«ايران پرايمر» نوشت: «برجام» يک فاکتور مثبت براي «حسن روحاني» بعنوان يک ميانهرو محسوب ميشود و چشمانداز موفقيت براي حاميان وي را در انتخابات پيش رو افزايش ميدهد.
به گزارش
سلام لردگان؛ وبسايت «ايران پرايمر» وابسته به موسسه صلح آمريکا در گزارشي با اشاره به انتخابات آتي پارلمان و مجلس خبرگان در ايران، به تشريح تاريخچه احزاب در ايران پرداخت.
در اين گزارش آمده است: ايران در آستانه برگزاري دو انتخابات در تاريخ 26 فوريه (7 اسفند ماه) ميباشد: «انتخابات مجلس و خبرگان رهبري». نتيجه اين انتخابات ميتوانند تغييردهنده توازن قوا در داخل کشور باشد. بيش از يک دهه تندروها کنترل را در مجلس در دست داشته و اطلاحطلبان و محافظهکاران ميانهرو تلاش ميکنند تا سهم خود را از 290 کرسي مجلس بيشتر کنند. تدوين قانوني اساسي، تصويب معاهدات بينالمللي و نظارت بر بودجه سالانه کشور از جمله وظايف نمايندگان مجلس دردوره سه ساله آنها ميباشد.
اهميت انتخابات خبرگان رهبري نيز از جنبه تعيين و نظارت بر رهبري کشور قابل توجه است. تعداد 88 نفر راي دورهاي هشت ساله در انتخابات خبرگان وارد اين مجلس خواهند شد. تعداد نامزدهاي ثبتنام شده در هر دو انتخابات افزايشي حدودا دو برابري را در مقايسه با دوره قبلي نشان ميدهد و حضور زنان نيز بعنوان کانديدا 12 درصد کل ثبتنامکنندگان را به خود اختصاص داده است. 16 زن براي حضور در مجلس خبرگان اعلام آمادگي کردهاند که در تاريخ اين مجلس بيسابقه بوده است.
پس از تحقق توافق هستهاي در 14 ژوئيه 2015، هم تندروها و هم اطلاحطلبان انتخابات را نوعي همهپرسي درباره مسير آتي انقلاب ناميدهاند. «برجام» يک فاکتور مثبت براي «حسن روحاني» بعنوان يک ميانهرو محسوب ميشود و چشمانداز موفقيت براي حاميان وي را در انتخابات پيش رو افزايش ميدهد. تنشي که ميان وي و تندورها بر سر معامله هستهاي ايجاد شد تا حدودي به اين انتخابات نيز مرتبط بوده است.
در سپتامبر گذشته، هاشميرفسنجاني رييسجمهور سابق ايران پيشبيني کرد که رايدهندگان (در انتخابات اسفند آتي) به تندروها درس خوبي خواهند داد و تندروها نيز در مقابل همين اظهارات را تکرار کردند. نيويورکر در اواسط سال 2015 به نقل از «حميدرضا ترقي» رهبر حزب موتلفه اسلامي نوشت: «اگر توافق هستهاي محقق شود، 20 تا 25 درصد آراي مردم به نفع نامزدهايي خواهد بود که حامي دولت روحاني هستند.» حتي برخي روحانيون محافظهکار نيز ايجاد تغيير سياسي در اين انتخابات را پيشبيني کردهاند.
کانديداها و احزاب
ايران پس از انقلاب سال 1979 تنها يک حزب داشت اما کشور به سرعت تحتتاثير جناحهايي با چشماندازهاي متفاوت قرارگرفت. آيتالله خميني در يکي از اظهارات خود به اين احزاب هشدار داد که از مشاجره با يکديگر پرهيز کنند. اکنون در سال 2016، اين چشماندازهاي متفاوت به طيف پيچيدهاي از احزاب سياسي سرشناس تبديل شده است؛ از رقابت در ميان تندروها تا اختلافات در ميان اطلاحطلبان.
