به گزارش سلام لردگان به نقل از شبکه اطلاع رساني راه دانا؛ در پي سهل انگاري و بي توجهي وزارت ارتباطات به استقلال در فضاي مجازي و همچنين راه اندازي شبکه ملي اطلاعات، جمعي از فعالان فضاي مجازي شکايتي از آذري جهرمي به کميسيون اصل 90 مجلس ارسال کردند.
متن اين نامه به شرح زير است:
بسم الله الرحمن الرحيم
به: کميسيون اصل نود مجلس شوراي اسلامي
موضوع: شکايت از وزير ارتباطات آقاي جهرمي
سلام عليکم
با احترام؛ شکايت اينجانبان فعالان فضاي مجازي جهت رسيدگي به آن کمسيون و نمايندگان محترم مردم در مجلس شوراي اسلامي تقديم مي گردد. از شما که مردم مظلوم و رنجديده و قهرمان ايران اسلامي را نمايندگي مي کنيد انتظار داريم با رسيدگي به اين شکايت با استيضاح وزير ضعيف و ناتوان ارتباطات و فناوري اطلاعات فرصت را براي پيشرفت ايران پُرافتخار در عرصه فناوري اطلاعات مانند ساير عرصه ها مهيا نماييد.
زيرپاگذاشته شدن استقلال در فضاي مجازي
استقلال و آزادي اهداف والايي است که دهها هزار شهيد و جانباز و صدها هزار زنداني و زجر ديده در راه تحقق آن جان خود را تقديم کردند و صدها هزار شهيد جانباز براي حفاظت آن هستي خود را فدا کردند و ميليونها خانواده هاي ايثارگر بلکه عموم ملت ايران سختي هاي زيادي را براي آن متحمل شدند. چه سرهايي که براي استقلال بالاي دار رفت و چه تن هايي که براي آزادي گلوله باران شد و چه سينه هايي که به آتش تير و گلوله و شيميايي سوخت تا استقلال ما حفظ شود اما با کمال تأسف دولت فعلي به ويژه وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات در يک حوزه ي مهم از عرصه حيات اجتماعي امروز استقلال و آزادي ملت ايران را بر باد داده است.
همگان مي دانند که امروز فضاي مجازي ملت ايران در تسخير بيگانگان تحت سلطه اجانب است. اگر ملت ايران براي آزادکردن تنها بخشهايي از سرزمين اشغال شده کشور عزيزمان در جنگ تحميلي در خرمشهر، مهران، هويزه و ساير جبهه ها هزاران شهيد و ده ها هزار جانباز تقديم کرد، امروز تمام فضاي مجازي کشور که تمامي سرزمين ايران را فرا گرفته و تا عمق خانه هاي 85 ميليون ايراني گسترش يافته است تحت اشغال است.
امروز تمام خانه هاي ايرانيان در اشغال دشمن است چرا که در فضاي مجازي بيگانگان هستند که تصميم مي گيرند چه هويتي به رسميت شناخته شود و مجوز ايجاد صفحه داشته باشد و چه کسي به رسميت شناخته نشود و صفحه اش حذف شود سخنش شنيده نشود و در اين ميان ايراني جماعت هيچ کاره است.
امروز در فضاي مجازي با ايرانيان مثل برده ها رفتار مي شود. اين ايرانيان هستند که بيابانها را با هزار مشقت مي شکافند و فيبر نوري در آن مي خوابانند. ايرانيان هستند که روي قله هاي سر به فلک کشيده مي روند و در دماي زير صفر با صدها خطر روي دکل ها انتن نصب مي کنند ارتباط مايکروويو برقرار مي کنند،اين ايرانيان هستند که ساختمان و مراکز مخابراتي مي سازند و سويچ هاي مخابراتي را توليد و نصب مي کنند.
اين ايرانيان هستند که هزاران دکل ارتباطي را در شهرها و جاده ها نصب مي کنند. ايرانيان از سرمايه زندگي شان به تمام اين مراکز برق رساني مي کنند و ده ها هزار نفر کارمندان اين بخشها را حقوق مي دهند اين ايرانيان هستند که سالانه از سرمايه هاشان دهها هزار ميليارد تومان گوشي تلفن ميخرند و ميلياردها صفحه در فضاي مجازي توليد مي کنند.
همه ي اين سختي ها و کارها را ايرانيان به جان مي خرند و بيگانگان در کاخهاي اشرافي شان مي نشينند و براي ما تصميم مي گيرند که حرف چه کسي در فضاي مجازي شنيده شود و چه صدايي شنيده نشود چه صفحه اي بالا بيايد و چه صفحه اي حذف گردد. کار وزحمتش اش براي ما و آقايي اش براي خارجي هاي استعمارگر.
استدعا داريم درست به اين صحنه شرم آور بنگريد و در مثالي که در ادامه مي آيد تأمل کنيد .
وضعيت امروز کشور در فضاي مجازي مثل آن است که ما با هزاران مشقت در يک بيابان با هزينه هاي بالا و صرف ثروت ملت يک نيروگاه برق بسازيم و از صدها کيلومتر آن طرف تر براي خنک سازي آن آب ببريم. صدها کارگر را آنجا مستقر کنيم و حقوق آنها را پرداخت کنيم با نصب دکل هاي فشار قوي برق را به سوي شهرها بکشيم. پست هاي فشار قوي برق را هم با هزينه هاي کلان بسازيم بعد پست هاي محلي، بعد از آن تيرهاي برق و کنتورها و شبکه خانگي و اداري را بکشيم و بعد از همه اين سختي ها کليد نيروگاه را بدهيم به دشمن ايران و به او بگوييم صاحب اختيار شما هستيد اختيار با شماست که چه وقت اين نيروگاه را روشن کنيد و چه وقت خاموش کنيد به دشمن خودمان بگوييم اختيار با توست که به کدام شهر و کدام خانه برق بدهي و برق کدام شهر و کدام خانه را قطع کني. همه زحمات و هزينه ها با؛ ما مديريت بر سرمايه هاي ما با دشمن!
اين واقعيت شرم آوري است که ملت ايران امروز در فضاي مجازي گرفتار آن است. تحمل سختيها براي مردم ايران و آقايي و رياست و تصميم گيري در دست اجنبي!! اگر اين وطن فروشي نيست پس وطن فروشي چيست؟
عامل اصلي اين وضعيت شرم آور چه کسي است جز وزير ارتباطات؟ وزيري که نه تنها هيچ گامي براي اصلاح اين وضعيت بر نمي دارد هيچ دغدغه اي براي حفظ استقلال و آزادي و صيانت از قانون اساسي ندارد، بلکه حامي بزرگ سلطه بيگانگان بر فضاي مجازي ايران است. عامل اصلي اين وضعيت جناب آقاي جهرمي وزير ارتباطات است که نه فقط براي بازگشت استقلال ايراني هيچ اقدامي نمي کند بلکه تمام قد در برابر هر اقدامي که بخواهد براي استقلال ايرانيان در فضاي مجازي انجام گيرد ايستاده است و با همه قوا کارشکني مي کند.
هر چند نقض استقلال ايران و عمل بر ضد قانون اساسي در وزارت ارتباطات دليل کافي براي عزل وزيري است که استقلال ايران را در فضاي مجازي لگدمال کرده است لکن مشکل به همين جا ختم نمي شود.
نقض آزادي بيان ايرانيان در فضاي مجازي
شکايت ديگر ما در مورد نقض آزادي بيان است. جناب جهرمي وزير ارتباطات با حمايت از شبکه هاي اجتماعي بيگانه و دادن کامل اختيارات فضاي مجازي کشور به بيگانگان، خفقاني شبه طاغوتي در فضاي مجازي ايران حاکم کرده است؛ در اين فضا کسي حق ندارد در مورد آزادي فلسطين حرف بزند. کسي نمي تواند جنايات اسرائيل را فرياد بزند و اگر صفحه اي در اين زمينه ها نفوذ اجتماعي پيدا کند و پر بازديد شود حذف و سرکوب مي شود.
