به گزارش "پايگاه خبري تحليلي سلام لردگان"، حجتالاسلام والمسلمين عليرضا پناهيان مشاور نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاهها به مناسبت سالگرد حماسه ? دي و بررسي ابعاد اين حماسه بزرگ گفتوگويي را با خبرگزاري فارس انجام داده است که متن آن به شرح زير است:
فارس: اساس تشکيل ? دي را در چه ميدانيد؟
*?دي فرصت تجلي ايمان مردم به راهي که انتخاب کردند
حجتالاسلام پناهيان: حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبري هميشه به ايمان مردم ايمان داشتند و به عنوان يکي از عوامل قابل اتکاء براي تداوم انقلاب نگاه ميکردند؛ اين ايمان اگر فرصت تجلي پيدا کند شکوه خود را نشان خواهد داد و ? دي فرصتي بود براي تجلي ايمان مردم به راهي که انتخاب کردند.
ايمان مردم به معنويت انقلاب، اسلام ناب، امر ولايت که محل جمع همه وجوه ايمان مردم به حساب ميآمد؛ ?دي از ناحيه کساني که اين مردم را ميشناسند و با ايمان مردم آشنا هستند اگرچه امر باشکوهي بود اما موجب تعجب نبود چون انتظار هم از مردم ولايي ما چيزي جز اين نبود که در موقع حساس به ميدان بيايند و حتي برخي از نخبگان جامعه را که آنها هم اهل ايمان خودشان را ميدانند و ما هم آنها را اهل ايمان ميدانيم، جا بگذارند و با قدرت ايمان خودشان بتوانند مشکلات جامعه را برطرف کنند.
فتنه ?? ضررهاي زيادي به جامعه ما زد ولي واکسيناسيون کردن جامعه در مقابل فتنههايي نظير اين و پيش بردن جامعه از نظر بصيرت محلي براي تجلي اين ايمان شد و از باب عدو شود سبب خير گر خدا خواهد، ? دي محل قدرتنمايي ايمان ولايي مردم قرار گرفت؛ قدرتي که هر لحظه دشمن ميخواست به اصول انقلاب ما نزديک شود از چنين قدرتي سخت تو دهني خواهد خورد و ضرباتي که در آينده، دشمن از ايمان ولايي مردم دريافت ميکند بسيار سهمگينتر خواهد بود.
فارس: پشتپرده موضوع تقلب را که فتنهگران در انتخابات مطرح کردند در چه ميدانيد؟
*سالها در عرصه سياسي کشور نگاه غربزدگي وجود داشت
حجتالاسلام پناهيان: بايد اين موضوع را فراتر از يک اختلاف نظر در برگزاري انتخابات تلقي کرد؛ بالاخره نگاهي در کشور سالها در عرصه سياسي حضور جدي داشته که اين نگاه غربزدگي، ولايتگريزي، سادهانديشي درباره دشمنان و دست کم گرفتن آنان و حتي وابستگي به جبهه دشمن هم در آن بود.
اين نگاهي که مجموعهاي از مشکلات را در برداشت در ميان سياسيون کشور و بعضاً افراد برجسته سياسي کشور جريان داشت و تبديل شده بود به جريانهاي سياسي متعددي که نامهاي مختلفي هم به خود گرفتند؛ اينها کمکم خود را مواجه ديدند با جريان اصيل انقلاب اسلامي و حرکت رو به جلوي انقلاب را نتوانستند تحمل کنند.
*فتنه ?? احقاداً، بدرية، خيبرية و حنينية بود
اوج تعارض آنها با اين حرکت فتنه?? و بهانه آن انتخابات بود و بهانه انتخاباتي آن تقلب يا حتي تخلف در انتخابات بود اما داستان ريشهدارتر از اين حرفها بود؛ داستان فتنه ?? نه مشکل انتخاباتي بود و نه مشکل تقلب در انتخابات و حتي تخلف در انتخابات، «احقاداً، بدرية، خيبرية و حنينية» بود؛ گرههايي بود که در روح بعضيها ايجاد شده بود و در اينجا خواستند گرهگشايي و عقدهگشايي کنند.
آنها جرياناتي بودند که روند اصيل انقلاب اسلامي را نميتوانستند تحمل کنند و ميديدند عليرغم اينکه همه امکاناتي دارند و همهگونه سوابق در آنها موجود است از صحنه انقلاب اسلامي به واسطه اشتباهات و ديدگاههاي خودشان بيرون رانده ميشوند.
*«تقلب»بهانه کساني بود که خود را با جريان اصيل انقلاب مواجه ديدند
اين بيرون رانده شدن از مسير اصلي انقلاب را خود موجب شده بودند اما نميتوانستند تحمل کنند که در نهايت به اين تعارض انتخابات کشيده شد؛ در واقع انتخابات و مشکلاتي که براي انتخابات بيان ميکردند بهانهاي بود براي عقدهگشايي کساني که از انقلاب فاصله گرفته بودند و روند تکاملي انقلاب را نميتوانستند تحمل کنند.
*برخي سادهانديشانه تصور ميکنند انقلاب بدون آنها جلو نميرود
برخي واقعاً سادهانديشانه تصور ميکنند بدون آنها انقلاب نميتواند جلو برود و جامعه اداره شود و بدون نگاه آنها هيچ نگاه ديگري از سلامت و صلابت برخوردار نيست؛ اينها اگرچه مدعي گفتوگو بودند ولي واقعاً اهل گفتوگو نيستند؛ وقتي که بايد حق و باطل روشن شود از گفتوگو طفره ميرفتند.
اينها با درست کردن تعارض نسبت به کيان نظام به بهانه انتخابات ميخواستند انتقام بگيرند؛ از روند طرد شدن خودشان از انقلاب، طرد شدني که هيچ کس براي آنها جز خودشان نخواسته بود؛ اينها فکر ميکنند که ميتوانند انقلاب را آنگونهاي که خودشان تصور ميکنند تفسير کنند ولي در واقع نه انقلاب به شکلي که آنها ميپندارند قابل تفسير است و نه مردم معطل تحليلهاي آنها ميمانند.
حتي مردم منتظر نشدند که آنها کاملاً متقاعد شوند، براي اينکه راه اصيل انقلاب برتر از آن چيزي است که آنها ميانديشند و مردم راه را طي کردند و جلو رفتند و اينها به دليل اينکه ميديدند اگر اين عقبماندگي را با يک دعوا جبران نکنند ديگر نميتوانند به گرد پاي اين مردم برسند.
*گروهي که از مردم عقب ماندند اصل فتنه ?? را به راه انداختند
گروهي که از مردم جدا شده بودند اصل فتنه ?? را به راه انداختند، گروهي که از مردم عقب مانده بودند اصل فتنه ?? را پيريزي کردند؛ مسلماً دست خارجي در اين عرصه بسيار مؤثر بود، اينها را به بازي گرفت ولي اگر دشمنان ما در اين فتنه به پيروزي ميرسيدند به خود آنها هم رحم نميکردند و اينها را بيش از آنچه که تصور کنند در ضديت با منافع مردم قرار ميدادند.
البته حساب کساني که فتنه را به راه انداختند با کساني که در اين فتنه دچار اشتباه شدند را کاملاً بايد متفاوت قرار داد؛ خاصيت فتنه اين است که خيليها را به اشتباه مياندازد، اشکال ندارد آدم در يک فتنه در يک فضاي مبهم دچار اشتباه شود، بعد از اشتباه در ميآيد.
بسياري از کساني که در ? دي شرکت کرده بودند کساني بودند که شايد اوايل دچار اشتباه هم شده و طرف فتنه را گرفته بودند البته نه از سر سياسيبازي يا ديدگاه مغاير داشتن با ديدگاههاي اصيل انقلاب بلکه از سر اينکه واقعا باور کرده بودند تقلب يا تخلفي صورت گرفته است ولي به سرعت مردم ما با سعه صدري که نظام نشان داد به اشتباه و ادعاي باطل سران فتنه پي بردند و آنها را تنها گذاشتند.
? دي محل تجلي اراده آن مردم هم بود؛ آن بخش از مردمي که ادعاهاي آنها را پذيرفته بودند از سر صداقت يا بيمهريهايي که از جانب ديگر ديده بودند يا سليقه آنها به جانب ديگر به دلايل مختلف نکشيده بود به آن طرف رفته بودند اما اشتباهات آنها را که ديدند فاصله گرفتند.
*شباهت ? دي با تشييع جنازه شهيد بهشتي
? دي به گونهاي شبيه تشييع جنازه شهيد مظلوم بهشتي هم بود؛ در تشييع جنازه شهيد بهشتي بخشي از مردمي که آنجا حضور داشتند عذرخواه و نادم بودند از حرفهايي که عليه بهشتي زده بودند به واسطه غوغاسالاري و تبليغات مخربي که جريان بنيصدر راه انداخته بود؛ از اين رو به مظلوميت شهيد بهشتي در تشييع جنازه ايشان پي بردند؛ بخشي از مردم ? دي کساني بودند که به مظلوميت انقلاب پي بردند و از جرياني که با ادعاي تقلب در انتخابات به انقلاب ظلم کرده بودند، پي بردند.
فارس: با توجه به اينکه انتخابات آينده رياست جمهوري را پيش رو داريم براي اينکه در فتنههاي جديد در امان باشيم چه توصيهاي داريد؟
*تغيير اصل فتنه به معناي امتحان اجتنابناپذير است
حجتالاسلام پناهيان: ممکن است صورتهاي فتنهها تغيير کند اما اصل فتنه به معناي امتحان، امتحاني که حتي ممکن است به ظاهر سخت باشد و سخت جلوه کند اجتنابناپذير است؛ ما طبيعتاً بايد براي امتحانهاي متعدد خود را آماده کنيم اين امتحانها عامل رشد ما خواهد شد.
سياسيون هر کدام به عرصه ميآيند با کارهاي درست و غلط خود موجب رشد جامعه ميشوند البته ما آرزومنديم که سياسيون کمتر دچار اشتباه شوند و هزينه براي جامعه و نظام ايجاد نکنند با اشتباهات خود يا مصر بر اشتباهات خود نباشند والا توسط همين جريان عمومي انقلاب با اين بصيرتي که مردم ما دارند دير يا زود حذف خواهند شد؛ ولي بالاخره عرصه سياست عرصه امتحان مردان سياست است، همچناني که عرصه سياست عرصه امتحان عموم مردم جامعه هم است.
*حبوبغضها و باندبازيها درصد خطاي خواص جامعه را بيشتر کرده است
در طول تاريخ ?? سال گذشته غالباً مردم موفقتر در عرصههاي سياسي و امتحانات سياسي ظاهر شدند و حب و بغضها، باندبازيها، گروهبنديها و برخي دلايل ديگر هميشه موجب شده که درصد خطاي خواص جامعه مقداري بيشتر باشد يا حداقل خواصي که در عرصه سياسي فعال هستند.
*هيچگاه نبايد ارتباط خود را با تاريخ انقلاب قطع کنيم
اميدواريم در انتخابات بعد شاهد اشتباهات کمتري باشيم ولي امتحانات اجتنابناپذير هستند؛ اگر ما حافظه تاريخي مردم خود را بالا ببريم و مدام با بهانه و بيبهانه در مناسبتها و خارج از مناسبتها از زواياي مختلف يا آنچه که در اين ?? سال گذشته است نگاه کنيم و مردم ما را که ديده عبرتبيني دارند و نگاه درسآموزي دارند به تماشاي همين گذشته تاريخ پرتلاطم و باشکوه انقلاب دعوت کنيم مطمئناً فتنههاي آينده را نيز به خوبي پشت سر ميگذاريم؛ هيچگاه نبايد ارتباط خود را با تاريخ همين انقلاب قطع کنيم.
