شايد اين بهترين تدبير آمريکا و اسرائيل بوده که در اين شرايط حساس، عربستان را براي مقابله با ايران شارژ کنند و خود نظاره‌گر اين منازعه باشند.
به گزارش خبرنگار سلام لردگان، به نقل از
آناج، آغاز هفته‌ي جاري مقارن بود با برگزاري نشست سالانه سازمان مجاهدين خلق ايران (منافقين) در شهر ويلپنت در حومه پاريس. نشستي که قرار بود طبق هر سال در ماه ژوئن برگزار شود، اما ظاهرا به دليل تقارن با ماه رمضان، در نهم ژوئيه برگزار شد.
در اين نشست بيش از هر چيز حضور تعداد زيادي از مقامات حال و سابق برخي کشورها اعم از نيوت گينگريچ رئيس پيشين کنگره آمريکا، جان بولتون سفير پيشين آمريکا در سازمان ملل، مايکل موکيزي وزير سابق دادگستري آمريکا، فيليپ کراولي سخنگوي سابق وزارت خارجه آمريکا، برنارد کوشنر وزير خارجه اسبق فرانسه، خوزه لوئيز ساپاترو نخست‌وزير پيشين اسپانيا، جيمز کانوي فرمانده پيشين نيروي تفنگداران دريايي آمريکا، لوييس فري رئيس سابق اف‌بي‌آي، جوليو ترتزي وزير خارجه پيشين ايتاليا، سيد احمد غزالي نخست‌وزير پيشين الجزاير، پاندلي مايکو نخست‌وزير اسبق آلباني، راماياد وزير پيشين حقوق بشر فرانسه و صالح القلاب وزير پيشين تبليغات اردن از اهميت بالايي برخوردار بوده است.
گفتني است آنچه اين نشست را از مجامع قبلي متمايز کرده، حضور شاهزاده ترکي الفيصل، رئيس پيشين سازمان اطلاعات و امنيت عربستان سعودي بوده است. وي مدعي شد ايران، مسئول ايجاد بسياري از تنش‌ها در منطقه است و تلاش کرد با فرافکني، توپِ اختلافات ايران و عربستان را به زمين تهران بيندازد. فرزند پادشاه فقيد عربستان سعودي در اظهارنظري که البته دور از انتظار نبود اعلام کرد: «من هم سقوط اين رژيم را مي‌خواهم.»
بدون شک حضور ترکي الفيصل در اين نشست و اظهارات تازه‌اش درباره‌ي ايران، بدون پيام نبوده است. از طرفي اين اولين‌بار است که يک مقام اطلاعاتي-امنيتيِ سعودي که هم فرزند شاه سابق عربستان و هم از نفوذ بالايي در خاندان سلطنتي آل‌سعود برخوردار مي‌باشد، به طور رسمي از مواضع سازمان منافقين درباره‌ي ايران حمايت کرده است. بي‌بي‌سي در اين زمينه مي‌نويسد: «ترديدي نيست که حضور و سخنراني ترکي الفيصل در نشست سازمان، به معناي رسميت‌يافتن مناسبات و مراودات سازمان (منافقين) و دولت سعودي به حساب خواهد آمد.»
وي هم‌چنين ايران را متهم به حمايت از گروه‌هاي افراطي جهت جنگ‌هاي فرقه‌اي در منطقه نمود و مدعي شد اصل صدور انقلاب ايران موجب درگيري‌هاي گسترده در منطقه شده است و با گذشت بيش از سي سال، واقعيت وجودي ايران متفاوت از آنچه هست که قرار بوده باشد.
از سوي ديگر منافقين نيز که عمده‌ي تشکيلات خود در عراق، اعم از کمپ اشرف را از دست داده‌اند، بدشان نمي‌آيد که حمايت سعودي‌ها را هم تماما به دست آورند و بر فشار رواني خود عليه جمهوري اسلامي ايران بيفزايند. مهم‌تر از آن استيصال سعودي‌ها در منزوي‌کردن ايران است که براي نخستين بار، مجبور شدند گروهک منافقين را به رسميت بشناسند و يک مقام بلندپايه‌ي خود را به محل نشست اعزام نمايند.
اين رفتار «سعودي-غربي-رجوي» از جنبه‌هاي ديگر نيز قابل تحليل و بررسي است. ايران در آستانه‌ي پذيرش و يا عدم پذيرش قانوني قرار گرفته است که مغز آن، چگونگي تعريف از تروريسم است. کارگروه ويژه اقدام مالي FATF تعريفي هماهنگ با ترکي الفيصل از «تروريسم» دارد و ايران تعريفي کاملا متفاوت از آن. حالا هم‌زمان با سينه‌خيز رفتن مقامات ايراني به سوي اعلام تعهد به اين سازمان، منافقين نيز با برگزاري نشست سالانه‌ي خود در پاريس (که پاريس، خود از قربانيان تروريسم تکفيري است) قصد آن را دارند تا با اجماع همه‌ي مخالفان جمهوري اسلامي ايران اعلام کنند که تعريف ما از تروريسم هماني است که گفته‌ايم و خط قرمز ما نيز حزب‌الله است.
از سوي ديگر سعودي‌ها که پس از اعدام شيخ نمر، روابط ديپلماتيک خود با ايران را قطع کرده و چندين‌بار فتواي آمريکايي‌ها مبني بر حمايت ايران از تروريسم را تکرار کرده‌اند، حالا در پيامي آشکار و اعلام هم‌هدفي با منافقين که دست‌شان به خون بسياري از ايرانيان آلوده است، خواهان براندازي رژيم جمهوري اسلامي ايران شده‌اند.
چندي پيش نيز وزير خارجه عربستان در نشست خبري با همتاي فرانسوي‌اش در پاريس، بار ديگر اتهامات واهي خود عليه ايران را تکرار کرد. او ايران را عامل بي‌ثباتي در منطقه دانست و مدعي شد: «همه‌ي جهان مي‌داند که ايران نقش منفي در منطقه بازي کرده و از تروريسم حمايت مي‌کند.»
وزير امور خارجه عربستان در ادامه‌ي ادعاهاي تکراري خود گفت: «اگر ايران مي‌خواهد روابط طبيعي با کشورهاي جهان داشته باشد بايد از طرح خود براي صادرات انقلابش دست بکشد و به اصل حسن هم‌جواري احترام بگذارد.»
طي دو هفته‌ي اخير، اين دومين‌بار است که پيام رياض به تهران، از پاريس شنيده مي‌شود که اين اتفاق نبايد با اغماض مسئولان وزارت امور خارجه ايران روبه‌رو گردد. تا کنون فقط خبري به نقل از يک «مقام آگاه» در وزارت امور خارجه شنيده شده است که اين پنهان‌کاري، نمي‌تواند توطئه‌ي سعودي‌ها را ناکام بگذارد.
عربستان در شرايطي به سر مي‌برد که هم از سوي افکار عمومي به دليل جنگ 16 ماهه با يمن تحت فشار است و هم با کسري بودجه‌ي عجيبي در داخل کشور مواجه شده است. شايد اين بهترين تدبير آمريکا و اسرائيل بوده که در اين شرايط حساس، عربستان را براي مقابله با ايران شارژ کنند و خود نظاره‌گر اين منازعه باشند. سعودي‌ها نيز خوشحال از اين‌که افکار عمومي را از جنايت‌هاي خود در يمن و پرورش تکفيري‌ها به سوي «ايرانِ حامي تروريسم» منحرف کرده‌اند و چه بهانه‌اي بهتر از صدور انقلاب ايران به منطقه که به زودي تا قلب رياض نيز خواهد رفت.
انتهاي پيام/