بيکاري، بيکاري و باز هم بيکاري. اين کلمه گزيده همه گزارش هاي آماري و تحليل ها در باره وضعيت اشتغال در کشور است. کلمه اي که ترس در دل جوانان تحصيل کرده و در حال تحصيل ايجاد مي کند و متخصصان جوان را خانه نشين مي کند. دولت يازدهمي ها هم عملا از حل ...
به گزارش خبرنگار سلام لردگان؛ بيکاري، بيکاري و باز هم بيکاري. اين کلمه گزيده همه گزارش هاي آماري و تحليل ها در باره وضعيت اشتغال در کشور است. کلمه اي که ترس در دل جوانان تحصيل کرده و در حال تحصيل ايجاد مي کند و متخصصان جوان را خانه نشين مي کند. دولت يازدهمي ها هم عملا از حل مشکل بيکاري در سال ۹۴ عاجز بوده اند و در واقع مي توان گفت عملا برنامه اي براي سر و سامان دادن شغلي بيکارها به خصوص جوانان در سال گذشته وجود نداشت.
هر چند حسن روحاني اسفندماه گذشته خبر از ايجاد يکميليون و ۱۷۹ هزار شغل داده بود اما هنوز معلوم نيست که اين شغل ها کجا ايجاد شده اند که هر روز اخبار و آمار از بيکاري روي خط رسانه ها مي رود.
نبود امنيت سرمايه گذاري باعث ترسو شدن کارفرمايان و سرمايه گذران شده و نااميدي از آينده آنقدر بر فعاليتهاي اقتصادي سايه افکنده که حتي بنگاههاي بزرگي که ممکن است چند دهه از فعاليت آنها گذشته باشد را مجبور کرده تا با نيروهاي خود ماه به ماه و يا به صورت فصلي قرارداد همکاري امضا کنند و بسياري از نيروهاي خود را با پايان قراردادهاي کوتاه مدت تعديل کنند
زنگ خطر مجدد بيکاري در سال ۹۵
حالا هم در سال جديد، آمار اعلام شده زنگ خطر بيکاري را دوباره به صدا درآورده است. بنا بر اين آمار ۷۲۲ هزار خانوار شهري در ۳سال اخير شاغلان خود را از دست دادند و حالا تقريبا ۲۶ درصد خانوارهاي ساکن شهرها با جمعيت ۱۳.۸ ميليون نفر بدون فرد شاغل اداره ميشوند و منبع درآمدي آنها مشخص نيست.
دليل آن هم اين است که در سال هاي اخير، به دليل بي ثباتي اقتصادي، سرمايه گذاري هاي شغلي از بين رفته و بسياري از مشاغل موجود از پايداري کافي برخوردار نيستند ودرواقع مي توان گفت امنيت شغلي عملا وجود ندارد و براي همين تعديل نيرو زياد است.
نبود امنيت سرمايه گذاري باعث ترسو شدن کارفرمايان و سرمايه گذران شده و نااميدي از آينده آنقدر بر فعاليتهاي اقتصادي سايه افکنده که حتي بنگاههاي بزرگي که ممکن است چند دهه از فعاليت آنها گذشته باشد را مجبور کرده تا با نيروهاي خود ماه به ماه و يا به صورت فصلي قرارداد همکاري امضا کنند و بسياري از نيروهاي خود را با پايان قراردادهاي کوتاه مدت تعديل کنند.
از سوي ديگر، نگاهي به آمارهاي رسمي کشور درباره بيکاري جوانان زير ۳۰ سال کشور نشان مي دهد تلاش بسياري از کارجويان براي دستيابي به شغل بي نتيجه مانده و از اين رو، کشور در اين بخش با نوعي بيکاري انباشته شده روبرو است. در حالي که نرخ عمومي بيکاري در سال۹۳، ۱۲.۱ درصد بوده و جوانان در اين سال در حال سپري کردن روزهاي بيکاري با نرخ عمومي ۲۹.۸ بوده اند. درپاييز سال ۹۴ نيز، بررسي نرخ بيکاري جمعيت ۱۰ ساله و بيشتر نشان ميدهد که ۱۰٫۷ درصد از جمعيت فعال بيکار بودهاند.
بررسي روند تغييرات نرخ بيکاري به کل کشور نشان ميدهد که اين شاخص نسبت به فصل مشابه در سال قبل (پاييز ۱۳۹۳) ۰٫۲ درصد افزايش و نسبت به فصل گذشته (تابستان ۱۳۹۴) ۰٫۲ درصد کاهش داشته است.
در عين حال، بررسي نرخ مشارکت اقتصادي (نرخ فعاليت) جمعيت ۱۰ ساله و بيشتر نشان ميدهد که ۳۸٫۱ درصد جمعيت در سن کار از نظر اقتصادي فعال بودهاند؛ به عبارتي در گروه شاغلان يا بيکاران قرار گرفتهاند.
از سويي، بيکاري جوانان زير ۳۰ سال کشور از ۱۵.۳ درصد قم در بهترين شرايط تا ۵۰.۱ درصد مازندران در بدترين شرايط در نوسان بوده که فاصله ۳۴.۸ درصدي بيکاري در بين استان ها نشان دهنده تاثير مستقيم محل زندگي در بيکاري و اشتغال و همچنين توزيع نامتوازن امکانات و ثروت در کشور است که باعث ايجاد استان هاي برخوردار و استان هاي کمتر برخوردار و حتي محروم شده است.
بالاترين نرخ هاي بيکاري جوانان مربوط به استان هايي مانند ايلام با ۴۴ درصد، چهارمحال و بختياري با ۴۷.۴ درصد، خراسان شمالي ۴۰.۴ درصد، کرمانشاه با ۴۵.۲ درصد، کهگيلويه و بويراحمد ۴۷ درصد، گيلان ۴۰.۶ درصد، لرستان ۴۱.۱ و مازندران با ۵۰.۱ درصد است.
خانوارها با هزينه هاي سرسام آور زندگي چه مي کنند؟
در اين ميان نکته اينجاست که بسياري از کارشناسان درآمد زير ۳ ميليون و ۲۰۰ هزار تومان در ماه را زير خط فقر مي دانند و هزينه هاي زندگي در کلان شهرها بسيار بالاست به گونه اي که نبود شاغل در ۷۲۲ هزار خانوار شهري مي تواند فاجعه بار باشد و معلوم نيست اين خانوارها از چه راهي روزگار مي گذرانند. در واقع اين خانوارها يا درگير شغل هاي کاذبي چون دلالي هستند که تنها به اقتصاد ايران ضربه مي زند يا در وضعيت اسفباري از فقر هستند.
براي يک ماه زندگي ۲ نفره در تهران اگر حداقل اجاره خانه يک خانه ۵۰ متري را ۷۰۰ هزارتومان براي هر ماه در نظر گرفته شود، چيزي حدود ۱ ميليون و ۵۰۰ هزار تومان هزينه مسکن، حمل و نقل عمومي و خوراک مي شود.
حداقل هزينه تاکسي و اتوبوس و مترو براي ۲ نفر در طول يک ماه ۲۰۰ هزار تومان، هزينه خريد روزي يک نان به قيمت متوسط ۷۰۰ تومان، ۵ کيلو مرغ با متوسط قيمت ۶ هزار تومان، ۲ کيلو گوشت قرمز با متوسط قيمت ۳۰ هزار تومان، ۱ ليتر روغن مايع با متوسط قيمت ۱۳ هزار تومان براي هر ليتر، ۵ کيلو برنج با متوسط قيمت ۸هزار تومان براي هر کيلو، ۳۰ عدد تخم مرغ با قيمت متوسط هر عدد ۳۰۰ تومان، ۱۰۰ هزار تومان هزينه قبض آب و برق و…،هزينه ميوه براي يک ماه ۱۰۰ هزار تومان، لبنيات شامل ماست، پنير، کره، شير و … ۱۰۰ هزار تومان برآورد مي شود که به عبارتي مي شود نزديک به ۱ ميليون و ۴۰۰ هزار تومان در ماه و اين تازه هزينه مسکن و خوراک و حمل و نقل بدون جزئيات و خرد ريزهاست.
از سوي ديگر، در آخرين سرشماري انجام شده در کشور، تعداد خانوارهاي ساکن در شهرهاي کشور ۱۵ ميليون و ۴۲۷ هزار و ۸۴۸ خانوار اعلام شده که با در نظر گرفتن بعد خانوار ۵/۳ نفر در مجموع ميتوان گفت ۵۳ ميليون و ۹۹۷ هزار نفر از مردم کشور ساکن شهرها هستند که اگر درآمدي نداشته باشند، همانطور که گفته شد، به فقر مطلق دچار خواهند شد و معلوم نيست وعده هاي دولت ياردهم براي ايجاد اشتغال که از خرداد ۹۲ تا امروز ادامه دارد، چه زماني محقق مي شود و شغل هاي ايجاد شده کجاست؟
منبع:فردا