|
|
کد مطلب: 73949
اقتصاد مقاومتي را فراموش نكنيم
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 956
به گزارش سلام لردگان به نقل از جوان آنلاين - با اين حال شرايط آرام كنوني نافي اصل مهم توجه به اقتصاد مقاومتي نيست. خاصه آنكه غرب و در رأس آنها امريكا در حالي كه در بحث انرژي هسته‌اي انعطاف بيشتري نشان داده‌اند و حاضر به آمدن پاي ميز مذاكره شده‌اند و از سوي ديگر به دنبال تحريم‌هاي جديد هستند؛ تحريم‌هايي كه كنگره امريكا با تمام اعضا به امضا رساند. اين اقدام بار ديگر نشان داد كه دشمن حاضر به سازش نيست و تأكيدات مقام معظم رهبري و كلام امام (ره) درباره ذات شيطان صفتي امريكا استراتژي تغييرناپذير است، ذاتي كه چنانچه يك گام عقب‌نشيني از مواضع به معناي هار‌تر شدن آنهاست.
لذا با چنين استراتژي‌اي كه از سوي دشمنان غيرقابل تغيير است، مهم‌ترين و اصلي‌ترين استراتژي ما نيز بايد اقتصاد مقاومتي در بلندمدت باشد كه نمود آن نه فقط در برنامه‌هاي مقطعي كوتاه مدت بلكه در برنامه‌هاي ميان مدت و بلندمدت كشور لحاظ شود، به نحوي كه در برنامه بودجه سالانه و پنج‌ساله نيز كاملاً قابل رويت باشد.
همچنين از ياد نبريم كه اقتصاد مقاومتي معادل اقتصاد رياضتي مرسوم در اتحاديه اروپا و كشورهايي چون اسپانيا و يونان نيست. لذا علاوه بر نمود اقتصاد مقاومتي در اعداد و نوشتارهاي برنامه‌هاي بودجه و توسعه‌اي و ضمن لحاظ كردن شرايط مردم، توليدكنندگان و... دولتمردان در عرصه‌هاي مختلف نيز بايد از اين مهم غافل نشوند.
در حقيقت اگر بخشي از اقتصاد مقاومتي در قالب رعايت الگوي درست مصرف از سوي مردم بايد در دستور كار عموم بگيرد. اما در آن سوي ديگر بر اساس قانون اساسي متوليان فرهنگي نسبت به الگو‌سازي درست مصرف و پرهيز از تجمل‌گرايي و مصرف گرايي بپردازند. همچنين همين الگوي مصرف درست بايد در سيستم‌هاي دولتي به اجرا درآمده و مديران و مسئولان اقتصادي كشور نيز با ارائه طرح‌ها و دستورالعمل‌هاي منطقي ضمن حمايت از توليد داخل، مديريت هزينه‌كرد ارزي را نيز براي برنامه‌هاي طولاني‌مدت پيش‌بيني كنند.
به علاوه با توجه به الزام دولت در ارائه بودجه سال ?? و تغيير دولت در سال آينده بايد با لحاظ كردن اين موضوع استراتژيك در اقتصاد نه تنها تعهدات غيرمنطقي را براي دولت بعدي ايجاد نكند، بلكه با استفاده از آزمون و خطاهاي پيش آمده در سال جاري در حوزهاي مختلفي چون هزينه‌كرد منابع ارزي و واردات؛ انضباط مالي و جلوگيري از ريخت و پاش‌هاي دوران طلايي درآمدهاي نفتي را مدنظر داشته باشد.
به ديگر سخن، نبايد اجازه داد تجربه بعد از جنگ را كه منجر به مصرف‌گرا شدن مردم شد و در اين دوران به دليل درآمدهاي رويايي نفتي مردم را مصرف‌گراتر كرديم و توازن كفه واردات واسطه‌اي و مصرفي را با كالاهاي سرمايه‌اي به شدت به هم ريختيم، از ياد ببريم، چراكه امروز دشمن بيش از هر زماني تمركز خود را روي جنگ اقتصادي قرار داده است.
جنگي فرسايشي كه يقيناً صابران پيروز آن خواهند شد و اين صبر همانگونه كه مشهود است تنها با عنصر مادي مواجه نيست، بلكه عنصر رواني آن نيز بيش از هميشه در قالب عمليات‌هاي رواني مد نظر است.
طبيعي است كه در چنين شرايطي مردم بيش از هر زمان به فرماندهان اين عرصه يعني تصميم‌سازان و مجريان اقتصادي كشور مي‌نگرند و عملكرد آنها در تدوين برنامه‌ها و نيز پرهيز از اختلافات جناحي و سياسي در اجراي آنها در شرايط پيش رو بر مقاومت‌شان مي‌افزايد.
|
|
|
|
|