|
|
کد مطلب: 197329
ياداشت ؛
رژيم صهيونيستي، آمريکايي در دل غرب آسيا
تاریخ انتشار : 1403/08/08 23:40:55
نمایش : 92
تحليلي بر چرايي حمايت همه جانبه آمريکا از رژيم صهيونيستي
محمدرضا عسکري ارمندي پژوهشگر سياسي در تحليلي بر چرايي حمايت همه جانبه آمريکا از رژيم صهيونيستي گفت: دلايل حمايت همه جانبه آمريکا از رژيم صهيونيستي يکي از مهمترين سوالاتي است که اين روزها ذهن بسياري از مردم را درگير کرده است ، چرا و به چه دليل آمريکايي که در افکار عمومي، کشوري غيرقابل اعتماد مي باشد در ۷ دهه اخير همواره پشتيبان اصلي سياست هاي صهيونيستي بوده و هرگز به اين رژيم پشت نکرده است.
براي پاسخ به اين سوال مي توان از ابعاد مختلفي آن را مورد تحليل و بررسي قرار داد.
در ابتدا بايد عنوان داشت که تولد رژيم صهيونيستي تفکري انگليسي بوده که به دلايل مختلفي همچون سياست هاي مشهورش در صدد روشن نگه داشتن آتش اختلافات، نفرت و جنگ در بسياري از مناطق بوده زيرا آنچه جزيره انگليس را به بريتانيا تبديل کرد، دنبال نمودن چنين سياست هايي بود، از طرف ديگر تشکيل کشور يهودي يعني خلاص شدن انگليسي ها از شر يهودياني بود که زندگي را براي شهروندان اين کشور تلخ کردند و البته نمونه هاي زيادي در تاريخ دارد همانند اخراج يهودي ها از انگلستان توسط ادوار اول در سال ۱۲۹۰ م. يا يهودي ستيزي وحشتناک در اوايل قرن بيستم در انگلستان که بسياري از يهوديان را مجبور به زندگي پنهاني کرده بود.
با اين وجود رژيم صهيونيستي با تفکري انگليسي در يکي از مهمترين مناطق جهان شکل گرفت اما پس از جنگ جهاني دوم با افول قدرت انگليسي ها و قدرت نمايي آمريکايي ها، صهيونيست ها حامي جديدي پيدا کردند، مدافعي که نه تنها به واسطه داشتن بمب اتم قدرت افسانه اي در جهان پيدا کرده بود بلکه جامعه يهودي سرمايه دار و تاثير گذاري را در درون خود جاي داده بود از تاجران بزرگ تا دانشمندان وحشت زده از سياست هاي هيتلر همگي به آمريکا پناه آورده و به تدريج به دلايل مختلفي در جامعه آمريکا جايگاه مستحکمي بدست آوردند.
با اين وجود تحليلگران دلايلي همچون در اختيار داشتن شاهرگ حياتي آمريکا يعني اقتصاد در اختيار يهودي ها را دليل اصلي اين حمايت ها مي دانند يا در سطوح ديگر به بررسي آن مي پردازند در حالي که مسئله فراتر از اقتصاد است زيرا آمريکا به اندازه کل تاريخش به رژيم صهيونيستي کمک مالي و نظامي کرده است.
اما در پاسخي ديگر به اين سوال بايد گفت يهود در ساختار سياسي،اقتصادي،نظامي، اجتماعي، فرهنگي و به عبارتي تمام سطوح ساختار اين کشور نفوذ کرده است، در واقع يهوديان طي چند سال از فرصت هاي موجود در آمريکا استفاده کرده و به نوعي خود را به جامعه آمريکا تحميل نموده و امروز مسئله رژيم صهيونيستي نه به عنوان جغرافيايي خارج از آمريکا يا واحد سياسي مستقل بلکه بايد گفت خود واقعي آمريکا در غرب آسيا است، به عبارتي اگر انگليس، آمريکا و رژيم صهيونيستي را در يک سيستم قرار دهيم، انگليسي ها وظيفه توليد فکر و سياست را بر عهده دارند، آمريکايي ها تامين ابزار اجراي تصميم را بر عهده دارند و رژيم صهيونيستي وظيفه عملياتي نمودن آن را بر عهده دارد.