با توطئه، نقشه ريزي و سوء استفاده دشمن از فرصت مديريت بر فضاي مجازي صفحات محبوب ترين شخصيت ها نزد ملت ايران مانند شهيد سليماني به راحتي حذف مي شوند و جنايتکاراني مانند شاه و سران داعش در صدر فضاي مجازي مي نشينند و منفور ترين چهره ها به ملت ايران تحميل مي شوند.
فضاي مجازي که مي تواند با مديريت صحيح توسط ايرانيها نقش آفرين اصلي در پيشرفت علمي و اجتماعي باشد با مديريت اجانب ضد ايراني به جولانگاه تروريست ها و اراذل و اوباش براي برنامه ريزي قتل و ترور و آدم کشي تبديل مي شود. اين اختناق در فضاي مجازي محصول مديريتي است که آقاي وزيردر حوزه وزارت اعمال کرده است.
مديريت باندي و مبتني بر رعبافکني در وزارت ارتباطات به جاي اولويت داشتن تخصص
در وزارت ارتباطات مديريت مبتني بر رعب و وحشت جاي مديريت علمي و مردمي را گرفته است. رأي رأي آقاي وزير است و هيچکس جرأت مخالفت ندارد. وزير به قوانين وقعي نمي گذارد و قوانين مصوب شوراي عالي فضاي مجازي و مرکز ملي فضاي مجازي را زير پا مي گذارد و به راحتي ميگويد هيچکدام از مصوبات را اجرا نمي کنم، تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل!
وزيري که نسبت به رده بالاتر خود اينطور خودسرانه عمل مي کند مي توان حدس زد که با زيردستان چه ها که نمي کند!
اپراتورهاي مختلف مخابرات کشور مجريان عمده عرصه ارتباطات هستند و موفقيت و پيشرفت کشور در امر ارتباطات مستلزم ارتباط سازنده و همکاري متقابل و تعامل آنان با وزارت ارتباطات است؛ ما از کميسيون مي خواهيم گروهي را براي تحقيق بفرستد و بررسي کنند آيا رابطه اي جز رُعب و تنش بين وزارت ارتباطات و اين مجموعه هاي مُهم حاکم است؟
وزير ارتباطات با باندبازي و پيگيري مطامع شخصي به جاي مصالح ملي يک باند امنيتي را بر بخش هاي مختلف وزارت حاکم کرده و پا را از اين فراتر گذاشته است و با استفاده ازکرسي هاي مديريتي در هيئت مديره شرکت مخابرات با ارعاب فردي بنام صدري هم باند خودش را که اتفاقا همسايه آقاي وزير هم هست به عنوان مديرعامل شرکت مخابرات ايران تحميل کرده است.
از شما مي خواهيم بررسي کنيد در حالي که در شرکت مخابرات ايران صدها کارشناس و مدير متخصص و افراد در تراز دکتراي مخابرات و دکتراي الکترونيک و کارشناسان ارشد برجسته ملي وجود دارند؛ در حالي که در شرکت مخابرات ده ها مدير پُرتجربه با سالهاي طولاني خدمت وجود دارند، چرا بايد فردي غير متخصص و کم سواد که هيچ سابقه خدمت در شرکت مخابرات نداشته است به عنوان مديرعامل به اين شرکت تحميل شود؟ آقاي صدري بجز اينکه همسايه خانه آقاي وزير و رفيق گرمابه و گلستان آقاي جهرمي است، چه مزيت و ويژگي دارد که بايد براي رياست بر اين همه افراد پرتجربه تحميل شود؟
نتيجه حاکميت رابطه بازي و مديريت باندي بجاي مديريت تخصصي و علمي بر شرکت مخابرات اين است که اين شرکت در شرايطي که همه شرکتهاي مخابراتي دنيا و ايران سودآورند به يک شرکت زيان ده تبديل شده و هر روز بايد شاهد تجمعات و تظاهرات بازنشستگان شرکت مخابرات در خيابانها و جلوي وزارت ارتباطات براي احقاق حقوق خودشان باشيم. اين مديريتِ رابطه اي، غير تخصصي و بي تجربه موجب شده است مخابرات کشور در فناوري سالها از دنيا عقب بماند و امکان هيچ توسعه و پيشرفت فني را نداشته باشد.
تحميل اين مديريت باندي اگر دستاوردي براي کشور و ملت نداشته براي باند آقايان دستاوردهاي زيادي داشته است تا به تدريج امکانات شرکت مخابرات را به سمت شرکت هاي خصوصي خودشان سوق دهند و زمينه را طوري فراهم کنند که بعد از پايان دوره وزارت، مخابرات براي شرکت هاي خصوصي خودشان مصادره شود.
چرا در کشوري که صدها دانشمند و متخصص برجسته در مخابرات وجود دارد و صدها مدير با تجربه مخابراتي و تراز بالا داريم بايد وزيري کم اطلاع و بدون دانش تخصصي، بدون سابقه مخابراتي و با سوابقي صرفاً امنيتي وزير ارتباطات کشور باشد تا اين فجايع را به بار آورد؟
اعضاي محترم کميسيون اصل 90 اگر شما به اين شکايت ما رسيدگي نکنيد، ما اين درد را به کجا ببريم؟ امروز وزيري بر ارتباطات کشور حاکم است که خودباختگي در مقابل بيگانگان را جايگزين خودباوري و اعتماد به نفس ملي کرده است.
ناتواني در توليد ساده ترين نرم افزارها و فناوريهاي بومي علي رغم وجود توان تخصصي و علمي در کشور
ايرانيان که در رياضيات و محاسبات و قدرت نرم افزاري و فلسفه و منطق سرآمد ملتهاي جهان هستند و مي توانند بزرگترين توليدکنندگان نرم افزار در جهان باشند بخاطر اين مديريت غلط به يک مصرف کننده نرم افزارهاي وارداتي تبديل شده اند و جايي در صادرات و فروش بين المللي نرم افزار ندارند.
نتيجه وزارت يک مدير غير متخصص و امنيتي بر يک وزارتخانه علمي و تخصصي اين است که در حوزه اي که ايرانيان بالاترين مزيت نسبي را دارند از عرصه هاي ديگر عقب مانده تر باشند.
همه ملت ايران شاهد پرتاب پيشرفته ترين ماهواره اطلاعاتي دفاعي کشور بودند، يک ماهواره، ترکيبي از ده ها فناوري گلوگاهي است و براي پرتاب موفقيت آميز آن بايد از بالاترين سطوح علوم و فناوري هاي شيمي، نانو، ميکرو الکترونيک، برق، مواد، آيروديناميک، کنترل، مخابرات، مکانيک و ... بهره گرفت و جوانان دانشمند ايراني چنين کار پيچيده اي را با موفقيت انجام دادند .
دستيابي به چرخه کامل سوخت هسته اي مستلزم تسلط و به کارگيري دهها فناوري اعم از مکانيک، موتور، مواد، الکترو مغناطيس، ليزر، شيمي، مواد ... در لبه فناوري هاي روز دنياست و ملت ايران به اين فناوري پيچيده هم دست يافت. سلول هاي بنيادي، موشکهاي پدافند هوايي، سامانه هاي پيچيده پدافندي و دهها فناوري فوق پيشرفته مثل موم در دست جوانان ايران نرم شد اما چرا در توليد نرم افزاري که فقط و فقط از يک فناوري برنامه نويسي و استفاده از منطق رياضي بهره مي گيرد و پيچيدگي خاصي ندارد، پا در گل مانده ايم؟
چرا از داشتن يک پيام رسان بومي سراسري، يک شبکه اجتماعي فراگير عاجز هستيم؟ نرم افزار تاکسيراني، موقعيت ياب هاي محلي ما، نرم افزارهاي بازار ديجيتال ما و ... پيش پا افتاده ترين نرم افزارهاي ما وارداتي و در نهايت صرفا توسعه يافته يک نرم افزار متن باز خارجي است! چرا ميليون ها جوان ايراني بايد بيکار بمانند و شدني ترين توليد در کشور يعني توليد نرم افزار بايد وارداتي باشد؟ آيا اين واقعيت جز از بي عرضگي و ناتواني وزير مربو.طه از مساله ديگري حکايت مي کند؟
توليد نرم افزارها به هيچ وجه وابسته به هيچ ماده اوليه تحريم شدني نيست؛ به هيچ کارخانه و کارگاه پيچيده با فناوري هاي انحصاري نياز ندارد و توليدات فناوري اطلاعات نه کوره خلاء نياز دارد ونه اتاق تميز و نه به گازهاي فرّار نياز دارد و نه به کاتاليست هاي خاص و منحصر به فرد؛ توليد نرم افزار به جز رايانه اي که در دسترس همه است به هيچ چيز ديگري نياز ندارد؛ نرم افزار با آن ارزش افزوده بسيار بالا فقط يک منطق رياضي است که به نگارش در مي آيد چيزي که مردم ايران به آن شهره اند ولي چرا ما در اين فناوري که شدني ترين امکان اشتغال ايرانيان و سودآورترين حرفه براي ماست از همه حوزه هاي ديگر فني عقب تر هستيم؛ آيا علت اين عقب ماندگي چيزي جز خودباختگي مسئولان حاکم بر اين حوزه است؟
دانشگاهها و پژوهشگاههاي حوزه علوم رايانه در منظر آقاي جهرمي به هيچ گرفته شده اند و به شرکتهاي دانش بنيان نرم افزار ميدان داده نمي شود لذا نه تنها در دوره آقاي جهرمي حتي يک قدم براي پروژه هاي مصوب اولويت دار شورايعالي فضاي مجازي برداشته نشده و هيچ پيشرفتي در امر توليد سيستم عامل بومي حاصل نشده که حتي پروژه قديمي و رو به پيشرفت جستجوگر ملي که در دوره هاي قبلي به جاهاي خوبي رسيده بود به تعطيلي کشيده شده است.
هنوز هم ملت ايران در حسرت داشتن يک پيام رسان و يک شبکه اجتماعي ايراني با کيفيت و فراگير هستند. عامل اصلي عقب ماندگي ها جايي جز وزارت ارتباطات تحت مديريت آقاي جهرمي نيست.
در ضعيف ترين صنعت کشور که خودروسازي است با وجود رقباي بزرگ لااقل يک خودروي بومي به نام سمند که توسط ايرانيان طراحي شده و به 13 کشور صادر شده توليد کرده ايم؛ اما در حوزه توليد نرم افزار بومي با وجود حجم عظيم نيروهاي متخصص هنوز نتوانسته ايم يک جستجوگر ملي داشته باشيم؛ حتي نرم افزاري که حداقل به ۵ کشور صادر کرده باشيم، حتي سامانه هاي دَم دستي و پيش پا اُفتاده مثل شبکه اجتماعي يا پيام رسان فراگير بومي هم نداريم. نتيجه بي عرضگي و ناتواني مديريت وزارت ارتباطات از اين بدتر هم مي شود؟
در حاليکه با بلااستفاده ماندن مدارات اختصاصي ايران در فضا گذر زمان به ضرر ماست و در آستانه از دست دادن اين امکان منحصر به فرد براي حضور در فضا هستيم، تمام طرحهاي پر خرج پرتاب ماهواره وزارت ارتباطات با توقف يا شکست مواجه شده است در حاليکه در همين زمان نيروهاي مسلح در تعامل صميمي با دانشگاههاي کشور با هزينه هاي بسيار کمتر به پرتاب ماهواره تصوير بردار که بسيار سخت تر و پيچيده تر از ماهواره مخابراتي است، نائل آمدند.
چرا اين اتفاقات مي اُفتد؟ چون آقاي وزير فقط بر تحقق اهداف باندي و مطامع شخصي خود متمرکز شده و هيچ نگاهي به منافع ملي ندارد.
شما تحقيق کنيد چرا وزير ارتباطات با تمام دانشمندان فناوري اطلاعات کشور که در بالاترين سطح تخصصي کشور در اين حوزه علمي به عنوان عضو حقيقي شورايعالي فضاي مجازي هستند مخالف بلکه ضد آنهاست؛ حتي يکي از اين دانشمندان عملکرد وزارت ارتباطات را تأييد نمي کند. آيا جز اين است که ديکتاتوري و استبداد رأي آقاي جهرميِ پرمدعا و تحميل اراده فردي بر مبناي منافع شخصي اين شرايط را رقم زده است.
چرا در کشوري با اين سطح علمي و تخصص با اين همه استاد برجسته در حوزه فناوري اطلاعات يک فرد کم اطلاع در اين عرصه که با همه دانشمندان طراز اول آن حوزه مخالف است، در رأس ارتباطات کشور باشد.
اي نمايندگان عزيز! به داد مردم برسيد؛ مردمي زجر کشيده، شهيد داده، فرهيخته و ملتي مقاوم و توانمند و پُراستعداد و پُر از ستارههاي علمي و فني شايسته چنين وزرايي نيستند.
اميرالمؤمنين علي(ع) ميفرمايد:
«يستبدل علي ادبار الدول اربع تقديم الاذل و تأخيذ الدفاضل و الاصول و تمسک بالفروع»
و امروز وزارت ارتباطات مصداق تام و تمام اين پديده شوم است که استمرار آن کشور را بدون شک به عقب خواهد راند.
ما به دلايل زير خواهان استيضاح و عزل فوري وزير کم سواد و متخلف ارتباطات و فناوري اطلاعات هستيم :
۱) زير پا گذاشتن قانون اساسي با نقض استقلال کشور و تسليم فضاي مجازي کشور به حاکميت بيگانه
۲) هتک حرمت ايرانيان و زير پا گذاشتن قانون اساسي بانقض آزادي بيان و حذف و َسرکوب نداي حق طلبانه آزاديخواهان در فضاي مجازي زير سلطه اجانب
۳) حاکم کردن رعب و وحشت در مديريت و روابط پرتنش با ميدانداران اصلي عرصه مخابرات و جنگ نرم
4) بي عرضگي و ناتواني در توليد بومي پيش پا افتاده ترين نرم افزارهاي پر مصرف کشور
5) تحميل همسايه و هم باند وابسته به خود به عنوان مدير عامل شرکت مخابرات که منتج به خسارات سنگين و وضعيت وخيم مالي و اعتراضات مستمر بازنشستگان اين شرکت در خيابانها شده است
6) عجز از پرتاب حتي يک ماهواره مخابراتي کوچک و ضعيف عليرغم هزينه هاي سنگين و با وجود توانايي هاي به اثبات رسيده فني در کشور که کشور را در آستانه محروميت از استفاده از مدارات اختصاصي خود قرار داده است
7) استبداد راي و ديکتاتوري در مديريت و عدم تمکين به قانون و ايستادگي در مقابل مصوبات قانوني شورايعالي فضاي مجازي
8) روابط بسيار نامناسب با اکثر دانشمندان برجسته و اساتيد زبده متعهد و متخصص در فناوري اطلاعات
9) ناتواني و ناکارآمدي در بهره گيري از ظرفيت هاي عظيم دانشگاهي براي توليد نرم افزارهاي بومي و در نتيجه سرازير کردن ثروت کشور به جيب شرکتهاي خارجي و چند مليتي
10) عقب مانده نگه داشتن شبکه مخابرات کشور از فناوري هاي روز دنيا با تحميل وضعيت بد مالي به آنها
نمايندگان عزيز در استيضاح و عزل اين وزير ناتوان و بي کفايت درنگ نکنيد؛ مطمئن باشيد هر فردي جاي اين وزير ناکارآمد و ضعيف را بگيرد، شرايط کشور در حوزه فناوري اطلاعات بسيار بهتر از شرايط فعلي خواهد شد.
تعدادي از فعالان فضاي مجازي