اين روزها شايد همهي ما به نوعي با اقدامات ضد ارزشي در جامعه مواجهه شده باشيم، اقداماتي که بعضاً در قالب برنامههاي فرهنگي رخ داده و چهره معصومانهاي به خود ميگيرد! از جملهي اين اقدامات ضد فرهنگي، رواج رقص زنان به بهانههاي واهي در ملأعام ميباشد.
به عنوان مثال ميتوان به برگزاري جشنواره موسيقي به مناسبت روز جهاني کودک در تالار وحدت که با رقاصي دختران جوان تهراني به يکي از سوژههاي داغ و جنجالي تبديل شد، اشاره کرد، جشنوارهاي که باعث بهت همگان شد و انگشت تعجب را به سوي دهانها برد که آيا اين همان آرمانهاي انقلاب ماست؟!


علاوه بر اين، گروهي با عنوان "رستاک و کودکان ارف" نيز با مجوز رسمي سازمان عريض و طويل مدعي فرهنگ و هنر! کنسرتي را برگزار کردند که در آن مسائلي ضد فرهنگي رخ داد که نميتوان به سادگي از کنار آن گذر کرد...
به طوري که در اين گروه مختلط که از زنان و دختران براي جذب مخاطب استفاده شده است تکخواني زنان و رقص باله دختران همراه با نوازندگي زنان مشاهده شده است که بسيار جاي تأسف فراوان دارد.
حتي خوب به ياد داريم آن جشنوارهاي که تحت عنوان حرکات موزون ويژه بانوان به بهانه عيد غدير در يکي از محلههاي غرب تهران برگزار شد! به طوري که در تبليغات اينترنتي اين به اصطلاح جشنواره، از اجراي رقص و حرکات موزون آذري، فارسي، کردي، عربي، لبناني، اسپانيش، ايراني و… به همراه رقص نور و دي جي، نام برده شده بود.


نکته تأسفبار اين که در توضيحات فروش اين بليط به رنگ قرمز و به صورت ويژه آمده بود که تماشاگران زن شرکتکننده در اين برنامه ميتوانند به انجام حرکات موزون بيرون از سن بپردازند! حتي در تبليغات مرتبط با اين جشنواره مبتذل نيز از عکسهاي برگزاري برنامههاي مشابه در ايران و ساير کشورها حتي با اجراي مردان نيز استفاده شده است.
ناگفته نماند که رقص باله دختران که متأسفانه در سالهاي اخير در کنسرتهاي مختلف رخ ميدهد و سکوت مسئولان فرهنگي را همراه داشته است بهشدت افزايش يافته و هر چند وقت يکبار گزارشهاي متعددي مبني بر اين که رقص و آموزش آن در بين دختران نوجوان در حال گسترش است...
... و حالا امروز چشممان به جمال نوع ديگري از رقص زنان روشن شد! اين نوع که "پاتيناژ" نام دارد به نام ورزش مشهور شده است؛ در واقع نوعي نمايش رقص است که با حرکات زننده، موزون و غيراخلاقي همراه است.


گفتني است که فساد همراه با پاتيناژ به حدي است که شبکههاي ماهوارهاي هم که بعضاً آن را پوشش ميدهند در خيلي از موارد از نام "Dancing on ice" به معناي "رقص روي يخ" براي اين حرکات استفاده ميکنند.
آري،"Dancing on ice" يا همان "رقص روي يخ" عنوان يکي از پرفسادترين برنامههاي شبکههاي ماهوارهاي است که يکي از زيرمجموعههاي اين ورزش به حساب آمده و فساد آن عرق شرم را بر پيشاني انسان جاري ميکند!
پاتيناژ چيست؟!
«يخپاليزه يا پاتيناژ نام نوعي ورزش است که با اسکيت روي يخ انجام ميشود. پاتيناژ را ميتوان به صورت پاتيناژ تکنفره و دونفره و گروهي انجام داد، اين ورزش از زيباترين ورزشهاست و شامل کشش و حرکت بدن همراه با حفظ تعادل ميباشد.
پاتيناژ را ميتوان در سالنهاي پوشيده انجام داد و نيز در کشورهايي که زمستانهاي پربرف دارند از جمله در کانادا و روسيه اين ورزش در پيستهاي باز هم انجام ميشود.
انجام حرکات آکروباتيک روي يخ در حين پاتيناژ از سختترين حرکات ورزشي است که ورزشکار براي انجام آن به تمرين و ممارست زياد احتياج دارد.
مسابقات جهاني پاتيناژ هر سال در کشورهاي مختلف انجام ميشود و قهرمانان اين رشته معمولاً از کشورهاي سردسير از جمله روسيه کانادا و آلمان هستند. در سالهاي اخير ورزشکاراني از آمريکا و چين نيز در جمع مدالآوران ميباشند.»
پاتيناژ در ايران
«رشتهي ورزشي پاتيناژ ايران حدود 50 ال قدمت دارد. اولين سالن پاتيناژ هم 40 سال پيش به بهانه بازيهاي آسيايي تهران در سالن 12 هزار نفري مجموعه ورزشي آزادي راهاندازي شد اما هزينههاي بالاي تجهيز و نگهداري از سالنهاي پاتيناژباعث شد نه تنها به تعداد اين فضاها در کشور اضافه نشود که همين يک سالن استاندارد هم تغيير کاربري بدهد.
هماکنون پس از سالها دوباره شاهد بهرهبرداري از يک سالن پاتيناژ استاندارد در ايران هستيم. اين سالن با حضور مسئولان وزارت ورزش، اداره کل ورزش و جوانان استان تهران و فدراسيون اسکي در مجموعه تندرستي آراميس افتتاح شد تا نقطه شروعي باشد براي آنهايي که به ورزشهاي يخي علاقهمند هستند.
در واقع بايد گفت طرح اوليه ساخت نخستين سالن استاندارد پاتيناژ در ايران شش سال پيش روي کاغذ آمد اما شدت گرفتن تحريمها عليه ايران، اين کار را کمي به تأخير انداخت. در مجموعه راهاندازي اين سالن چيزي حدود يکميليون و 600 هزار يورو هزينه دربرداشت که البته توجيه اقتصادي ندارد اما ميتواند سرآغازي باشد براي رشد و توسعه ورزشهاي يخي در ايران.»
جالب توجه است که اين رشته ورزشي (پاتيناژ) اولين بار در ايران توسط فردي فرانسوي در سال ۱۳۴۲، ۱۳۴۳ در تهران راهاندازي و پس از مدتي بهرهبرداري آن متوقف گرديد که گويا بار ديگر در کشور به لطف برخي از آقايان به راه افتاده است!
حالا خود قضاوت کنيد تصاويري که به تازگي مربوط به برگزاري اين کلاسها در جمهوري اسلامي ايران منتشر شده ميتواند چه افق و آيندهاي از فساد و بيبندوباري را به همراه داشته باشد!
به راستي اين است جواب خون پاک شهدا که براي دفاع از خاک و ناموس و وطن خود تا پاي جان در برابر حملات ناجوانمردانه دشمن ايستادند! اين است جواب آن همه خوندل خوردنهاي مردم و رهبر کبير انقلابمان براي پيروزي انقلاب اسلامي ايران!
به هر تقدير متأسفانه بيتوجهي به ارزشها و مباني اخلاقي از سوي برخي مسئولان سبب بروز بسياري از ناهنجاريها و ترويج بيبندوباري در جامعه شده است...