کد مطلب: 74618
تحليل رفتار هاشمي در طرح مساله «انتخابات آزاد» از منظر روانشناسي سياسي
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 781
به گزارش سلام لردگان پرويز اميني تحليلگر مسائل سياسي در گفتوگو با خبرگزاري فارس، به بررسي کليدواژه «انتخابات آزاد» اشاره کرد و اظهار داشت: ابتدا بايد ديد منظورمان از انتخابات آزاد چيست؛ آزادي در انتخابات يعني هم آزادي براي انتخاب شوندگان و هم براي انتخاب کنندگان که جزء لاينفک انتخابات است.
اين تحليلگر مسائل سياسي تصريحکرد: وقتي گفته ميشود انتخابات آزاد، به معني اين نيست که يک ويژگي را براي انتخابات مطرح کنيم، بلکه اگر انتخابات آزاد نباشد، در واقع اصلاً انتخابات نيست؛ گفتن اينکه انتخابات بايد آزاد باشد مثل اين است که بگوييم روز بايد روشن باشد يا شب بايد تاريک باشد؛ در حاليکه تاريکي شب و روشنايي روز جزء لاينفک ويژگيهاي آنهاست که اگر نباشد روز و شب معنا ندارد.
*تلاش اپوزيسيون براي القاي کليدواژه انتخابات آزاد
وي يادآور شد: وقتي انتخابات آزاد را مطرح ميکنيم معنايش اين است که انتخاباتي نبوده است يا قرار است انتخاباتي در کار نباشد؛ اپوزيسيون که از اولين انتخابات در کشور همواره دم از «انتخابات آزاد» ميزند براي همين است که بگويد در جمهوري اسلامي انتخاباتي وجود ندارد.
اين تحليلگر مسائل سياسي بر همين اساس به دو موضوعي که درباره انتخابات آزاد وجود دارد اشاره و تصريحکرد: در سي و سه و چهار سال گذشته موضع اپوزيسيون چه ايراني و چه غربي، آمريکايي و صهيونيستي در هر انتخاباتي اين بود که ميگفتند «انتخابات آزاد»؛ که اين شعار يا کليدواژه را براي اعلام مبارزه و مخالفت با جمهوري اسلامي بيان ميکردند و امر تازه و درخور توجهي نيز نبوده و نيست.
وي تأکيد کرد: مسئله از آنجا جدي و قابل تامل است که بعضي از خوديها يا کساني که در مجموعه نظام تعريف ميشوند به دليل سوابق و شناختي که فضاي اجتماعي از آنها داشت و جز مجموعه درون نظام شناخته شدند به هر شکلي آنها هم شعار انتخابات آزاد را بدهند؛ يعني با توضيحي که درباره کليد واژه انتخابات آزاد دادم به يک معنا صدايي از درون نظام بلند شود که بگويد انتخاباتهاي گذشته، انتخابات نبوده و اين مسئله را هم طرح کند که بناست که انتخابات آينده نيز انتخابات نباشد.
اميني ادامه داد: براي اينکه ببينيم انتخاباتي آزاد است يا نيست، سادهترين، شفافترين و قابل فهمترين روشها اين است که ببينيم نتيجه انتخابات در ادوار گذشته به چه شکلي بوده است؛ چراکه دموکراسي و ابزارش انتخابات را به يک تعبير ساده و خلاصه ميتوان «روش معين براي رسيدن به نتايج نامعين» تعريف کرد.
اين تحليلگر مسائل سياسي با بيان اينکه ما در ايران انتخاباتهايي را برگزار کردهايم که در آن بنيصدر رئيسجمهور شده که به لحاظ فکري و سياسي با امام(ره) و مجموعه عناصر محوري انقلاب اسلامي زاويه داشته است اما رئيسجمهور شده است.
