آخرین اخبار
کد مطلب: 74301
ناتو به دنبال دروازه هاي جديد ورود به غرب آسيا
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 814


به گزارش "پايگاه خبري تحليلي سلام لردگان"،‌ پيمان آتلانتيک شمالي ناتو پس از جنگ جهاني دوم با ادعاي وحدت ميان آمريکا و اروپا در برابر کمونيسم تشکيل شد. مهم ترين بند اين پيمان را بند 5 اساسنامه آن تشکيل مي دهد که براساس آن حمله به هر يک از اعضا برابر با حمله به کل اعضا است و ناتو خود را موظف به اقدام سراسري مي داند. اين راهبرد تا دهه 1990 و فروپاشي شوروي سابق ادامه يافت و ناتو تلاش کرد تا خود را به عنوان اولين نيروي نظامي جهان با 28 عضو معرفي کند.

ناتو در اوايل هزاره سوم پا را از اين فراتر نهاده و با ورود به جنگ افغانستان عملاً به توسعه طلبي خارج از مرزهاي اروپايي پرداخت. اوج دگرگوني در عملکرد و ساختار ناتو را مي توان در سال 2010 يعني زمان بازنگري و تدوين دکترين راهبردي ناتو براي سال 2020 مشاهده کرد. براساس اين راهبرد، فعاليت ناتو از نظامي به اقتصادي، فرهنگي، سايبري و حتي هسته اي گسترش يافت. مهم ترين اصل در اين راهبرد، توسعه نفوذ در عرصه بين الملل بوده است.

در اين حوزه آنها حضور گسترده تر در شرق آسيا، آسياي مرکزي و قفقاز، آفريقا و غرب آسيا(خاورميانه) را در دستور کار قرار دادند. همزمان با اوج گيري بيداري اسلامي در شمال آفريقا و غرب آسيا، تهديد شدن منافع غرب به ويژه شريان انرژي ارزان و مطمئن به اروپا و آمريکا، راهبرد ناتو براساس حضور فعال تر در غرب آسيا تدوين شد.حساسيت هاي منطقه و نگاه منفي افکار عمومي به توسعه طلبي ناتو موجب شده تا آنها حضور غير مستقيم و به نوعي غير تحريک آميز را در منطقه پيگيري کنند. در اين چارچوب ناتو چندين محور را اجرايي ساخته است.

الف- تغيير نظام در سوريه: سوريه در 21 ماه گذشته با مجموعه اي از چالش ها و بحران هاي امنيتي و سياسي همراه شده است. هر چند که ابتداي امر بخشي از چالش هاي اين کشور برگرفته از مطالبات مردمي بوده، اما ائتلافي از صهيونيست ها، کشورهاي مرتجع عربي، غربي ها و ترکيه هر کدام با هدف خاصي در قالبي تقريباً واحد به بهره برداري از تحولات داخلي سوريه پرداختند. به رغم آنکه نظام سوريه گام هايي براي اجراي خواسته هاي مردمي برداشت، اما تحرکات ائتلاف مذکور عملاً مانع از ثبات و امنيت در سوريه شد.

در کنار ائتلاف مذکور، ناتو نيز براي رسيدن به منافع توسعه طلبانه در منطقه در جمع متجاوزان و بحران سازان در سوريه قرار گرفت. ناتو که تلاش دارد مستقيماً وارد عرصه جنگ نشود و از هزينه هاي اقدام نظامي عليه سوريه در هراس است تلاش کرده تا با حاشيه سازي و بازي هاي غير مستقيم، اين طرح را اجرايي سازد.

ادعاي حمايت از ترکيه به عنوان عضو ارشد ناتو در برابر تهديدات احتمالي سوريه، اعلام حمايت هاي مالي و تسليحاتي از گروه هاي مسلح فعال در سوريه، اعمال فشار بر روسيه براي عقب نشيني در حمايت از سوريه و ... از جمله تحرکات ناتو عليه سوريه بوده است . اقداماتي که نمود عيني آن را در نشست وزراي خارجه ناتو در بروکسل (15/9/91) مي توان مشاهده کرد. ناتو تلاش دارد با کمترين هزينه و در حالي که حضور نظامي اش در منطقه محسوس نباشد سلطه بر سوريه را اجرايي سازد، در صورت تحقق اين امر ناتو مي تواند بر کل منطقه سلطه داشته باشد و منافع غرب را تأمين کند.