*رسانهها براي کمتر شدن فتنههاي آينده گذشته را براي مردم زنده نگه دارند
رسانهها براي اينکه آسيبهاي فتنههاي آينده کمتر شوند بايد گذشته را براي مردم زنده نگه دارند و تنشهايي که در جامعه بوده و جامعه ما از آنها عبور کرده ادعاهايي که بوده و بطلان آن بعداً ثابت شده اينها را همه نشان دهند؛ مواضعي که افراد داشتهاند و بعد مواضع خود را تغيير دادهاند، پيشبينيهايي که برخي انجام دادهاند و بعد آن پيشبينيها غلط در آمده است؛ مردم ما بايد در جريان همه اين موارد قرار گيرند.
جوانها بايد به قدري در جريان اتفاقات گذشته قرار بگيرند که مانند پيراني که کل انقلاب را تجربه کردند در دوران جواني از حافظه تاريخي خوبي برخوردار باشند، اين موجب ميشود که ما در آينده از فتنهها راحتتر عبور کنيم.
مهم نيست ديدگاه و نظر افراد چه باشد و راهحلهايي که به ذهن آنها ميرسد چگونه باشد مهمتر اين است که بدانند چه اتفاقي در گذشته افتاده است حتي بدون اينکه بخواهند تحليلي بر آن اتفاقات هموار کنند؛ آنقدر اتفاقاتي که در گذشته انقلاب رخ داده گويا و هدايتکننده است که صرف بيان آن واقعيتها هم تا حدود بسيار زيادي راه آينده را روشن ميکند.
*? دي نوبت مردم بود که حرف خود را به مسئولان بزنند
بنده اميدوارم رسانهها بتوانند پيام ? دي و جزئياتي که در خيابانها و خون مردم جريان پيدا کرده بود به خواص و نخبگان جامعه منتقل کنند؛ رسانهها خيلي از اوقات حرف مسئولان و سياستمداران را به مردم منتقل ميکنند ولي ? دي نوبت مردم بود که حرف خود را به مسئولان بزنند.
رسانهها بايد به بازگو کردن و تکرار طنين حرف مردم در ? دي به مسئولان تلاش کنند؛ رسانهها نبايد آمار مخاطبان خود را نگاه کنند گاهي از اوقات يک مطلبي ممکن است در يک رسانه تعداد مخاطبان اندکي داشته باشد ولي اکثر آن مخاطبان از خواص و نخبگان آن جامعه باشند اينجا رسانه وظيفه خود را به خوبي انجام داده است.
? دي رودخانه خروشان و درياي عميقي بود که تمام اعماق آن و تمام قدرت و حرکت آن به خوبي به نمايش گذاشته نشد؛ نه اينکه کسي قصد و غرضي داشته براي پنهان کردن ژرفاي اين درياي مواج و عميق ولي به طور طبيعي امکان نمايش دقيق همه آنچه که در ? دي گذشت و امکان به تصوير کشيدن دقيق همه آنچه که در ? دي ميتوان شاهد بود نيست.
*با تاريخي شدن ? دي بهتر ميتوان آن را شناخت
به مرور زمان وقتي ? دي تاريخي شود بهتر ميشود آن را شناخت؛ مسئولان نظام بايد از ? دي به عنوان يک جايگاهي که حول و هراس در هر انسان منفعتطلب و خودخواه و خودکامهاي ايجاد ميکند هراس داشته باشند و چه اشکالي دارد ما بتوانيم خشيت از خوبيهاي مردم را در دل مسئولان و سياستمداران ايجاد کنيم که موجب کنترل و هدايت خواص جامعه شود. ( منبع فارس)