وي افزود: يا کسي مثل شهيد رجايي بدون اين که در جريانات مسلط سياسي کشور در آن مقطع مثل حزب جمهوري اسلامي عضويت داشته باشد، توانسته رئيسجمهور بشود؛ يا خاتمي که وقتي در سال 76 وارد شد از وي سؤال کردند فکر ميکنيد چه مقدار راي داريد گفته بود براي 5 تا 6 ميليون راي وارد انتخابات شدم تا نشان دهيم که از يک پايگاه اجتماعي موثر برخورداريم و بعد خاتمي با 20 ميليون راي رئيسجمهور ميشود.
اميني تصريحکرد: احمدينژاد نمونه ديگر است؛ فردي کمتر شناخته شده و با کمترين پشتوانه سياسي و لجستيکي و مالي در رقابت با عناصر تشکيلاتي و با پشتوانه سياسي بالا مثل لاريجاني و معين و کروبي و ....مي تواند رئيسجمهور شود و بالاتر در رقابتهاي انتخاباتي بر کسي پيروز و رئيس جمهور شود که زماني استاندار او بوده است و در مقام مقايسه سوابق و جايگاه و وزن سياسي او با هاشمي قابل مقايسه نبود.
اين تحليلگر مسائل سياسي افزود: به 9 دوره مجلس در ايران نگاه کنيد، هيچ مجلسي مثل مجلس ديگر نيست؛ انتخابات پارلمان در ايران در هر دوره به 80 درصد جابجايي نمايندگان سابق با نمايندگان جديد منجر ميشود؛ اين نتايج انتخاباتي در يک محدود دوره سي ساله نشان ميدهد که در ايران يک انتخابات واقعي و آزاد وجود دارد که نقش درجه اول را در آن مردم بر عهده دارند و آنها هستند که تصميم ميگيرند که چه کسي کار و مسئوليت را برعهده بگيرد و چه کسي کنار گذاشته شود.
*کساني که موضع مخالف نسبت به جريان غالب بودند موقعيت سياسي در کشور يافتند
وي با بيان اينکه فضاهاي شکل گرفته و نتايج به دست آمده انتخابات در ايران نشان ميدهد نه تنها انتخابات آزاد بوده بلکه بسيار بسيار زياد آزاد بوده است، افزود: حتي آنهايي که پيشبيني نميشد و در موضع مخالف نسبت به جريان غالب بودند توانستند در کشور موقعيت سياسي بيابند.
*انتخابات آمريکا روش معين براي رسيدن به نتايج معين دارد
اميني يادآور شد: بر خلاف قاعده دموکراسي، انتخابات در کشورهايي مثل آمريکا روش معيني براي رسيدن به نتايج معين دارد؛ با روالي که انتخابات رياست جمهوري آمريکا داشته است، ميتوان انتخابات رياستجمهوري آمريکا را طي 100 سال آينده پيشبيني کرد و اينکه چه کساني رئيسجمهور ميشوند؛ بنده اين پيشبيني را با 80 درصد صحت و تضمين بيان ميکنم چرا که ساز و کار انتخابات در آمريکا معلوم است.
اين کارشناس مسائل سياسي اضافهکرد: اولا حتماً در آمريکا يکي از احزاب جمهوريخواه يا دموکرات رئيسجمهور ميشوند و در 30 سال گذشته غالبا هر جريان سياسي دو دور توانسته کرسي رياستجمهوري را به دست آورد؛ اين دو دوره اوباما از دموکراتها و دو دوره قبل بوش از جمهوري خواهها و دو دوره قبلتر کلينتون از دموکرات ها و.. از اين رو ميتوان صد سال آينده انتخابات آمريکا را پيشبيني کرد و اين در حالي است که اين انتخابات را از مظاهر انتخابات آزاد مينامند.
اين تحليلگر مسائل سياسي همچنين به بلوک غرب اشاره کرد که در آنها کشورهايي وجود دارند مثل بلژيک مثل استراليا و اتريش که انتخابات در آنها اجباري است و همه نه اين که حق شرکت در انتخابات را دارند بلکه مکلفند به لحاظ مدني در آن شرکت کنند وگرنه بايد هزينه هاي آن را بپردازند. اين نوع انتخابات ها در اين کشورها آزاد است اما انتخابات در ايران آزاد نيست.