در طول تاريخ انگليسي ها نقش بسزايي در تشکيل آمريکاي امروزي داشتند و جالب است که برخي از مهاجرين اروپايي به آمريکا يهودي تبار بودند که آنها به همراه ساير مهاجرين هسته هاي اوليه سيزده مستعمره را تشکيل دادند بنابراين ارتباط تاريخي بين آمريکا و يهوديان وجود داشت.
از طرف ديگر مهمترين دليل حمايت آمريکا از رژيم صهيونيستي را مي توان در پروژه اي ديگر تحت عنوان تشکيل آمريکاهاي کوچک در ساير مناطق دانست، درواقع آمريکايي ها پس از عبرت گرفتن از دوران استعمار انگليس و شکست در لشکرکشي هاي نظامي متوجه شدند به رژيم صهيونيستي براي حفظ سلطه خود به خصوص در منطقه فوق استراتژيک غرب آسيا احتياج دارند به ويژه پس از وقوع انقلاب اسلامي اين حضور را ضروري تر مي دانند چرا که به عقيده انديشمندان غربي با احياي اسلام سياسي به رهبري ايران در آينده برخورد تمدن اسلامي با مسيحيت اجتناب ناپذير خواهد بود بنابراين بر اساس روايات خودساخته در صددند با ايجاد تمدني بر پايه تفکرات صهيونيستي حايلي بين دنياي اسلام و مسيحيت ايجاد کنند به خصوص که از نظر اوانجيليست ها براي ظهور مسيح تشکيل حکومت يهودي ضرورت دارد.
و همين مسئله که براي اقشار مذهبي آمريکا بسيار با اهميت مي باشد، خوراک رسانه هاي بزرگ دنيا شده که پشت پرده آن يهودي هاي سرمايه دار مي باشند در حالي که صهيونيست ها براي بقاي خود چنين تفکراتي را القاء مي کنند تا ضمن حفظ خود از نظر اعتقادي نيز قشر مذهبي آمريکا را همراه خود کند.
علاوه براين، شرايط منطقه غرب آسيا و تبديل شدن ايران به قدرت منطقه اي و تاثير ويژه بر معادلات جهاني مزيد بر علت شد تا آمريکايي ها بيش از گذشته بر حمايت از رژيم صهيونيستي اقدام نمايند تا آمريکاي کوچک در منطقه اي مهم حضور داشته باشد.
اينکه غرب آسيا همانند ديگ هميشه جوشان است تعبير درستي مي باشد زيرا حاکم شدن صلح و امنيت در غرب آسيا يعني جمع شدن بساط آمريکا و انگليس از مهمترين نقطه دنيا، از نظر اقتصادي، اعتقادي _ مذهبي، سياسي و.. در حالي که سرگرم شدن قدرت هاي اروپايي و ساير کشورهاي تاثير گذار در تحولات منطقه غرب آسيا تا حدود زيادي بحران ها از ساير مناطق جهان به خصوص آمريکا و اروپا را کاهش داده و در اين راستا رژيم صهيونيستي نقش توليد بحران را به خوبي ايفا کرده است.
رژيم صهيونيستي با آي پک، صاحبان صنايع و ثروت، تاثير گذاري در کنگره، روابط با غرب و نفوذ در شوراي امنيت، قدرت رسانه اي و تسلط بر افکار عمومي توانسته پنجاه و يکمين ايالت آمريکا باشد بنابراين دشمن شماره يک منطقه غرب آسيا رژيم جعلي نيست بلکه آمريکا و انگليسي است که با ايجاد اين رژيم جنگ و ويراني را به اين منطقه آورده و البته با برنامه هاي متعدد مانع از ايجاد اتحاد در منطقه غرب آسيا و حاکم شدن صلح و امنيت خواهد شد.
در پايان بايد گفت دليل حمايت هاي همه جانبه آمريکا از رژيم صهيونيستي از ابعاد مختلفي قابل تحليل است اما بايد تاکيد کرد که آمريکاي کوچکي در غرب آسيا به وسيله انگليس و آمريکا ايجاد گرديد که هدف آن از ابعاد مختلفي قابل بررسي مي باشد.
انتهاي پيام / 630 ل
|
|
|
|
|