به گزارش سلام لردگان به نقل از خبرگزاري فارس ، جنبش عدم تعهد بزرگترين تشکل سياسي بينالمللي پس از سازمان ملل متحد است که با 120 عضو متشکل از کشورهاي در حال توسعه، نقش فعالي در عرصه مسائل بينالمللي ايفا ميکند. اگرچه فلسفه وجودي جنبش عدم تعهد به دوران جنگ سرد باز ميگردد، ولي علي رغم فروپاشي نظام دو قطبي، نه تنها جنبش به فعاليتهاي خود ادامه داده بلکه همواره تلاش کرده تا نقش موثري در عرصه مسائل جهاني ايفا کند. از سوي ديگر، حضور سران و مقامات 120 کشور در اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران در کنار نقش مهم اين جنبش در عرصه بينالمللي مبين اهميت برگزاري اين اجلاس در تهران است. با توجه به شرايط موجود و فشارهاي زيادي که دولتهاي غربي بر جمهوري اسلامي وارد کردهاند، برگزاري اين نشست ميتواند نقش موثري در بازنمايي دوباره جايگاه ايران در سطح بينالمللي داشته باشد، چراکه در حال حاضر، تمام تلاش کشورهاي غربي بر اين محور قرار گرفته که به نوعي مشروعيت جايگاه ايران در سطح جهاني را زير سئوال ببرند و برگزاري چنين اجلاس مهمي، بدون ترديد نقش ويژهاي در خنثي شدن سناريو آنها عليه ايران خواهد داشت. نشست عدم تعهد مغاير با خواسته غربيهاست در واقع، ايران يکي از کشورهاي قدرتمند در عرصه منطقهاي به شمار ميآيد که با برگزاري اين اجلاس توانايي ديکته کردن قدرت بيشتر خود آنهم به صورت غيرمستقيم را به کشورهاي ديگر خواهد داشت. علاوه بر اين، ايران با برگزاري چنين جلسهاي ميتواند يک مانور هژمونيک را در سطح جهان و منطقه به نمايش گذارد. به بيان ديگر، از آنجائيکه در مقطع کنوني فشارهاي اقتصادي، سياسي و ديپلماتيک عليه ايران افزايش زيادي داشته، طبيعتا حضور سران عدم تعهد در ايران، به منزله واکنش غير مستقيم بسياري از کشورهاي جهان براي مقابله با تلاشهاي آمريکا و شرکاي اروپايي آنها شمرده ميشود. در واقع، آمريکا و هم پيمانانش در جهت القاي انزواي جمهوري اسلامي ايران در عرصه جهاني، بر اين تصورند که فشار بر تهران براي پذيرش خواستههاي غير مشروع آنها مبني بر انصراف از فعاليتهاي هستهاي، نبايد محدود به حوزه اقتصادي، تجاري، بانکي و بيمهاي باشد، بلکه بايد ديگر حوزههاي مورد علاقه ايران را نيز در بر گيرد. طبيعتا کشوري که نتواند در عرصه منطقهاي و بينالمللي با ديگر کشورها ارتباط بر قرار کند و در معرض انزوا و فشار قرار گيرد، از موقعيت و جايگاه مناسبي در فضاي بينالمللي برخوردار نخواهد بود و طبيعي است در چنين شرايطي فشارها بر آن کشور افزايش خواهد يافت. در همين راستا بود که غربيها تلاش کردند، در چارچوب پروژه ايران هراسي به ايجاد بدگماني در همسايگانمان بپردازند. در واقع، اين تلاشها با هدف کاهش حضور و نفوذ تهران در صحنه بينالمللي و منطقهاي صورت ميگيرد و از جمله اين موارد ميتوان به تدابير آنها براي محروم کردن ايران از حضور در مجامع و نهادهاي بينالمللي اشاره کرد. آنچه اهميت اين اجلاس را دو چندان ميکند، همين تلاش دشمن در مقطع خاص کنوني است. طبيعتا در چنين فضايي، اقدام ايران در زمينه برگزاري اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران، حرکتي کاملا بر خلاف اقدامات آنها قلمداد ميشود. علاوه بر اين، ايران ميتواند با بهرهبرداري از امتياز خود به عنوان ميزبان اين نشست، ماهيت جريان بيداري اسلامي را به جهانيان معرفي کند و نشان دهد چارچوب آن بر اساس ايدئولوژي اسلامي است. علت اهميت اين موضوع به آن دليل است که غرب به ويژه آمريکا در صدد هستند ماهيت تحولات منطقه را وارونه جلوه دهند و بگويند اين جريان يک بهار عربي است که در چارچوبي ليبرال شکل ميگيرد و تحت کنترل آمريکاست. آقاي دبيرکل جاي شما در تهران نيست! به تهران اشاره کرد. در همين راستا بود که ابتدا برخي مقامات اسرائيلي در تماس با بان کي مون، نگراني خود را در اين باره با وي در ميان گذاشتند و گفتند سفر او به تهران اين پيام را که «همه چيز مرتب است»، به ايران منتقل ميکند و در نتيجه به تلاشهاي بينالمللي بر سر برنامه هستهاي ايران آسيب ميرساند. اما زماني که آنها با بياعتنايي دبيرکل سازمان ملل با اين موضوع روبرو شدند، بنيامين نتانياهو، نخست وزير اسرائيل، خود مستقيما وارد عمل شد و در تماس تلفني با بان کي مون مخالفت شديد خود با سفر وي به تهران را اعلام کرد و گفت:« آقاي دبيرکل جاي شما در تهران نيست.» آنها هنوز از اين اعتراضات حاصلي به دست نياورده بودند که اخباري مبني بر موافقت محمد مرسي، رئيس جمهور مصر براي حضور در نشست جنبش عدم تعهد در تهران منتشر شد. همين موضوع به نگراني اسرائيليها دامن زد. از اين رو بود که روزنامههاي اسرائيلي از سفر مرسي به ايران به شدت ابراز نگراني کردند و حتي تمايل او براي مشارکت در اين نشست را «توطئهاي» خواندند که بايد درباره آن «بيمناک» باشند. به عنوان مثال، روزنامه «يديعوت آحارونت» در اين باره نوشت: «اين سفر به مثابه زنگ خطري است که بايد از آن بيمناک بود به ويژه که با تمايل اخوان المسلمين براي بهبود روابط با تهران همراه است. نزديکي مصر با ايران و بهبود روابط اخوان المسملين در نهايت به زيان اسرائيل است.» تلويزيون اسرائيل نيز در گزارشي در اين باره اعلام کرد: «سفر رئيس جمهوري مصر به ايران دهن کجي به کليه کساني است که از وي خواستهاند به تهران نرود و مهمترين پيامي که از آن ميتوان دريافت اين است که مصر در دوره محمد مرسي شاهد تغييرات در عرصه روابط بينالملل خواهد شد.» ايران شايسته ميزباني نيست همزمان با مقامات صهيونيستي، آمريکاييها نيز وارد عمل شدند و از رئيس جمهور مصر و دبيرکل سازمان ملل خواستند در اين نشست شرکت نکنند. آنها که از بينتيجه بودن اصرار خود براي منصرف کردن بان کي مون از سفر به ايران مطمئن بودند، از دبيرکل سازمان ملل خواستند در صورت حضور در تهران، نگرانيهاي جامعه جهاني را به ايران يادآوري کند. ترفند ديگر آمريکاييها براي تحت فشار قرار دادن تهران، «نامناسب» خواندن ايران براي ميزباني اين نشست بينالمللي بود. «ويکتوريا نولاند»، سخنگوي وزارت امور خارجه آمريکا با طرح اين ادعا که ايران بسياري از تعهدات بينالمللي خود را نقض کرده، ميزباني آن را براي اجلاس غيرمتعهدها «عجيب» خواند و گفت: « ايران در صدد است از اداره نشست عدم تعهد و حاضران اين نشست، براي پيشبرد اهداف خود استفاده کند و اين واقعيت را ناديده بگيرد که هنوز نتوانسته به تعهدات خود در قبال شوراي امنيت سازمان ملل، آژانس بينالمللي انرژي اتمي و ديگر هيأتهاي بينالمللي پايبند باشد، بنابراين صريح بايد بگويم فکر نميکنم ايران شايستگي ميزباني چنين نشستي را داشته باشد.»