حزب جمهوري اسلامي نخستين حزب پس از انقلاب محسوب ميشود. تنها حزب قانوني در سال 1981 همين حزب بود اما درگيريهاي ايدئولوژيک دروني موجب انحلال آن در سال 1987 شد. پس از انحلال حزب «جمهوري اسلامي»، ايران از دولتي تکحزبي به حکومتي چندحزبي از طيفهاي مختلف سياسي تغيير يافت. اين احزاب داراي ديدگاههاي متفاوت در زمينه آزاديهاي سياسي و اجتماعي بوده اما هيچيک (اصل) ولايت فقيه و اساس حکومت اسلامي را به چالش نکشاندند. جناحها و ائتلافهاي مختلفي که بر عرصه سياسي کشور مسلط شده عموما فاقد ساختار داخلي قوي و رويکرد سياسي مشخص بودند.
بطور عمومي، احزاب جناح راست عرصه سياسي بر ارزشهاي اجتماعي اسلامي تاکيد داشته و از بازار آزاد اقتصادي حمايت ميکنند که احتمالا نتيجه ارتباطات آنها با فعالان بازاري است. گروههاي محافظهکار مانند «جامعه روحانيت مبارز» شامل تعداد زيادي از روحانيوني است که در نهادهايي نظير شوراي نگهبان و مجلس خبرگان صاحب نفوذ هستند. ساير احزاب محافظهکار مانند «جمعيت ايثارگران» که محمود احمدينژاد رييسجمهور سابق ايران از اعضاي آن به شمار ميآيد نيز در امور اجتماعي محافظهکار بوده اما خواستار متمرکزسازي اقتصاد است؛ مسالهاي که نشاندهنده تنوع ديدگاهها در ميان احزاب جناح راست ميباشد. در مجلس، جبهه متحد اصولگرايان، جبهه پايداري انقلاب اسلامي و رهروان ولايت (پيروان رهبري) از احزاب محافظهکار و گروههاي تندرو به شمار ميآيند.
گروههاي جناح چپ عموما حامي جنبههاي پوپوليستي انقلاب هستند. آنها خواستار تمرکز بر ويژگيهاي دموکراتيک انقلاب و اقتصاد دولتمحور هستند. در دهه 1990، گروههاي اصلاح طلبي نظير جبهه مشارکت ايران اسلامي (که اکنون ممنوعالفعاليت ميباشد) با يکديگر متحد شده و ائتلافي تحت عنوان «جبهه دوم خرداد» تشکيل دادند؛ ائتلافي متشکل از 18 نهاد اصلاحطلب. اين احزاب علاوه بر پيروي از دستورات رهبري، بدنبال آزادي هرچه بيشتر سياسي و عاديسازي سياست خارجي کشور بودهاند. در زير به برخي احزاب و ائتلافهاي برجسته سياسي در تاريخ انتخاباتي ايران اشاره شده است:
حزب جمهوري اسلامي: اين حزب در سال 1979 توسط پنج روحاني برجسته نزديک به (امام) خميني از جمله رفسنجاني و (آيتالله) خامنهاي تاسيس شد. احساسات ضدغربي، اصول اسلامي و کنترل قوي دولتي بر اقتصاد از جمله ويژگيهاي اين حب ميباشد. اکثريت اعضاي نخستين مجلس اسلامي از اعضاي همين حزب بوده و در سال 1981 نيز فعاليت تمامي احزاب سياسي جز «جمهوري اسلامي» در ايران ممنوع شد. عليرغم تسلط اين حزب بر دومين دوره انتخابات پارلماني، اختلافات در ميان محافظهکاران حامي (آيتالله) خامنهاي رييسجمهور وقت کشور با چپگرايان حامي ميرحسين موسوي نخستوزير وقت بالا گرفت. (امام) خميني در سال 1987 اين حزب را منحل کرد.
جامعه روحانيت مبارز: روحانيون حامي (امام) خميني تاسيسکننده اين سازمان در سال 1977 بوده؛ سازماني با نفوذ قابلتوجه در بسياري از موسسات پس از انقلاب. در سال 1987، اختلافاتي داخلي بر سر موضوعاتي نظير سياستهاي اقتصادي و يا نقش رهبري در اين حزب بوجود آمد. پس از آنکه رهبران دو جناح چپگرا و محافظهکار نتوانستند اختلافنظرهاي خود را حل و فصل کنند، حزب منحل شد. مجمع روحانيت مبارز به جناحي چپگرا و انشعاب پوپوليستي جامعه تبديل شد. اين مجمع در سال 1988 موفق شد اکثريت کرسيهاي مجلس در سومين دوره انتخابات را کسب کند. اين مجمع عليرغم موضعگيريهاي تهاجمي شوراي نگهبان در قبال بررسي صلاحيت نامزدهاي اصلاحطلب در سال 1992، در چهارمين دوره انتخابات مجلس بار ديگر اکثريت کرسيها را به خود اختصاص داد. اين مجمع در دوره پنجم انتخابات مجلس در سال 1996 نيز موفق به کسب کرسيهاي فراوان شد و نفوذ خود در مجلس حبرگان و شوراي نگهبان را حفظ نمود.
