«درحالي که ايران و روسيه روابط خود را نزديکتر ميکنند؛ آمريکا بايد اهداف خود را در سوريه تمييز دهد زيرا درغير اينصورت با اتحاد ايران و روسيه روبهرو خواهد شد که روابط بينالمللي را تکان خواهد داد.»
به گزارش
سلام لردگان؛ به نقل از
جام نيـوز، انديشکده بروکينگز (brookings) در يادداشتي به بررسي تغييرات راهبردي در سياستهاي دوجانبه ايران و روسيه پرداخت و تصريح کرد که جمهوري اسلامي و کرملين نه تنها با هم مشکلي ندارند بلکه روابط دوستانهتري نسبت به هرزمان ديگري باهم برقرار نمودهاند.
سرگئي الکساشنکو، اين يادداشت را در اعتراض به مقاله روزنامه واشنگتن پست درخصوص مسايلي که باعث اختلاف ايران و روسيه خواهند شد، نگاشت.
در مقاله واشنگتن پست، نويسنده برخلاف مباحث مطرح شده حول بهبود روابط ايران و روسيه، مدعي شد: «برخلاف نظرات تحليلگران برجسته مانند سرگئي الکساشنکو از انديشکده بروکينگز، اتحاد (ايران و روسيه) به قوتي که در اظهارات مقامات رسمي مشاهده ميشود نبوده و سه عامل بياعتمادي عميق، رقابت اقتصادي بر سر فروش نفت و گاز، و تفکرات ايدئولوژيکي متفاوت در سوريه باعث بهم خوردن روابط آنها خواهد شد.»
سرگئي الکساشنکو در واکنش به مخالفت واشنگتن پست با نظراتش نوشت «روابط ايران و روسيه پيشينه طولاني و پيچيدهاي دارد ولي اين دو کشور روابط اقتصادي نزديک و همسويي سياسي (عليالخصوص درمورد حفظ بشار اسد در قدرت و کاهش نفوذ آمريکا در منطقه) دارند. البته روابط بطور غيرقابل پيشبيني تغيير خواهند کرد. در سوريه نيز سه بازيگر خارجي مهم که ايران، روسيه و آمريکا ميباشند، حضور دارند که سواي اهداف متفاوت ميتوانند با هم متحد شوند. در اين ميان اتحاد ايران و روسيه محتمل تر از بقيه است زيرا آمريکا تحمل سياسي براي ديگر بازيگران ندارد.»

اين تحليلگر انديشکده بروکينگز با اشاره به اينکه هيچ مقام روسي يا ايراني اعلام نميکنند که همکاري رسمي ميان اين دو کشور وجود دارد، خاطر نشان کرد: «ولي بعنوان دو همسايه، روابط اقتصادي ايران و روسيه نزديکتر از روابط با کشورهاي دورتر ميباشد. مکملهاي تجاري خاص اين روابط اقتصادي را بيشتر تقويت ميکند از جمله اينکه روسيه کالاهاي بسياري را توليد ميکند که ايران وارد کننده آنهاست از جمله قطعات هواپيمايي، فناوري توليد انرژي و خودرو. با اينکه روسيه و ايران از نظر جهاني رقباي نفتي هستند ولي به دليل قيمت تمام شده پايين توليد نفت، در قيمت پايين فروش آن باهم شريک شده تا رقباي آمريکاي شمالي خود را کنار بزنند.»
الکساشنکو در ادامه با بيان اينکه تجارت دوجانبه و همکاريهاي اقتصادي الزاما باعث همکاري سياسي نميشود؛ افزود: «ولي روسيه و ايران از نظرهاي سياسي بسياري باهم همسو بوده و هيچگونه اختلافي درمورد سوريه ندارند که آنها را از هم فاصله دهد.» و دلايل خود را اينگونه مطرح کرد «هردو کشور از مفهوم دايره نفوذ بعنوان اساس سياست خارجه خود استفاده کرده و قصد دارند نفوذ جهاني و منطقهاي امريکا را کاهش دهند. هردو کشور بشار اسد را شريکي مهم دانسته و خواهان مديريت وي بر يک سوريه متحد هستند؛ البته رئيس جمهور بعدي سوريه به شرط اينکه سنّي يا حامي آمريکا نباشد، از سوي ايران و روسيه پذيرفته شده خواهد بود.»
«ولاديمير پوتين که معتقد است سبک غربي دموکراسي در همه جاي دنيا قابل اعمال نيست؛ ايران را که در طول 40 سال ثبات و نظم داخلي خود را با وجود محيط نامطلوب خارجي حفظ کرده است، يک شريک و همکار جذاب براي روسيه دانسته که ميتواند ثبات طولاني مدت را براي مثال در سوريه، عراق و لبنان حفظ کند. منافع کاربردي روسيه (پايگاههاي نظامي و قراردادهاي تسليحاتي)، اهداف ايدئولوژيک ايران يا تمايلاتش براي تبديل شدن به قدرت منطقهاي را تضعيف نميکند. مخصوصا زماني که تحريمهاي ايران برداشته شوند، به دنبال نوسازي تجهيزات نظامي خود خواهد افتاد که در آنصورت روسيه بهترين تامين کننده خواهد بود.»
در پايان اين مقاله انديشکده بروکينگز مدعي شد «درحالي که ايران و روسيه روابط خود را نزديکتر ميکنند؛ آمريکا بايد اهداف خود را در سوريه تمييز داده و سياست طولاني مدتي را با توجه به آن طرحريزي کند. زيرا در غير اينصورت با اتحاد ايران و روسيه روبهرو خواهد شد که روابط بينالمللي را تکان خواهد داد.»
