به گزارش سلام لردگان به نقل از جام جم نيوز انتخابات رياستجمهوري آمريكا كه با مدد رسانههاي اين كشور و كشورهاي همسو تلاش ميشود به رويدادي جهاني مبدل شود داراي ضعفها و نكات تأملبرانگيزي است كه كمتر به آنها پرداخته و توجه ميشود. اين نوشتار مروري است به اختصار بر اين نكات.
1 ـ سيستم انتخابات رياستجمهوري آمريكا، دو مرحلهاي و به عبارت ديگر غيرمستقيم است. يعني مردم آمريكا مستقيما رييسجمهور خود را انتخاب نميكنند بلكه آنها هياتهاي انتخاب، موسوم به «الكترال كالج» را انتخاب ميكنند و رييسجمهور توسط اين الكترال كالجها برگزيده ميشود. در مجموع، ??? الكترال كالج وجود دارد كه هر نامزدي ??? الكترال كالج را كسب كند به عنوان رييسجمهور انتخاب ميشود.
2 ـ سيستم انتخابات آمريكا، حزبي است و احزاب، نامزدهاي خود را معرفي و الكترال كالجها از ميان آنها فردي را انتخاب ميكنند؛ اما سازوكار سياسي و طراحي صحنه سياسي آمريكا بهگونهاي است كه بهرغم وجود احزاب متعدد سبز، ليبرال، مذهبي، اصلاحطلب، صلحطلب و ماري جوانا، قدرت بين دو حزب جمهوريخواه و دموكرات دست به دست ميشود. جالب است بدانيم كه از ?? رئيسجمهور آمريكا، ?? نفر، از نامزدهاي دو حزب جمهوريخواه (?? نفر) و دموكرات (?? نفر) بودهاند.
10 نفر ديگر نيز مربوط به ابتداي استقلال اين كشور است كه يا هنوز حزبي تشكيل نشده بود و يا اين دو حزب از هم تفكيك نشده بودند و تحت عنوان دموكرات ـ جمهوريخواه فعاليت ميكردند. در اقتدارگرايي اين دو حزب همين بس كه ديگر نامزدها به طور حداقلي امكان مطرح شدن پيدا ميكنند به گونهاي كه نه فقط مردم ديگر كشورها حتي نام آنها را نميشنوند بلكه بسياري از مردم آمريكا نيز از وجود آنها بياطلاع هستند و مناظرههاي برگزار شده بين آنها توسط هيچيك از رسانههاي مسلط اين كشور پوشش داده نميشود.
3 ـ از جمله مهمترين عوامل تعيينكننده در انتخابات آمريكا، نقش سرمايه و توان مالي بالا براي تأمين هزينههاي تبليغات در اين كشور 52 ايالتي است. از همينجا ميتوان به تأثيرگذاري كمپانيهاي بزرگ اقتصادي اين كشور كه بسياري از آنها در اختيار صهيونيستهاست پي برد. همچنين ميتوان فهميد وقتي رامني، نامزد جمهوريخواه به صراحت در نشست با حاميان مالي خود به اقشار كم درآمد آمريكا بياعتنايي ميكند از كجا ناشي ميشود و جنبش 99 درصـد به چه دليل در آمريكا پا ميگيرد.
4 ـ بر سيستم انتخاباتي آمريكا، قاعدهاي تحت عنوان «برنده همه چيز را ميبرد» حاكم است كه بهواسطه آن و همچنين غيرمستقيم بودن انتخابات و نحوه شمارش كارتهاي الكترال، فعل و انفعالاتي رخ ميدهد كه شرح آن در اين مختصر نميگنجد، اما از جمله نتايج آن اين است كه نامزد منتخب، الزاماً حائز اكثريت آراء مردم آمريكا نيست!
براساس اين سازوكار، تاكنون در چهار دوره آراي رييسجمهور منتخب كمتر از نامزد مغلوب بوده است! به هر حال تا چند روز آينده چهل و پنجمين رئيسجمهور آمريكا انتخاب ميشود و سياستهاي كلان اين كشور خصوصاً در صحنه بينالملل و به طور ويژه در مورد ايران ادامه پيدا ميكند.
از هماكنون گمانهزنيهايي درباره سياستهاي اعمالي آمريكا پس از انتخابات در مورد ايران وجود دارد كه بر اساس راهبرد چماق و هويج، تركيبي از پيشنهاد مذاكره مستقيم، تشديد تحريمها و حتي تهديدات نظامي را ميتوان تصور كرد. سياستها و شيوههايي كه تا حدود زيادي براي ما شناخته شده و قابل محاسبه است.
قطعا مسوولان عالي نظام در برابر هر يك از اين احتمالات، گزينههايي را براي گذاشتن روي ميز دارند كه از هم اكنون ميتوان گفت از دو ويژگي «عقلانيت» و «اقتدار» برخوردار است. ويژگيهايي كه منافع ملي ايران را تضمين خواهد كرد.
مهدي فضائلي