به گزارش خبرنگار سلام لردگان؛ 24 دي ماه مصادف با سالروز پرپر شدن 13 دانش آموز به همراه معلمشان در روستاي سفيلان لردگان است.
با بررسي هايي که از سايت ها، خصوصا سايت آموزش و پرورش داشته ايم متاسفانه هيچ کسي به اين حادثه ي غم انگيز اشاره اي نمي کند و يا اينکه مراسم گرامي داشتي براي اين عزيزان از دست رفته گرفته شود ...
شايد ديگر حوصله اي براي گله کردن و انتقاد کردن و مسئولي را به نقد کشيدن نمانده است شايد نوشتن هاي بي پايان و سوال هاي ساده و نامه هاي بي پاسخ گذاشته شده توسط مسئولين و شايد هراس از انتقاد بدون لکنت زبان ما را وادار کرده است که زبان فرو بنديم و حتي خاطره ي عزيزان مان را هم فراموش کنيم.
محمود رييسي در گزارش خود مي نويسد، بيست و چهارم دي ماه که مي شود، دوباره از حلقوم بخاري هاي نفتي،اندوه دود اندود به هوا بر مي خيزد به گونه اي که حتي گاهي دود سپيد هم ، براي بام هاي خانه ها اتفاق خوبي نيست.
معلم مدرسه قرار بود داماد شود و نشد، بچه ها قرار بود حالا حالاها، بچگي کنند و نکردند و املاي پنجشنبه بچه ها ميان دود و آتش نيمه تمام باقي ماند.
مدرسه، آتش را از ياد نبرد، بخاري ها هنوز اندوهگين سوختن و سوزاندند.
هنوز، سرما همان سرماست،با درجه اي بالاتر و پايين تر و دانش آموزان رفيق ديرينه گرما و سرماي کلاس و بخاري هاي نفتي و نارفيق بازي که آتش اين ميان از خودش درآورد.
خداحافظ ،بيست و چهارم دي ماه آن سال، روزگار جولان بخاري نفتي در ميان ديوار و ميله ها و مدرسه تازه ساخت.
خداحافظ ، بچه هاي پنجشنبه سوخته ميان آن نيمکت ها، که تازه به روستا آورده شده بودند.
آن آتش که بر تقويم از بيست و چهارم دي ماه بيرون افتاد، شعله هاي مهيبي بود که 13 پروانه روستاي ˈسفيلانˈ شهرستان لردگان از توابع استان چهارمحال وبختياري را به کام خود فرو برد.
کودکان روستاي ˈ سفيلان ˈ در دي ماه سال 83 بر اثر آتش گرفتن بخاري کلاس درس خود، نامشان براي هميشه در دفتر معلم شان غيبت خورد.
يادش بخيرˈ فاطمه صادقیˈ،ˈميثم صادقیˈ،ˈ زينب صادقیˈ يادش بخير، ˈ الهام جليل پيرانˈ و همه همکلاسي هاي زمستان 83 با آن عکس يادگاري، که ميان آتش شعله هاي بخاري نفتي کلاس، روزهاي نيامده زندگي را فرياد مي زنند.
مدرسه روستاي ˈ سفيلان ˈ با خاطره اي از ضجه هاي سرخ کودکانه اش، به تاريخ پيوست تا براي هميشه ابدي شود.
هنوز ،صداي مادر ˈميثم صادقي ˈ از انتهاي روستا به گوش مي آيد،'ˈ رودم ! رودم ! عيدي برايت آورده امˈ' و ميثم نه توان گرفتن عيدي مادر را داشت و نه ديگر بوسه بر دستان مادر مي زد.
13 پروانه سوخته در آتش علم، ديگر در غم داشتن کفش ، لباس و مانتو را نداشتند و روستاي سفيلان شايد،غم انگيزترين روستاي جغرافيا کره خاکي شد.
آه خداحافظ ، آن سالها ، آن زمستان که رفت و روي سياهي اش به کلاس درسي ماند که سيزده دانش آموز را در خود به کام مرگ فرستاد و باعث شد سرما از روستاي سفيلان دست خالي نرود و با خود 13 سيب گونه سرخ نچيده را از سيب ستان وجود پدران و مادران اين روستا بچيند.
در دي ماه سال 83 بر اثر آتش گرفتن بخاري نفتي کلاس در روستاي ˈ سفيلانˈ بخش ˈ خانميرزا ˈ از توابع شهرستان ˈ لردگان ˈ 13 دانش آموزکلاس چهارم و پنجم دبستان به ديدار معبود شتافتند.
يزدان خسروي ˈ مزار نوشته اي دارد ˈآتش نوشت ˈ که هنوز براي آن 13تن دانش آموز سفيلاني سوخته،دارد املاي آن دهقان فدارکار ˈ را ترجمان مي کند.
شور اين شرح، حکايت معلمي بود که به خاطر دانش آموزان به آب و آتش زد که هم خود سوخت و هم دانش آموزان اش و سالها بعد کلمه سوختن را منتشر کردند.
تعداد دانش آموزان اين مدرسه 42 نفر بودند که اين مدرسه، دو نوبته بود و آتش سوزي در نوبت صبح مدرسه رخ داد.
حالا سالهاست از آن حادثه مي گذرد و آتش،گاهي سر مي کشد از بخاري هاي نفتي و گاهي به شصت ناز ، دست و صورت را نوازش مي کند، اما بچه هاي سفيلان ،هرگز از يادها نرفته اند.
شهرستان لردگان در 160 کيلومتري شهرکرد مرکز چهارمحال و بختياري واقع شده است و سفيلان ، به خاطره دانش آموزانش در که آتش زنده سوختند، در حافظه همه روزنامه ها باقي ماند.
يادشان گراميباد...
انتهاي خبر/630 ل