اکنون و پس از گذشت 15 ماه از توافق هستهاي، انتظارات فعالان اقتصادي با واقعيتهاي اقتصادي تطبيق داده شده است. موتور محرک اقتصاد ايران، سوخت ناشي از انتظارات مثبت از برجام را سوزانده و حالا منتظر يک رويداد مثبت است. نبايد انتظار ميداشتيم تحريمهايي را که ساليان سال آمريکاييان در رويا ميپروراندند و در فرصتي استثنايي و با سياستهاي دولت احمدينژاد به آن دست يافتند، با کرشمهاي از طرف ما به طور کلي فراموش شود.
اين ادعا در حالي است که رئيسجمهور و برخي دولتمردان بارها گفته بودند همه تحريمها بالمره در روز اجراي توافق برداشته خواهند شد.
اين روزنامه بزککار آمريکا در طول چند سال گذشته، با تبرئه ضمني توپ را در داخل زمين خودي مياندازد و برخلاف گزارش رسانههاي غربي از تهديدهاي آمريکا مينويسد: در زمينه فني و اجرايي، غرب بسياري از محدوديتها را برداشته است، اما تفکر دولتي ما که فکر ميکنيم همه چيز با دستور دولت و خواست او انجام ميپذيرد، در آنجا حاکم نيست.
شرکتها و بانکها مستقلا تصميم ميگيرند و در اين تصميمگيري بيش از هر چيز ملاحظات خود را در نظر ميگيرند. شايد طبيعي باشد هر کسي ترجيح دهد براي عبور از ميدان مين پاکسازي شده اولين نفر نباشد! اينجاست که لازم است اعتماد و اطمينان به اين شرکتها بازگردانده شود. بخشي از آن در خارج از کشور است و بخشي از آن در داخل. به راستي آيا نهادها و سياستهاي داخلي ما براي جلب اعتماد سرمايهگذاران و فعالان اقتصادي بينالمللي آماده شده بودند؟
برخلاف ادعاي شرق، رسانههاي اروپايي بارها گزارش دادهاند که شرکتها و بانکهاي بزرگ غربي با وجود اشتياق به همکاري با ايران از تهديدها و مجازاتهاي آمريکا ميترسند.
شرق در پايان مينويسد: توافق صورت گرفته سبب شد افق اقتصادي روشنتر از قبل شود؛ ولي تغييري در ماهيت اقتصاد کشور نداد. اکنون فعالان اقتصادي بيشتر از قبل متوجه اين واقعيت هستند و ديگر انتظار معجزه از برجام ندارند. فرداي لغو تحريمها اقتصاد ما همان اقتصادي ماند که بود و عادتهاي ما همان عادتهايي که داشته و داريم.
انتهاي پيام/