*مطرحکننده داخلي انتخابات آزاد به صورت خانوادگي در انتخابات حاضر ميشود
وي افزود: در انتخابات سال 88 کسي که مطرح کننده مهم داخلي انتخابات آزاد است به صورت خانوادگي در انتخابات حاضر ميشود؛ دختر، آقازاده، همسر و خود وي؛ کسي که نامه 19 خرداد را با آن ادبيات مينويسد و در فضاي سياسي و اجتماعي ايران منتشر ميکند ميتواند بگويد انتخابات آزاد نيست؛ از رهبري جعل خبر و پيامک ميشود در همان انتخابات و ايشان مجبور است به صورت زيرنويس تلويزيوني آن پيامکها را تکذيب کند معنايش اين است که انتخابات در ايران آزاد نيست؟
اميني اظهارداشت: نقشي که آقازاده وي در انتخابات ايفا کرد و فضاي اجتماعي و سياسي که به وجود آورد در خود انتخابات و بعد از آن و اينکه بعد از 3-2 سال در دسترس نبود و در لندن بود آيا اينها نشانههاي اين است که در ايران انتخابات آزاد نيست؟ يا همسر وي در روز انتخابات حرف از تقلب و ريختن مردم به خيابانها بزند اينها نشان آزاد نبودن انتخابات است؟ يا نقشي که دختر ايشان يا خود وي ايفا ميکند.
وي با تأکيد بر اينکه در انتخابات سال 88، 4 کانديدا هست که گرايشهاي متفاوت را نمايندگي ميکنند، گفت: انتخابات با مشارکت 85 درصدي که 40 ميليون نفر در آن شرکت ميکنند ميتواند انتخابات آزاد نباشد؟
اين کارشناس مسائل سياسي يادآور شد: تمام انتخاباتهاي رياستجمهوري ما از يک مشارکت متوسط به بالاي جهاني برخوردار است يعني از نظر مشارکت سياسي در درجه اول دنيا است ميشود اين قدر مشارکت در انتخاباتها شکل بگيرد و انتخابات آزاد نباشد؟
*کساني که دم از انتخابات آزاد ميزنند چرا ولع حضور در انتخابات را دارند؟
وي اظهارداشت: در انتخابات سال 88 و در جريان مناظرههاي سياسي، کانديداها و نامزدها با هم مناظرههاي سياسي ميکنند که بيشترين انتقادها به مناظره اين است که از آزادي بيش از اندازه استفاده شده است؛ از اين رو صدها دليل وجود دارد که انتخابات در ايران آزاد است؛ من هم ممکن است با هاشمي موافق باشم که انتخابات در ايران آزاد نيست بله چون انتخابات در ايران خيلي خيلي خيلي آزاد است.
اميني با بيان اينکه اين آقاياني که ميگويند انتخابات در ايران آزاد نيست پس چرا اين قدر ولع حضور در انتخابات را دارند؟ هاشمي بلافاصله بعد از تمام شدن دوره محدوديت قانون اساسي براي حضور يک نفر در جايگاه رييس جمهور در سال 84 مجددا کانديداي انتخابات ميشود و خاتمي نيز بعد از دو دوره رياست جمهوري خود مجددا در سال 88 کانديداي انتخابات ميشود.

اميني ادامه داد: واقعا انتخابات در ايران آزاد نيست که اين همه ولع براي حضور در انتخابات در آنها وجود دارد؟ مگر خود اين آقايان در اين کشور نماينده مجلس و رئيس جمهور نشدند مگر از همين فرآيند انتخاباتي عبور نکردند؟ آنها ميپذيرند که انتخابات در زمان آنها انتخابات آزاد نبوده است؟ آنها اگر به لوازم حرفي که ميزنند پايبند باشند يا بايد بپذيرند که موقعيتي که در قدرت بدست آوردهاند از طريق انتخابات نبوده است يا اينکه آن انتخابات هايي که آنها انتخاب شدند استثنائا آزاد بوده و انتخابات هايي که اينها در آن انتخاب نشده اند، آزاد نبوده است.
