاب و رهبري.
روزي که حکم رياست جمهوري او به دست رهبر معظم انقلاب تنفيذ شد با بوسه بر دستان رهبري شکر امت حزب الله زير لب نمايان بود و آن روز خواري بود در چشم بي ولايت‌هاي تازه رخت بر بسته.
استکبار ستيزي و انرژي هسته اي و ولايت فقيه مفاهيمي بود که در کشور تجديد نمود.و نمره خوبي از سالهاي نخستين خدمتش از مردم و ولايت دريافت نمود.
احمدي نژاد در طلاطم هاي اين مسير و همنشيني هاي خود رنگ خود را اندک اندک به تغيير وادار نمود و اذهان را به واکنش.
اولين چشمه از تغييرات در اصول احمدي نژاد در ? روز زمين گذاشتن حکم رهبري در عزل معاون اولش که کسي جزء اسفنديار رحيم مشايي ليدر حلقه انحراف نبود، خود را نشان داد و در نهايت تنها به استناد اصل ?? قانون اساسي حکم را اجرا کرد. ديگر نه تنها از دست بوسي خبري نبود بلکه سمعا و طاعتا هم به واسطه قانون بود که اجرا مي شد.
جناب مشايي يار غار احمدي نژاد خود را به خوبي نمايان نموده بود. سخن از دوستي با مردم اسراييل و پايان اسلام گرايي همه را به "يا للعجب" واداشت. علما از فراماسونري جديد در دولت حاکمه سخن گفتند و حکم رهبر، بصيرتي دو چندان در درک خطر وجود چنين آدمي(مشايي) القا نمود.
آري واقعيت بود و احمدي نژاد سال 84 به پاي کسي مي سوخت که همه رييس جمهور را دل بسته و عاشق او مي دانستند و برخي نيز آنها را دوقلوهاي به هم چسبيده خطاب مي کردند.
ساک‌هاي پر از پول و تشکيل گروه مشاوران جوان و خرج هاي هنگفت براي نفوذ در لايه‌هاي کشور، مشايي را بر آن داشت تا احمدي نژاد را وادار به استفاي وزير اطلاعات نمايد چرا که وزير را سد راه کارهاي خود مي پنداشت. الحق رهبري به موقع پا به ميدان نهاد و آن مصلحت فراموش شده را يادآور شد.
احمدي نژاد کمتر تاب تحمل شنيدن سخن از هرکس حتي رهبري را داشت لذا چنان شد که موضع رهبري در برابر اين عزل وزير او را برآشفت تا خانه نشيني را به خاطر قهر از ولايت آغاز کند. قهر از کسي که ملاک مردم براي راي آوردن احمدي نژاد تنها شخص او بوده است و بس. چرا که مردم به شاخص هاي ايشان مي‌نگرند و آن را با کانديدها تطابق مي دهند.
?? روز قهر احمدي نژاد اوج عدول از اصول و اعلان رسمي روي برگرداندن از اصالت خود بود. انزجار از اصولگراي سابق کار را براي احمدي نژاد به جايي رساند که آخرين سفر دور سوم سفرهاي استاني را در قم نيمه کاره رها کرد و پس از چند ماه دور چهارم را از استاني ديگر که احتمالا بي خبر از بحث هاي رسانه اي هستند آغاز کرد.
انتصاب فرد محکوم به انفصال از خدمت به معاونت اجرايي نهاد، لاپوشاني اختلاس 3هزار ميلياردي در سفر استاني، حمايت همه جانبه از افراد حاشيه ساز دولت همچون مشايي،بقايي، رحيمي و...، معرفي يک فرد متهم به معاونت وزارت امورخارجه، اصرار به بيداري انساني در منطقه بر خلاف شواهد مبني بر بيداري اسلامي که اين را هم جناب مشايي القا نموده بود و... همه از جمله اقدامات احمدي نژاد بود که ديگر کسي را به تعجب وا نمي داشت و اين شد که مواضع اصول گرايان نسبت به افعال رييس جمهور علني تر شد.
نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامي موضع قاطعي را در برابر حلقه انحراف بوجود آمده در دولت، اعلام داشت. موسسه علامه مصباح نيز الحق در اين زمينه روشنگري هاي ارزنده اي را روا داشتند.روزنامه کيهان و قلم فرسايي حسين شريعتمداري با حافظه تاريخي قوي و نکته سنجي هوشيارانه نقشه انحراف را هر لحظه نقش بر آب مي کرد. نمايندگان مجلس و وتمام افراد اخراجي دولت هر يک به نوعي پشت پرده دولت را آشکار کردند.
اين مواضع، احمدي نژاد و اطرفيانش را اپوزيسيون براي تک تک آنهايي کرد که حق گويانه در اين مسير قدم برداشته بودند و از طريق رسانه هاي دولتي همچون روزنامه ايران به تخريب شخصيت هاي اصول گرايي پرداختند.
بارزترين تقابل دولت با نظام، عدم حضور وي در بيت رهبري در مراسمات 5 روزه دهه اول عاشور بود که در آخرين روز، رحيمي معاون اول رييس جمهور خود را به بيت رساند. خيلي ها از اين قضيه خوشحال شدند چرا که مي پنداشتند ملت خود بايد به يک درک برسد که اين انحراف چه ها که نکرده است.
به هم ريختن اوضاع کشوري که الان نياز به وحدت روزافزون دارد، يکي از آشکارترين اقدامات احمدي نژاد در اين اواخر بود. لفظ تند و بي اخلاقي که از سال 88 به بعد رونق بيشتري در جامعه پيدا کرد ماحصل رفتارهاي آقاي دکتر احمدي نژاد بود که هيچ کس و هيچ چيز را از معرض اهانت و تهمت به دور نگذاشت به طوري که انگار در اطراف خود مساله قابل افشايي نيست.
احمدي نژاد کار را به جايي رساند که با وجو تاکيدات موکد رهبري براي وحدت بين القوا و مسئولان، نه تنها تکميني بر اين نصايح نداشت بلکه راه خود که راه انحراف بود را پيمود.
يکشنبه سياه مجلسي بوسيله همين بي اخلاقي هاي سياسي به وجود آمد و آبروي سران دو قوه ديگر، بي ملاحظه بوسيله وي ضايع شد. که آن با واکنش‌هاي شديدي نيز مواجه شد. تا اينکه مقام معظم رهبري در ديدار با مردم تبريز حجت را بر همه تمام نمود و اين عمل وي را خلاف شرع و عقل مطرح کرد.
22 بهمن نيز با گفتماني از جنس اصلاحات و کارگزاران و اوپزيسيون که دائم از انتخهابات آزاد سخن مي گويند، به سخنراني ورود پيدا کرد. دليل آنهم به قول همه مفسران، فراهم نمودن محيطي براي کانديدا شدن معشوقه خود جناب مشايي مي باشد.
از همه لطمات که با قصد و بي قصد به شاکله و ساختار کشور مي زنند و بار سنگين گراني را بر مردم تحميل کرده اند و هر از گاهي با ايجاد تلاطمي در اقتصاد به سودجويي خود مي پردازند که بگذريم امروز در تلاشي مضاعف به فکر انتخابات و انتقال قدرت در بين خود مي باشند و از هر ابزاري اعم از استخدام بي رويه در نهاد رياست جمهوري، 5 برابر کردن يارانه ها در فاز دوم و.. قصد تصاحب کرسي مجدد رياست جمهوري را در ذهن خود دارند.
صحبتي که حرف دل نويسنده مي باشد و به احتمال قوي ذهن هر خواننده دغدغه مندي را به سمت آن مي کشد اين است که چه مي شود رييس جمهوري با اين همه طرفدار که همه از جنس انقلاب و اسلام بودند امروز تبديل به يک آيينه دقي مي شود که همان طرفداران، امروز براي به سلامت رسيدن اين دولت به انتهاي مسير شب و روز دعا مي کنند؟
خيلي تفکر کردم و تنها به اين نتيجه رسيدم که قدرت و راي حداکثري تنها مسبب است که غرور کاذبي را در افراد ايجاد مي نمايد که افراد تنها خود را مي بينند. ظرفيت افراد بسيار پايين است همان طور که در ابتدا اشاره‌ي تلويحي به سخنان گرانقدر امام علي(ع) نيز گوياي همين مساله است که غرور جزء صفات شيطاني است که زمامداران و مسئولان بايد به شدت ژرهيز کنند که هرکس از مسير ولايت که صراط مستقيم است دور شد، ناگزير نابود مي شود.
امروز حلقه انحراف مي تواند يک عامل بالقوه براي خطر آفريني در آستانه انتخابات محسوب شود. تطهير سازي خود دربين نخبگان و روشنفکران و بازسازي بدنه اجتماعي آقاي مشايي، اقدامات تخريبي عليه نظام اسلامي و عليه اصول گرايان همه از استراتژي هاي حلقه انحراف براي رسيدن به قدرت است.
امروز انقلاب اسلامي در بحث «تبيين فرايند تحقق اهداف انقلاب اسلامي» که رهبر معظم انقلاب آن را پيگيري مي‌فرمايند،از مرحله اول، «انقلاب اسلامي» و مرحله دوم نيز «تشکيل نظام اسلامي» کردهاست. ايشان مرحله سوم تحقق اهداف انقلاب را «تشکيل دولت اسلامي» ميدانند و انقلاب اسلامي هم اينک در اين گام قرار دارد. پس وظيفه خطير همه خواص و مسئولان اين است الگو و گفتمان مناسب براي تحقق اين مرحله که واقعا در فقدان آن به سر مي‌بريم تلاش کنند که بيش از اين براي نظام هزينه نتراشيم .