آخرین اخبار
کد مطلب: 113448
سردار نقدي :
برجام بدون شروط 9 گانه، يک قرارداد استعماري است
تاریخ انتشار : 1394/10/26 18:55:44
نمایش : 1723
رئيس سازمان بسيج مستضعفين گفت: اگر شروط رهبر انقلاب اجرا شود مي تواند يک قرار داد مفيدي باشد اما برجام بدون شروط 9گانه ابلاغي رهبر انقلاب و تدابير ايشان يک قرار داد صد درصد استعماري است.
به گزارش سلام لردگان؛‌ به نقل از راه دانا؛ استفاده از ظرفيت مردمي در پيشبرد امور مختلف کشور از موضوعاتي بوده که همواره مورد تاکيد رهبر انقلاب قرار گرفته است. بسيج مردمي به اعتراف همه در اين حوزه پيشگام بوده و به خوبي عمل کرده است. اين موضوع يعني استفاده ازظرفيت مردم و محرم دانستن عموم جامعه در حوزه هاي مختلف کشور از جمله مسائلي است که در نگاه سيستم اداري کشور خصوصا در دولت يازدهم مغفول مانده است. از اقتصاد تا مذاکرات هسته اي مردم يا سهيم نيستند يا نامحرم. در همين زمينه خبرگزاري بسيج در گفت و گوي اختصاصي با سردار محمدرضا نقدي رئيس سازمان بسيج مستضعفين به بررسي اين موضوع و لزوم استفاده از ظرفيت مردم و محرم دانستن آنها توسط دولتمردان پرداخته است. متن کامل اين گفت و گو در ادامه مي آيد:

به اعتقاد بسياري از کارشناسان و ناظران، يکي از معضلات اصلي امروز در حوزه اقتصاد که باعث شده از ظرفيت بالقوه کشور نتوان استفاده کرد به نوع نگاه دولتمردان به توده هاي مردم بر مي گردد. لزوم اصلاح اين نگاه را تا چه ميزان در حل مشکلات موجود موثر مي دانيد؟

ببينيد نمونه همين مساله را ما در زمان جنگ و استفاده از ظرفيت بسيج مردمي ديديم که چه ثمراتي داشت. خب اگر بسيج نبود هيچ کدام از اين پيروزي ها حاصل نمي شد، به اعتقاد ما در حوزه اقتصاد هم همين است و نبايد نسبت به بسيج بيگانه بود و دولت از حلاوت استفاده از ظرفيت بسيج بهره ببرد. آن افرادي که قرارگاه اقتصادي در دستشان است بايد بيايند قدر اين نيرو را بدانند که مي‌خواهند بي مزد و منت برايشان کار بکنند.

الان سيستم هاي اداري ما وقتي مي خواهند يک کاري را انجام دهند فقط اين را بلد هستند که مثلا بيايند اين قدر برآورد کنند و بعد مناقصه بگذارند و بعد هم يک پيمانکاري مي آيد و به او پولي مي دهند تا اين کار را انجام دهد.

يعني مردم در اين سير اداري نقشي ندارند.

بله همينطور است؛ در دکترين آنها اين نيست که يک وزيري بيايد و بگويد من مي آيم در رسانه و به مردم مي گويم مردم عزيز ما اين مشکل را داريم مي خواهيم با کمک شما حل کنيم و کساني که داوطلب هستند بييند اين کار را کمک کنند؛ چنين چيزي در آداب دکترين و رسوم اداري ما وجود ندارد و لذا مسئله فقط مسئله سياسي نيست. دولت قبل هم که سياستهاي کاملا متفاوتي داشته نتوانست اين ظرفيت را به کار بگيرد و اين دولت هم، اين دکترين اداري ما و تصور ما از مديريت اشتباه است. اساسا يکي از ارکان الگوي اسلامي ايراني پيشرفت که مقام معظم رهبري به آن اشاره کردند به کارگيري مردم است؛ برخلاف الگوهاي متداول دنيا که مردم در آن نقشي ندارند.

مساله نفوذ را در اين مساله تا چه ميزان دخيل مي دانيد؟ خب به رغم اينکه که بارها مقام معظم رهبري فرمودند از ظرفيتهاي مردمي خصوصا بسيج استفاده شود و در جايي ديگر فرمودند که دشمن يکي از کارهايي که در بحث نفوذ انجام مي دهد، جلوگيري از احياي توانمندي هاي نيروهاي انقلابي است اما همانطور که اشاره فرموديد از اين ظرفيت استفاده نمي شود.

آن افرادي که تفکرشان غرب باور است و معتقد هستند بدون تکيه گاه غربي نمي شود کار کرد و تحت تاثير نفوذ دشمن قرار گرفتند، اصلا بسيج و مردم را به عنوان آدم به حساب نمي آورند.

قبول داريد بخشي از کارشناسي همين موضوعات دست همين افراد است؟

بله قطعا و نه تنها کار کارشناسي بلکه مسئوليت و مديريت در اين زمينه دارند. اينها مردم خودمان را داخل آدم حساب نمي کنند و مي گويند برويم از خارج مدير وارد کنيم که اين حرفهاي خيلي تحقيرآميزي است و مثال مي زنند که همانطور که مربي را از خارج وارد مي کنيم بايد مدير هم وارد کنيم. حالا همين هم حرف دارد آيا اين به خاطر نداشتن توان مربي در ايران ما مربي از خارج مي آوريم؟ يعني يک مربي نداريم در داخل کشور؟ در واقع اين به خاطر اين است که ما يک تيم آبي و يک تيم قرمز دارم وهر مربي ايراني را هم مي خواهند سرکار بياورند يا در اين تيم بوده و يا در آن تيم وبعد مثلا گفته مي شود به خاطر اختلافات قرمز و آبي فلان مربي، ضعيف و يا قوي عمل کرده و حرفهاي شبيه به اين گفته مي شود. در حقيقت آوردن مربي از خارج کشور به اين دليل نيست که ما در داخل دانش مربي گري نداريم بلکه بر سر مسائل اختلافي است که پيش مي آيد. در دنيا هم همين کار را مي کنند؛ مربي خارجي مي آورند در داخل تيم قرمز يا آبي که جناح بندي است تا دعوايشان نشود، درورزش ما اگر يک مربي کورواسي مي آوريم در داخل تيم خودمان، ممکن است دو سال ديگر در مسابقات جهاني تيم ما به تيم کورواسي بخورد و ما در اينجا رقيب او نيستيم.

يعني اساسا توجيه مربي خارجي براي آوردن مدير خارجي را مع الفارق مي دانيد؟

بله ببينيد در در اقتصاد به اين صورت نيست؛ درعرصه اقتصاد از روز اول، رقيب آن کشور هستيم يعني رقابت مي کنيم که بازارها را بگيريم، فرقش با ورزش اين است. در اقتصاد هر لحظه هر فردي که بخواهد بيايد مديريت کند ما رقيب آن کشور هستيم، و هيچ کسي اين کار را انجام نمي دهد که بيايد به ضرر اقتصاد کشور خود کار کند مگر اينکه مليت آن فرد عوض شود. مثلا گفته مي شود که ايراني ها در امريکا مدير هستند و بايد گفت که بله آنجا مديريت مي کنند اما شناسنامه شان را عوض کردند و آنجا مدير شدند، اين جور نيست که بگويي من ايراني و مدير در ناسا هستم.

همين مساله استفاده از ظرفيت مردم را ما در خبرگزاري بسجي در قالب رسانه شکل داده ايم. يعني استفاده از توده هاي مردمي در اطلاع رساني و حضور در اين جنگ رسانه اي. شما ضرورت خبرگزاري بسيج را چقدر مي دانيد و چه پيشنهاد و دستوري مي توانيد به ما داشته باشيد؟

يک خبرگزاري يعني يک ستادي با حضور سردبير و تعدادي دبير و يک سري خبرنگاراني که مي آيند آموزش مي بينند در جاهاي مختلف دنيا و اينها را مي فرستند و حقوق مي دهند به اينها و کارشان نيز اين است صبح تا شب بروند بگردند و يک سري اخبار بگيرند و ذيل آن مصاحبه بگيرند و بفرستند در اين شبکه ها و يک مزيتهايي دارد و يک مشکلاتي. خب اينها حرفه اي هستند و کار را دقيق انجام ميدهند و اين مثبت است اما يک رسانه هزينه بالايي براي اداره اين افراد و تشکيلات و خبرنگارانش نياز دارد که خب تامين آن مشکلات خاص خود را دارد. ما بايد در بسيج از مزيتهاي خودمان استفاده کنيم؛ در بسيج ميليونها نيروي علاقه مند و فداکار داريم که همانطور که حاضرند در جبهه ها بروند جانشان را فدا بکنند حاضرند در عرصه هاي رسانه اي و فرهنگي نيز کار کنند، ما بايد عرصه سازماندهي و بهره گيري از ظرفيت هاي اين افراد را داشته باشيم و اگر بياييم از اين ظرفيت استفاده کنيم تبديل به يک خبرگزاري بي نظير در جهان مي شويم؛ يعني با اين اوصاف ميليونها خبرنگارداريد و اگر بتوانيد اين افراد را سازماندهي کنيد در همه جاي کشور و همه جاي دنيا خبرنگار داريد. من کساني را مي شناسم در جاهاي مختلف دنيا که خودشان بسيجي هستند و دوست دارند کار انقلابي و ارزشي انجام دهند. خب اگر بتوانيم اينها را سازماندهي بکنيم همان فردي که در کشور و يا کشور ديگر بچه حزب اللهي است و يک خبري مي‌بيند و خودش نيز در صحنه حضور دارد براي شما مخابره مي کند. نکته ديگر اينکه آن خبرنگاراني که براي يک رسانه و يا خبرگزاري مختلف هستند تعدادشان محدود است و مثلا وقتي در شهر مسکو است نمي تواند همزمان در سن پترزبوک و يا در آستارا باشد. اما شما مي توانيد هم زمان در هر نقطه اي افرادي داشته باشيد که خبرنگار شما باشند.