اين تحليلگر مسائل سياسي افزود: در حوادث سال 88، 7-8 ماه کشور درگير مسائل حاشيهاي شد؛ فرصت مشارکت 85 درصدي و 40 ميليوني تبديل به تهديد شد در حالي که مهمترين استدلال کساني که هزينههاي انتخابات را به وجود آورند چه بود؟ و چه استدلالي براي بحث تقلب داشتند؟ مهمترين تئوريشان چه بود؟ هرچه به آقايان ميگفتند که بياييد سر برگها را با شناسنامهها تطبيق دهيد قبول نکردند و استدلالهاي روشني را نپذيرفتند؛ تئوريشان داماد لرستان فرزند آذربايجان بود چون فلاني فرزند آذربايجان و داماد لرستان است بايد ما انتخابات را ميبرديم با چنين حرف سخيفي 8-7 ماه کشور را دچار درگيري و مناقشه کنند بعد ميگويند انتخابات در ايران آزاد نيست.
وي اضافهکرد: کجاي دنيا ميشود چنين کاري را انجام داد در کدام دموکراسي و انتخابات ممکن و شدني است؟ امنيت در همه نظامهاي سياسي خصوصا دولتهاي ليبرال خط قرمز خدشه ناپذير است و برخوردهاي سختي با مخدوش کنندگان آن ميشود؛ ماجراي برخورد با فرقه ديوديه و اتفاقات بعد از يازده سپتامبر در جامعه آمريکا و ماجراهايي مانند زندان گوانتاناما و برخوردي که با معترضان وال استريت شد، نشانه هاي خيلي آشکارآن است.
وي ادامه داد: در تحليل و فهم چرايي اين که عناصري مانند هاشمي چرا چنين مطلبي را بيان ميکنند برخي نظريات ميتواند راهگشا و تبيينگر باشد؛ در روانشناسي نظريه و تئوري تحت عنوان محروميت نسبي وجود دارد که در روانشناسي اجتماعي و سياسي نيز کاربرد دارد؛ در نظريه محروميت نسبي در واقع مسئله اين است که فرد به لحاظ روحي و رواني بين خواستهها، انتظاراتش از يک سو و داشتهها و واقعيتهايش از ديگر سو شکاف وجود دارد؛ در اين حالت فرد دچار احساس محروميت ميشود و يکي از پاسخهايي که به محروميت نسبي خود ميدهد پرخاشگري است؛ يعني در پاسخ به اين ناکامي رفتار پرخاشگرايانه دارد که اين رفتار پرخاشگرايانه را به آن منبعي که احساس ميکند آن محروميت را براي او به وجود آورده است هدف گيري ميکند.
*هاشمي روانشناسي خاصي دارد
اميني گفت: هاشمي يک روانشناسي خاصي دارد و اگر به کتابهاي خاطرات وي رجوع شود يا نطقها و بحثهايي که داشته توجه کرد، ميتوان متوجه اين روانشناسي خاص شد؛ در روانشناسي وي نوعي تسلط بر همه چيز و ارجاع همه امور به وي ديده ميشود؛ احساس محوريت داشتن در همه مسايل و متکي بودن ديگران به او و نقش کانوني که او در پيشبرد موضوعات و مسايل دارد. يعني تصوري که هاشمي از خود دارد اين نوع تصور است.
اين کارشناس مسائل سياسي يادآور شد: به لحاظ روانشناسي در مقاطعي زمينههاي واقعي هم براي اين نوع روانشناسي وجود داشته است؛ در دوره سازندگي اين زمينه و زمينههاي واقعي براي اين انگاره روانشناسي وجود داشته است، احساس وي اين بود که بر همه چيز و بر شرايط مسلط است و همه چيز را ميتواند اداره کند؛ در واقع از يک قدرت قابل توجهي برخوردار است و ميتواند مناسباتي را که ميخواهد پيش ببرد و اينها در ذهنيتش بوده است.