جبهه دوم خرداد: اين جبهه در سال 1997 ، پس از برگزاري انتخابات رياستجمهوري و پيروزي اصلاحطلبان تشکيل گرديد. جبهه دوم خرداد متشکل از 18 سازمان اصلاحطلب و حزب سياسي از جمله مجمع روحانيت مبارز و جبهه مشارکت ايران اسلامي ميباشد. نامزدهاي وابسته به حزب دوم خرداد در دور ششم انتخابات مجلس سال 2000 موفق به کسب 65 درصد کرسيها شدند. در دور بعدي انتخابات مجلس (در سال 2004) شوراي نگهبان بسياري از اعضاي اين جبه را رد صلاحيت کرد. اين حزب انتخابات را تحريم کرده و حضور اکثري خود در مجلس را از دست داد.
جبهه مشارکت ايران اسلامي: اين حزب که در سال 1998 تاسيس شد يکي از بزرگترين احزاب اصلاحطلب در ايران به شمار ميآيد. جبهه مشارکت خواستار تفاسير عمدتا ليبرالي از اسلام، بازار آزاد اقتصادي و آزاديهاي سياسي هرچه بيشتر ميباشد. بيشترين کرسيهاي مجلس ششم (سال 2000) در اختيار اعضاي اين جبهه قرار گرفت (150 کرسي از مجموع 290 کرسي). جبهه مشارکت در سال 2010 و بواسطه حمايت از اعتراضات ميرحسين موسوي به انتخاب مجدد محمود احمدينژاد بعنوان رييسجمهور ممنوعالفعاليت شد.
کارگزاران سازندگي: رفسنجاني اين حزب را از 16 تن از اعضاي کابينه خود پيش از برگزاري پنجمين دوره انتخابات مجلس در سال 1996 تاسيس کرد. کارگزاران سازندگي در مجلس پنجم نفوذ فراواني داشته اما بسياري از کرسيهاي اين حزب در سال 2004 و بدليل رد صلاحيت ازسوي شوراي نگهبان از دست رفت. اين حزب خواستار آزاديهاي اجتماعي بيشتر و اقتصاد بازار آزاد بوده و از ميرحسين موسوي در انتخابات رياستجمهوري سال 2009 حمايت نمود.
جمعيت جانبازان انقلاب اسلامي (ايثارگران): اين جمعيت در سال 2001 و بعنوان شاخه راست سازمان مجاهدين جمهورياسلامي که در سال 1986 منحل شد، تاسيس گرديد. اين جمعيت در انتخابات رياستجمهوري سال 2005 از «محمدباقر قاليباف» حمايت کرد در حالي که محمود احمدينژاد بعنوان يکي از اعضاي موسس جمعيت نيز در انتخابات شرکت کرده بود. ايثارگران سپس در انتخابات رياستجمهوري سال 2009 از احمدينژاد حمايت کرد. اين حزب به لحاظ سياسي حامي ولايت مطلقه فقيه (قدرت مطلق رهبري) و متمرکزسازي تصميمات اقتصادي بوده و به لحاظ اجتماعي محافظهکار محسوب ميشود.
جبهه متحد اصولگرايان: اين جبهه ائتلافي از چندين گروه محافظهکار بوده که در سال 2008 تشکيل گرديد و از سوي رهبر، سپاه پاسداران، بازاريها و روحانيون بانفوذ حمايت ميشود. فعاليت جبهه متحد اصولگرايان برخلاف جهت گروه مرکزي حاميان احمدينژاد تحت عنوان «جريان انحرافي» انجام ميگيرد. اين گروه بزرگترين گروه محافظهکاران در انتخابات سال 2008 بوده و هماکنون نيز علي لاريجاني، رييس مجلس رياست آن را بر عهده دارد.
از زمان برگزاري دور قبلي انتخابات، هم اصلاحطلبان و هم اصولگرايان احزاب جديدي تشکيل دادند. در مارس 2015، حزب «مردمسالاري» بعنوان يک حزب اصلاحطلب مجوز فعاليت گرفت. اين حزب داراي 30 عضو اجرايي بود که بيشتر آنها از اعضاي حزب ممنوعالفعاليت جبهه مشارکت بودند.
حزب نداي ايرانيان يکي ديگر از احزاب اصلاحطلب بوده که در دسامبر 2014 تاسيس شد. اين حزب با 2300 عضو و به رياست «صادق خرازي» سفير سابق ايران در پاريس، از حاميان آزادي دو رهبر مخالفان ايران، ميرحسين موسوي و مهدي کروبي به شمار ميآيد.
محمدباقر قاليباف از تاسيس حزبي محافظهکار تحت عنوان «آزادگي ايران اسلامي» خبر داد. گرچه اين حزب به رهبري «عيسي کاکوتي» در حال فعاليت بود اما قاليباف قويا معتقد بود که رهبري اين حزب تنها يک نفر ميباشد. قاليباف ابراز اميدواري کرده که اين حزب در انتخابات آتي بتواند 30 کرسي را در مجلس بدست آورد. قاليباف در انتخابات رياستجمهوري سال 2013 شرکت کرد و در دور دوم انتخابات، پس از روحاني در رتبه دوم قرار گرفت. وي در آن زمان از سوي 120 نماينده مجلس حمايت مي شد.
اثرات بالقوه
از زمان پيروزي روحاني در انتخابات رياستجمهوري سال 2013، تندروها و محافظهکاران تمامي نهادهاي دولتي، نظامي و اطلاعاتي و طيف گستردهاي از سازمانهاي اسلامي را تحت کنترل داشتهاند. از دست دادن کنترل بر مجلس ميتواند به منزله از بين رفته بزررگترين سرمايه آنها محسوب شود. در عين همچنان ميتوانند دامنه تسلط خود را بر نهادهاي پشت صحنهاي حفظ کنند. قدرت نهايي در هر حال در اختيار رهبر انقلاب ميباشد. تغيير سياسي در مجلس ميتواند به نوبه خود دستورالعمل و اولويتهاي آن را تغيير دهد.
پس از تحقق توافق هستهاي، مجلس بر بهبود قريبالوقوع وضعيت اقتصادي، استقبال از معاملات تجاري جديد و کاهش بيکاري متمرکز شد. بازسازي روابط تجاري با کشورهاي اروپايي و اسيايي و ابراز تمايل براي پيوستن بهسازمان تجارت جهاني از جمله اقدامات ايران پس از «برجام» است. ايرانيها اميدوارند با توافق هستهاي به به رونق اقتصادي، سياسي و اجتماعي برسند و اين خوشبيني ميتواند به راي به ميانهروها و اصلاحطلبان در انتخابات تفسير شود.
به گزارش فارس ، مجلسي تحت کنترل اصلاحطلبان ميتواند به روحاني در کاهش محدوديتهاي اجتماعي و مطبوعاتي کمک کند. طي ماههاي منتهي به انتخابات، روحاني اظهارنظرهايي در خصوص بازداشت خبرنگاران و آزاديهاي مطبوعاتي بيان داشته است. در ماه نوامبر وي از بسته شدن چندين روزنامه انتقاد کرده و نهادهاي اطلاعاتي را به تصميمگيري در خصوص آزادي مطبوعات متهم کرد، در حالي که اين کار وظيفه قوهقضائيه است. وي آزاديهاي اجتماعي بيشتر را وعده داده و براي برخي از ايرانيها امضاي توافق هستهاي به منزله دستيابي به آزاديهاي اجتماعي بيشتر ميباشد. ايرانيها لباسهاي رنگارنگتري ميپوشند، در خيابان موزيک گوش ميدهند، برنامههاي طنز ايستاده (استند آپ کمدي) اجرا ميکنند و سازمانهاي غيردولتياي تشکيل ميدهند که ميتواند به نقض حقوق حيوانات يا مسائل محيطزيستي اعتراضات موفقيتآميز داشته باشد.
انتهاي پيام/
منبع: دانا