مهمترين ظرفيت بالقوه اي که در خبرگزاري بسيج وجود دارد را در چه حوزه اي ارزيابي مي کنيد؟

تصورم اين است که مهمترين کاري که خبرگزاري بسيج مي تواند انجام دهد اين است که يک شبکه مردمي بسيار گسترده را سازمان بدهد و تعامل با آنها داشته باشد، هم در فضاي مجازي که اين فرصت مناسبي براي آموزش و رشدشان است و هم از اخباري که مي فرستند مي شود استفاده کرد، حتي در تحرير و سردبيري خبر مي شود شيوه هاي بديعي را به کار برد که با توجه به اين که ابزار فضاي مجازي خيلي گسترده شده در هرجاي ايران و دنيا باشد مي تواند دبير يک بخش باشد و روزانه تعداد قابل توجهي خبر راجع به موضوعي که مي رسد را ويراستاري و دسته بندي کند و براي شما به عنوان يک خدمت بسيجي و داوطلبانه بفرستد.

چگونه از اين ظرفيت مردمي مي توان به خوبي استفاده کرد؟ اقدامي که اشاره کرديد در سيستم اداري ما مغفول مانده است.

بايد انگيزه بدهيد؛ مثلا ما وقتي با بسيجي ها مي رفتيم در جبهه که تا پاي جان مي ايستادند؛ براي آنها زيارت عاشورا و روضه مي خوانديم با آنها صحبت مي کرديم و يک صحبت حماسي داشتيم؛اينکه قرار است چه اتفاقي بيفتد و اين عمليات چقدر اهميت دارد؛ خوب آن بسيجي نيز از خودش مايه مي گذاشت چراکه اهميت ماجرا را درک مي کرد.

بالاخره بايد کاري کنيد که افراد جذب شوند و همين که بگوييد ما گفتيم و نيامدند و استقبال نشد؛ اين جوري که نمي شود. بايد در جمع بسيجي با اينها صحبت کرد و اينکه رسانه چيست و جايگاه آن و اهميتش و اينکه خود آن نيز عرصه جنگ است و اگر شما وارد اين عرصه جنگ شود چه مي شود. دراين صورت بسيجي‌ها انگيزه پيدا مي کند؛ چراکه وقتي مي‌بينند که کارشان اهميت دارد و زحمتي که دارند مي کشند براي کشورمان و براي انقلاب و براي اسلام مفيد است در صحنه مي‌آيند.

اين روزها، برجام و موضوعات مرتبط با پرونده هسته‌اي به اخبار نخست کشور تبديل شده است. نکته اي که مورد اشاره بسياري از نمايندگان و کارشناسان قرار گرفته، نقض يکي در ميان شروط 9 گانه ابلاغي رهبر انقلاب در انجام تعهدات تيم ايران است. مردم هم به عنوان محور اصلي اين گفت و گو در مرحله به مرحله توافق در جريان امور نبوده و بعد از اتمام کار مطلع شده اند. اگر بخواهيد در يک جمله برجام را تعريف کنيد چه مي گوييد؟

اگر شروط رهبر انقلاب در اجراي برجام اجرا شود مي تواند يک قرار داد مفيدي باشد اما برجام بدون شروط 9گانه ابلاغي رهبر انقلاب و تدابير ايشان يک قرار داد صد درصد استعماري است.

انتهاي پيام/بخ

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس