تفاوت نمي کند کجا باشي، اتوبوس يا مترو، خانه يا خيابان. محيط پيرامونت پر از وسايل و امکانات ديجيتال است. گوشي تلفن همراه، تبلت، لپ تاپ و ... که همگي دريچه يي هستند براي گذر از واقعيت و ورود به جهاني از ارتباطات مجازي. اما به راستي مرز واقعي اين 2 جهان کجاست؟
به گزارش
سلام لردگان؛ جهان مجازي و جهان واقعي؛ مفاهيمي که اين روزها، ميان مردمان کوچه و بازار، اهالي رسانه، چهره هاي دانشگاهي و افراد بي شمار ديگر به کار مي روند. مفاهيمي که ساده و عاميانه يا آراسته و شعارگونه، در ويترين بيان و سخن جا داده ايم و به درست يا اشتباه، براي تفهيم شناختي واقعي يا جهلي مرکب به ديگراني که مخاطبمان هستند، به زبان مي آوريم.
به راستي جهان واقعي و مجازي چگونه جهاني هستند؟ کدام يک بهتر است يا بر ديگري غلبه دارد؟ ديگر اينکه پيوند اين 2 جهان چگونه است؟ آيا ما به يکي بدون ديگري نياز داريم يا بايد تعادل و توازني عقلاني ميان اين 2 برقرار کنيم؟
شايد زماني که سوت قطار مدرنيته به صدا درآمد و فناوري ها يکي پس از ديگري، آهسته و پيوسته چهره ي جهان را دگرگون ساختند، کسي با خود نمي انديشيد، روزي برسد که اين نوآوري ها دامنه ي ارتباطات انساني را فراتر از مرزهاي زمان و مکان ببرند تا جايي که با گذر از ارتباطات رودررو فضايي را درون واقعيت و همزادِ جهان واقعي بيافرينند.
فضاي مجازي بخش جدايي ناپذير و روزمره ي زندگي انسان امروزي شده است و روزبه روز نيز بر شبکه هاي اجتماعي، کاربران اينترنتي و اعضاي اين شبکه ها افزوده مي شود. همين امر باعث شده است که برخي جهان به اصطلاح مجازي را به نوعي روياروي جهان واقعي بدانند و از آن، چهره يي سراسر ويرانگر بتراشند. اما اين ديدگاه تا اندازه يي بي انصافي به نظر مي رسد. کساني که بر اين ديدگاه هستند، فقط نيمه ي خالي ليوان را مي بينند و از مزيت ها و پيامدهاي مثبت جهان مجازي چشم پوشي مي کنند.
هر پديده يا فناوري در حوزه ي ارتباطات اجتماعي و انساني را نمي توان همچون اسلحه يي جنگي درنظر گرفت که از ابتدا هدف آن ويراني و پيامد آن آسيب بوده است بلکه اين پديده ها به شيوه، ميزان استفاده، کاربرد و نقشي که در زندگي انسان و تعامل اجتماعي او با واقعيت و جامعه دارند، مي توانند آثار مثبت يا منفي داشته باشند.
جهان مجازي نسلي نوين از ارتباطات اجتماعي و ميداني براي تجربه ي زيسته انسان در فضايي درون واقعيت است و نه جهاني بيگانه با آن.
شبکه هاي اجتماعي به عنوان بخشي از جهان مجازي به کاربران و جمعيت خود اين امکان را داده اند که به دور از قيد و بندها و مرزهاي مکاني و در زماني اندک، تلاش هاي گسترده يي را براي دفاع از حقوق و آزادي هاي انساني در سراسر جهان شکل دهند و در قالبِ پويش ها و کارزارهاي اينترنتي، زمينه را براي توسعه ي مشارکت هاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي فراهم سازند. از کمپين هاي حمايت از محيط زيست تا پويشي همگاني براي نجات جان يک انسان و معرفي چهره ي صلحِ يک ملت؛ همه نمونه هايي از تعامل دوسويه ميان جهان واقعي و مجازي است که تاثير فضاي مجازي و شبکه هاي اجتماعي در شکل گيري، شتاب و قدرت نفوذِ آنها بسيار پررنگ بوده است.
ورود به فضاي مجازي و شهروندي الکترونيک، سرنوشتي است که براي انسان هزاره ي سوم به فراخور شتاب دگرگوني هاي جهان، خواه ناخواه و دير يا زود رقم مي خورد اما مديريت اين فضا و ايجاد توازن و تعادل ميان واقعيت و مجاز، موضوعي است که بسياري آن را فراموش کرده اند.
بي شک هر يک از ما به تجربه ي زيسته، در خانه، محل کار، خيابان، دانشگاه و ... کساني را در کنار خود مي بينيم که ساعت ها به گوشي همراه، تب لت و لپ تاپ خود چشم دوخته اند و بي توجه به آنچه که در کنارشان مي گذرد، در فضايي ديگر سير مي کنند. اين افراد به مسخ شدگاني مي مانند که از واقعيت هاي پيرامون شان دوري مي کنند و کم کم بي تفاوت، گوشه گير و مردم گريز، در شکافي عميق ميان جهان مجازي و واقعي گرفتار مي شوند، گويا فناوري آنان را به خدمت گرفته و مديريت مي کند و نه برعکس.
اگر درست نگاه کنيم، فضاي مجازي نه جدا و متفاوت از واقعيت، بلکه برآمده از آن و فصل تازه يي از تجربه و حوزه يي عمومي تر از کنش هاي ارتباطي مستقيم در زندگي انسان است. چنانچه او نتواند در اين فضا، کنش هاي خود را مديريت و کنترل نمايد و ميان واقعيت ها و تعاملات مجازي، رابطه يي عقلاني ايجاد کند، به نوعي گسست با واقعيت دچار مي شود.
مديريت نادرست و نبود تعادل و توازن ميان واقعيت و فضاي مجازي، موجب شده است که فضاي مجازي، نه مکمل و تسهيل کننده ي امور و ارتباطات انساني در واقعيت جامعه، بلکه جهاني موازي، در برابر واقعيت قلمداد شود که گاه نيز سايه ي آن بر جهان واقعي سنگيني مي کند.
*از:فاطمه دوله (گروه پژوهش و تحليل خبري)
پژوهشم**3050** 9283**2054
انتهاي پيام /*