وي گفت: در دوره 2 خرداد هم که خاتمي راي آورد اين مسئله در ذهن هاشمي وجود داشت چراکه وي پشتيبان خاتمي بود و در ذهن وي اين مسئله تقويت ميشد آنچه که اراده کنم که بخواهم، ميتوانم محقق کنم؛ از يک مقطعي به بعد مثلا انتخابات مجلس ششم به تدريج اين ذهنيت آسيب ميبيند و بين آن ذهنيت روانشناختي و زمينههاي واقعي شکاف ميافتد و در انتخابات سال 84 خيلي برجسته ميشود به طوري که هاشمي در برابر کسي که سابقا استاندار او در يک استان تازه تاسيس مثل اردبيل بوده در رقابتهاي شکست ميخورد و اين براي هاشمي با آن روانشناسي که عرض کردم، به هيچ وجه قابل هضم نيست.
اميني افزود: بنابراين ما در يک مقعطي مثلاً سال 84 به بعد سياستورزي که هاشمي دارد، سياستورزي غريزي است؛ چون به لحاظ رواني يک شکاف بنيادين بين انتظارات و خواستههاي او از يک سو و واقعيتهاي عيني و داشته هايش شکل گرفته است که به احساس محروميت در وي دامن ميزند؛ عدم تبريک به احمدينژاد به عنوان کانديداي پيروز انتخابات که عرف معمول جهاني است، کاري که ناطق درباره خاتمي انجام داد، نشانه روشني از اين احساس محروميت است تا اين حد که رفتار غريزي بر رفتار عقلاني در وي غلبه مي کند و تداوم نيز دارد.
اين تحليلگر مسائل سياسي ادامه داد: به طور مثال رفتارهايي مثل خطبه نماز جمعه 26 تير 88 که نزديکترين پايگاههاي سنتي و سي ساله او يعني نمازجمعه بروها که به نفع او شعار ميدادند را عليه خود بشوراند، يا نامه 19 خرداد 88 که به موقعيت هاشمي در جماعت حزب اللهي ها ضربه اساسي وارد کرد، يا حمايتش از موسوي که يک منتقد کلاسيک و دو آتشه هاشمي بود؛ همگي نشانه هايي از غريزي بودن رفتار سياسي هاشمي است که در واقع نتيجه آن احساس محروميت نسبي است که در وي وجود آمده است.
وي تصريحکرد: بيان کليد واژه انتخابات آزاد از جنس همان رفتار غريزي هاشمي در سياست است که توضيح دادم؛ چون اين هاشمي منبع محروميت خود را به نوعي بخشهايي از حاکميت جمهوري اسلامي ميداند بنابراين شعارها و رفتارهايي را انتخاب ميکند که به طور طبيعي و غريزي، پاسخ به آن منبع محروميت باشد و نشانههاي اعتراض به آن منبع محروميت که نظام است ديده شود؛ يعني گفتن انتخابات آزاد نيز اعلام نوعي اعتراض به منبع محروميتش است که جمهوري اسلامي است و پاسخي است به آن شکافي که بين انتظارات و خواستههاي او به وجود آمده است.
اميني در پايان خاطرنشانکرد: چون در حال حاضر هاشمي موقعيت خود را فاقد قدرت يا ظرفيتهاي مؤثر در شکل دادن به مناسبات کشور ميداند و اين با آن ذهنيتش که يک ذهنيت کانون محور از خود بود فاصله زيادي دارد؛ وي پرخاش و اعتراض خود را به اين فاصله را با بيان شعارهايي مثل انتخابات آزاد طرح مي کند که نشانه اعتراض را با خود به همراه دارد.
گفتوگو از سيده فاطمه موسوي
انتهاي پيام/