به گزارش سلام لردگان به نقل از فارس، دولت مقاومت حماس در غزه که از سال 2006 با پيروزي جنبش حماس در انتخابات دموکراتيک فلسطين به روي کار آمد تاکنون موفقيتها و دستاوردهايي را براي ملت فلسطين به ارمغان آورده که تشکيلات خودگردان از رهگذر 20 سال مذاکرات سازش براي تحقق آن عاجز بوده است.

آزادي 1027 اسير از زندان موفقيتي براي حماس در برابر گروه سازشکار
تبادل اسراي موسوم به «وفاداري به آزادگان» در سال گذشته(2011) يکي از مهمترين دستاوردهاي دولت حماس بود که طي آن حماس موفق شد خواسته مقاومت را به تلآويو تحميل کرده و رژيم صهيونيستي را در برابر خواستههاي مقاومت فلسطين به زانو درآورد.
طي اين تبادل اسرا رژيم صهيونيستي مجبور شد در مقابل آزادي شاليت تک اسير اين رژيم که از سال 2006 در اسارت مقاومت فلسطين بسر ميبرد، 1027 اسير فلسطيني را آزاد کند. اين تبادل اسرا طي 2 مرحله انجام شد که در مرحله نخست آن (18 اکتبر) 450 اسير مرد به اضافه 27 زن اسير فلسطيني آزاد شدند و در مرحله دوم (19 دسامبر) نيز 550 اسير فلسطيني از زندانهاي رژيم صهيونيستي رهايي يافتند. پس از اجراي اين تبادل اسرا جايگاه حماس در ميان ملت فلسطين تقويت شده و محبوبيت مردمي آن افزايش يافت زيرا حماس با گزينه مقاومت موفق شده بود 1027 اسير فلسطيني را از زندان رژيم صهيونيستي آزاد کند در حالي که «محمود عباس» تشکيلات خودگردان فلسطين همچنان منتظر آن است تا در مذاکرات سازش با رژيم صهيونيستي اين رژيم را به آزادي 127 اسيري که پيش از توافق اسلو به اسارت اين رژيم درآمدهاند، متقاعد سازد اما دولت نتانياهو حتي حاضر نيست به خواستههاي جامعه جهاني مبني بر توقف شهرکسازيها در کرانه باختري و قدس شرقي به منظور مقدمهاي براي ازسرگيري مذاکرات سازش اعتنايي بکند و به عبارت ديگر ميتوان گفت که تشکيلات خودگردان طي 20 سال مذاکرات با اين رژيم هنوز موفق نشده است حتي شهرکسازيهاي به اصطلاح «غيرقانوني» اين رژيم در اراضي اشغالي فلسطيني را متوقف سازد و اين در حالي است که وابستگي اقتصادي تشکيلات خودگردان به آمريکا و رژيم صهيونيستي باعث شده است که اين رژيم حاضر به امتيازدهي به اين تشکيلات نشود و حتي در برخي موارد که اين تشکيلات تصميمي براي گام برداشتن در جهت تحقق منافع ملت فلسطين ميگيرد، تلآويو و واشنگتن از اهرم فشار کمکهاي مالي و ابزار اقتصادي عليه آن استفاده ميکنند که نمونه آن طرح تشکيلات خودگردان براي مراجعه به سازمان ملل به منظور دستيابي به کشور غيرعضو فلسطين است که تلآويو به بلوکه کردن درآمدهاي مالياتي اين تشکيلات و واشنگتن نيز به عدم اعطاي کمکهاي مالي به آن تهديد کردهاند.
در معادلات فلسطين، حماس قدرتي قابل انکار است
از نتايج جنگ 8 روزه رژيم صهيونيستي عليه مردم بيدفاع غزه اين است که بار ديگر براي اين رژيم ثابت شد که حماس يک جنبش مردمي با پشتوانه و حمايت مردم است و به قدرتي در معادلات فلسطين تبديل شده است که ديگر نميتوان آن را ناديده گرفت در همين رابطه روزنامه صهيونيستي هاآرتص وعده اسرائيل براي فروپاشي حکومت حماس با ابرازهاي نظامي را به وعده برقراري صلح فراگير با ملت فلسطين تشبيه کرد و نوشت: « ما با يک درگيري سياسي مواجه هستيم نه اقتصادي و يا نظامي، حماس يک تشکيلات تروريستي نيست بلکه يک جنبش مردمي است که در انتخاباتي که با موافقت جامعه بينالملل و دولت اسرائيل برگزار شد، پيروز شده است».

جابجايي طرف مذاکره از عباس به حماس
با وجود اينکه توافقنامه مکتوب بين حماس و رژيم صهيونيستي وجود ندارد اما سخن درباره «توافق متقابل» بين دو طرف است اگر چه رژيم صهيونيستي در جنگ 8 روزه عليه نوار غزه موفق شد «احمد الجعبري» معاون فرمانده گردانهاي القسام شاخه نظامي حماس را ترور کند اما نتيجه ناخواستهاي که از اين جنگ به دست آمد، تقويت جايگاه حماس و بالا بردن سطح آن به سطحي است که از امروز به بعد ديگر نميتوان در صحنه بينالمللي حماس را ناديده گرفت و بالاتر از آن تضعيف تشکيلات خودگردان فلسطين است و به تعبير ديگر دولت نتانياهو در بلند مدت «سلام فياض» و دولت وي را قرباني «اسماعيل هنيه» کرد.
در سالهاي اخير اسرائيل با معضل و مشکل سياسي-امنيتي در غزه يعني حکومت حماس مواجه است که به نظر معادله سادهاي ميرسد اما از بين بردن آن با گزينه نظامي نيازمند يورش به غزه و باقي ماندن در اين منطقه به مدت چندين سال است که پيامدهاي سياسي، اقتصادي، جغرافيايي و منطقهاي آن بيشتر از آن است که اسرائيل به چنين برنامهاي بيانديشد و گزينه ديگر نيز راهحل سياسي و ورود به گفتوگوي سياسي با حماس است که آن هم با توجه به ايدئولوژي حماس و مشخصه مقاومتي آن در برابر اسرائيل و نيز با توجه به تضعيف جايگاه تشکيلات خودگردان، امري غيرمعقول و نامطلوب است.
رژيم صهيونيستي اقدام به عمليات نظامي عليه غزه کرد اما نتيجه سياسي که از آن حاصل شد تقويت جايگاه حماس بود؛ و در واقع حماس از انزواي کامل خارج شده و از ديدگاه مصر، ترکيه، قطر و به طور غيرمستقيم آمريکا به يک طرف مرکزي و اصلي تبديل شده است.
دولت نتانياهو که به دليل شک و ترديدها نسبت به فايده گفتوگوها با تشکيلات خودگردان حاضر به مذاکره مستقيم با اين تشکيلات نشده بود و حتي بحث و گفتوگو در خصوص طرح صلح عربي يا هر پيشنهاد جايگزين آن را نپذيرفت در نهايت به طور غيرمستقيم حماس را به رسميت شناخت و با اين کار جايگاه حماس را تقويت کرد به طوري که حتي برخي از طرفهاي غربي را بر آن داشت که به جاي تشکيلات خودگردان به طور مستقيم با حماس وارد گفتوگو شوند.