سخنان محسن رهامي رئيس کميته انتخابات اصلاح طلبان و حمله وي به رئيس جمهور تنها گوشه اي کوچک از حجم گسترده عمليات رسانهاي آنها عليه دکتر روحاني است.
به گزارش
سلام لردگان،به نقل از ايلام بيدار از همان روزهاي آغازين روي کار آمدن دولت يازدهم بود که اصلاح طلبان با شيوه هاي خاص خود آرا دکتر روحاني رو مرهون حمايت هاي خود از وي مي دانستند و درحالي که رئيس جمهور منتخب و همکارانش سخت سرگرم بررسي و فعاليت گسترده براي چينش کابينه يازدهم هستند، در کمتر روزنامهاي از روزنامههاي مدعي اصلاحات ميتوان سراغ گرفت که به شيوههاي مختلف در قالب يادداشت، گفتوگو و تحليل به تصريح و تلويح براي حجت الاسلام روحاني نسخه نپيچند و سهمخواهي نکنند
.
اصلاح طلبان با بيان اينکه حمايت ما باعث راي آوري و روي کار آمدن دولت يازدهم شده، بسيار تلاش کردند که بتوانند جرياني که پس از فتنه 88 هيچ جايگاهي در مناسبات سياسي کشور نداشت را دوباره زنده کنند و در واقع دولت يازدهم پوششي باشد براي زنده شدن جريان اصلاحات.
سخنان محسن رهامي رئيس کميته انتخابات اصلاح طلبان و حمله وي به رئيس جمهور تنها گوشه اي کوچک از حجم گسترده عمليات رسانهاي آنها عليه دکتر روحاني است.
رئيس کميته انتخابات اصلاح طلبان در سفر خود به ايلام اظهارات بحث برانگيز و بهت آوري را بيان ميکند:«اگر اين کشتي سوراخ شود، تمام ايرانيان غرق خواهند شد، يک شخص با رأي احزاب، اشخاص و انجمنها بالا ميآيد و رئيسجمهور ميشود، اينکه آن آقا بگويد من به هيچ حزبي وابسته نيستم نشان از بي عرضگي اوست، از کجا آورديد؟ ما ده به ده و شهر به شهر گشتيم و آرا را به حساب جاري شما حواله کرديم، مگر ما مرض داشتيم که هزينه داديم، اگر کمک نميکرديم جليلي به روي کار ميآمد.»
اين توهين رهامي به رئيس جمهور بازتاب بسيار گسترده اي داشت تا جايي که برخي از نمايندگان نيز به اين موضوع ورود کرده و خواستار برخورد نهاد هاي قانوني با رئيس کميته انتخابات اصلاح طلبان شدند.
(براي دانلود فايل صوتي توهين محسن رهامي اينجا را کليک کنيد)
البته اين قبيل توهين ها به دولت يازدهم از جانب اصلاح طلبان مسبوق به سابقه است، ابراهيم اصغرزاده يکي از اولين فعالان اصلاحطلب بود که به صراحت از قصد و نيت برخي اصلاحطلبان نسبت به دولت يازدهم پرده برداشت. وي معتقد بود که اصلاحطلبان پيروز انتخاب نبودند بلکه در روزهاي آخر تبليغات انتخاباتي، به ناچار روي روحاني اجماع کردند و در مورد ائتلاف صورت گرفته بين هاشمي، روحاني و خاتمي را ناپايدار ميداند. وي در مورد نوع مواجهه اصلاحطلبان با دولت ميگويد: «چند وقت پيش به دوستاني به شوخي گفتم اين رحم اجارهاي براي پرورش يک نطفه است.»
اصغرزاده همچنين در اظهار نظري ديگر دولت يازدهم را فرزند خوانده اصلاحات معرفي ميکند. وي در مصاحبه با روزنامه آرمان ميگويد: تيم روحاني در زمينه مبارزه با فساد، مشابه دفاعشان از حقوق شهروندي، فاقد استحکام نظري و برنامه راهبردي است. به طور کلي ميتوان گفت نسبت اصلاحطلبان و جبهه اصلاحات به دولت آقاي روحاني نسبت پدر به فرزندخوانده است.
حمايتي که منوط به شرايط است
محمدرضا تاجيک از ديگر فعالان سياسي اصلاحطلب نيز در نخستين روزهاي ارديبهشت ماه سال ۹۳ در گفتوگو با روزنامه شرق با تأييد پروژه «مستأجر چهار ساله» اصلاحطلبان اظهار ميکند که امروز از شدت و گستره حمايت اصلاحطلبان به دولت کاسته شده است.
مشاور رئيسجمهور و رئيس «مرکز بررسيهاي استراتژيک رياست جمهوري» در دوران خاتمي در اين گفتوگو تأکيد کرده که دولت «اعتدال» در حال تبديلشدن به دولت «اختلاط» است و بايد سريعتر خود را جمعوجور و گرايشهاي متفاوت و گاه متضاد دروني خود را تعديل کند و تا دير نشده کليد تدبير خود را بهکار گيرد.
وي درباره راهبرد حمايت اصلاحطلبان از دولت اعتدال از ابتدا تا به حال و ادامه آن در آينده ميگويد: اگرچه معتقدم از شدت و گستره اين حمايت کاسته شده، اما جريان اصلاحات با نگرشي عقلايي و با تحليلي ناظر بر شرايط حال و آينده کشور و نيز با حفظ فاصله انتقادي خود، کماکان از دولت حمايت ميکند اما مطمئنم اين «حمايت» امري زمان - پرورده و شرايط - پرورده است و چنانچه دولت تدبير و اميد نتواند براي چالشهاي پيشروي جامعه، تدبيري درخور و بهنگام بينديشد، کليدش بسياري از درها را به روي خودش خواهد بست و حاميانش را پشت درهاي بسته رها خواهد کرد.
اما يکي از مهمترين سهمخواهيهاي اصلاحطلبان، تقاضاي آنها از دولت براي نقشآفريني در انتخابات مجلس دهم است، در همين زمينه احمد پورنجاتي فعال اصلاحطلب در گفتوگو با مردمسالاري بر حمايت مطالبه محور اصلاحطلبان از دولت روحاني تاکيد دارد و معتقد است «بنده گمان نميکنم حمايت مطالبه محور اصلاحطلبان از دولت روحاني به مثابه پاشنه آشيل آنان در انتخابات مجلس دهم باشد.»
وي بر اساس همين طرز تفکر تاکيد دارد: «استراتژي اصلاحطلبان در ارتباط با دولت روحاني همچنان ميبايست پشتيباني مطالبه محور باشد.»
سعيد حجاريان تئوريسين برجسته جريان اصلاحات نيز با اشاره به پايگاه اجتماعي روحاني در داخل کشور، اصلاحطلبان را بخش عظيمي از اين پايگاه اجتماعي معرفي و گفته بود: «اگر اصلاحطلبان نباشند روحاني هم وجود نخواهد داشت.اصلاحطلبان حامي و ستون فقرات برنامههاي روحاني هستند و اگر اصلاحطلبان بشکنند روحاني هم شکسته است چرا که وي با حمايت هاشمي و خاتمي و همچنين کنارهگيري عارف و بسيج اصلاحطلبان راي آورد.»
البته اين نوع اظهار نظر حجاريان صداي علي يونسي دستيار ويژه رئيسجمهور را درآورد تا جايي که وي تاکيد کرد: «اين تعابير، تعابيري شوخي است و اصلاحطلبان ستون فقرات دولت نيستند.»
بنابراين به نظر ميرسد، با اينکه دولتيها سعي دارند بر عدم سهمخواهي سران اصلاحطلب از دولت تاکيد کنند، اما گره زدن ميزان پايگاه اجتماعي روحاني به اصلاحات و بيان مطالبات گسترده از روحاني را ميتوان مقدمهاي براي به حاشيه بردن دولت يازدهم و فشار براي اخذ امتياز از روحاني دانست که در مصاحبهها و گفتوگوهاي رسانهاي اصلاحطلبان به وضوح قابل مشاهده است.
انتهاي پيام/