ب- ورود به ترکيه: ترکيه از نقاط راهبردي براي ناتو است. هر چند که غرب پذيرنده عضويت ترکيه در اتحاديه اروپا نيست، اما در حوزه نظامي نگاه ويژه اي به آن دارد. ناتو، ترکيه را پلي براي ورود به غرب آسيا(خاورميانه) مي داند. در همين چارچوب ناتو دو طرح را در برابر ترکيه در پيش گرفته است؛ اولاً طرح اجراي سيستم دفاع موشکي که در راهبرد سال 2010 ناتو تصويب شد.

ثانياً استقرار موشک هاي پاتريوت در ترکيه. هر چند که ناتو ادعا دارد که براي کمک به ترکيه و ارتقاي جايگاه آن در معادلات منطقه اي اين طرح را اجرا مي کند، اما در عمل ترکيه زنجيره اي براي توسعه طلبي ناتو شده است و ناتو با ورود به خاک اين کشور، عملاً ترکيه را نيز محاصره و مهار مي کند. اقدامات منفي ناتو در برابر ترکيه زماني آشکار تر مي شود که از يک سو، مردم ترکيه کاملاً با اين طرح مخالف هستند و از سوي ديگر، تحولات منطقه نشان مي دهد که هيچ تهديدي براي ترکيه وجود ندارد و اين کشور صرفاً از جانب يونان و قبرس تهديد مي شود که تحت حمايت غرب قرار دارند و ناتو براي ترکيه هرگز حاضر به رويارويي با آنها نيست.

ج- ورود به حوزه عربي: بخش ديگر تحرکات ناتو براي ورود به غرب آسيا را اقدام عليه حوزه عربي تشکيل مي دهد. ناتو در ترکيه طرح هاي موشکي و راداري را اجرا مي کند. آمريکا در سرزمين هاي اشغالي سيستم موشکي (گنبد آهنين) را اجرا مي سازد. هر چند اين تحرکات با ادعاي حمايت از ترکيه و رژيم صهيونيستي است، اما يک اصل اساسي در منطقه اين ادعا را باطل ساخته و پرده از حقايق ديگري برمي دارد.

آن اصل اساسي، تلاش غرب براي تحريک کشورهاي عربي براي خريدهاي تسليحاتي و در شرايط کنوني، تحريک به ارائه درخواست براي دريافت سيستم موشکي آمريکا و ناتو است. کشورهاي غربي و ناتو همواره با ادعاي برقراري توازن قدرت در منطقه، فعاليت هاي نظامي در کشورهاي عربي را توجيه مي کنند.

حال اين سناريو مطرح است که ناتو و آمريکا با تقويت ترکيه و رژيم صهيونيستي بر آنند تا اعراب را نيز به دريافت اين سيستم ها سوق دهند. اين امر زماني تقويت مي شود که قطر آمادگي خود را براي دريافت سيستم موشکي از غرب اعلام داشته است. نهايت اين تحرکات آن خواهد شد که ناتو به صورت مستقيم و يا به نام آمريکا حضور در کشورهاي عربي را اجرايي سازد تا چتر امنيتي براي منافع غرب در منطقه ايجاد کند.

در جمع کلي از آنچه ذکر شد مي توان گفت که بخشي از تحولات منطقه برگرفته از سياست هاي پنهان و آشکار ناتو است که با ابزارهاي مختلف به دنبال تحقق سلطه بر غرب آسيا است. البته ناتو براي کاهش حساسيت ها تلاش دارد تا حضور کم رنگ تري در عرصه داشته باشد و کارها را با مهره هاي منطقه اي و فرامنطقه اي اجرا کند، چنانکه در برابر سوريه از گروه هاي تروريستي و کشورهاي مرتجع عربي و ترکيه استفاده مي کند و براي استقرار سيستم موشکي و راداري نيز ادعاي درخواست ترکيه را مطرح مي نمايد.

قاسم غفورى

منبع:بصيرت

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس