آخرین اخبار
کد مطلب: 146718
يک کارشناس سياسي مطرح کرد:
قدرت نمايي چين تهديدي بزرگ براي جايگاه هژمون آمريکا
تاریخ انتشار : 1400/06/22 10:51:25
نمایش : 891
محمدرضا عسکري ارمندي گفت: امروز که با توجه به قدرت نمايي چين و اينکه تهديدي بزرگ براي جايگاه ابرقدرتي يا هژمون آمريکا محسوب مي شد، حضور بيشتر در کشورهاي خاورميانه يا افغانستان (آسياي ميانه) سود زيادي براي سياست هاي فعلي آمريکا ندارد.
محمدرضا عسکري ارمندي کارشناس مسائل سياسي استان چهارمحال و بختياري در گفتگو با خبرنگار جهانبين نيوز؛ درباره تحولات منطقه اي افغانستان و اتفاقات پيش آمده در پنجشير بيان کرد: تحولات افغانستان مستقيما در اتاق فکر سياستمداران و استراتژيست هاي غربي و آمريکايي عملياتي مي شود ، به عبارتي در سه يا چهار دهه اخير افغانستان تبديل به آزمايشگاهي براي عملياتي کردن تئوري هاي مختلف آمريکا شده است.

وي افزود:ايالت متحده شيطاني آمريکا از سال ۲۰۰۰ در آستانه نظم نوين جهاني که خود طراح آن بود با حمله همه جانبه به افغانستان و سپس عراق در صدد نهادينه و تثبيت نظام هژموني مدنظر خود در ساختار نظام بين الملل بود، اما با گذشت ۲۰ سال آمريکايي ها به پايان ماموريت خود رسيدند و به هر آنچه که در اين سال ها به دنبال آن بودند دست يافتند و امروز که با توجه به قدرت نمايي چين و اينکه تهديدي بزرگ براي جايگاه ابرقدرتي يا هژمون آمريکا محسوب مي شد، حضور بيشتر در کشورهاي خاورميانه يا افغانستان (آسياي ميانه) سود زيادي براي سياست هاي فعلي آمريکا ندارد.

آمريکا در صدد درگير کردن قدرت هاي منطقه اي همچون ايران،ترکيه و عربستان
عسکري ارمندي تصريح کرد: آمريکا از سال ۲۰۱۰ با ايجاد آشوب هاي مختلف چند بحران بزرگ منطقه اي ايجاد کرد تا با درگير کردن قدرت هاي منطقه اي چون ايران، ترکيه و عربستان در جنگ هاي نيابتي با خيال راحت از عدم شکل گيري اتحاد يا ائتلاف منطقه اي بر عليه منافع خود به ويژه رژيم صهيونيستي، تمام قدرت خود را بر حوزه پاسيفيک و چين متمرکز کند.

وي عنوان کرد:اگر واقع گرا باشيم متوجه اهداف خروج آمريکا از افغانستان مي شويم، زماني که طالبان به يکباره و قارچ گونه بر افغانستان مسلط شدند مشخص شد که همه چيز برنامه ريزي شده بود، نقشه و سياست آمريکا در اين جريانات کاملا قابل مشاهده است.

کارشناس مسائل سياسي افزود: از نظر سياستمداران آمريکايي خروج از کشوري ظاهرا دموکراتيک و آرام، تنها به نفع ايران، روسيه و چين است به همين جهت برنامه اين بود که با ميدان دادن به طالبان فضا براي ناامني و آشوب در اين منطقه فراهم شود تا اين سه کشور که هر يک به گونه اي با ناامني افغانستان تهديد جدي در مرزهاي خود احساس خواهند کرد را درگير اختلافات قبيله اي و مذهبي اين کشور کنند اگر چه روسيه مرز مشترکي با افغانستان ندارد اما از جهت ورود تفکر هاي افراطي يا گروه هاي تکفيري در آسياي ميانه، مرکزي و قفقاز که به گونه اي حياط خلوت روس ها محسوب مي شود به شدت احساس خطر مي کند.

وي ابراز کرد:در نهايت آمريکايي ها طالبان را انتخاب کردند که با توجه به گذشته سياه نمي توانند چهره اي محبوب براي کل افغانستان باشد زيرا بخش بزرگي از افغانستان‌ دل خوشي از طالبان ندارند و هيچ اجماع ملي در حمايت از حاکميت طالبان وجود ندارد مسئله اي که قطعا با آگاهي آمريکايي ها و با برنامه ريزي جهت تداوم آشوب و جنگ داخلي در اين کشور طراحي شده است.

وي همچنين عنوان کرد:ايران، چين، تاجيکستان، ازبکستان، ترکمنستان و حتي پاکستاني که (آشکارا از طالبان حمايت مي کند)، از وجود يک افغانستان ناامن احساس خطر و تهديد مي کنند ، بنابراين مداخله از طريق ابزارهاي ديپلماتيک با مذاکره و برگزاري نشست هاي بين الافغاني براي تامين امنيت مرزهاي خود را طبيعي مي دانند، اما از طرفي کشورهاي چون روسيه به واسطه تهديدهايي که در مناطق جنوبي خود احساس مي کند، قطر ،عربستان و امارات به واسطه نفوذي که بر طرف هاي مورد حمايت خود دارند به دنبال سهم خواهي از آينده قدرت سياسي در افغانستان هستند مسئله اي که به پيچيدگي ها و هرج و مرج در اين کشور منجر مي شود.

ايران تلاش زيادي براي برقراري روابط مسالمت آميز با کشورهاي همسايه داشته

محمدرضا عسکري ارمندي درباره موضع نا مشخص ايران در تحولات افغانستان افزود: افغانستان با ايران بيش از ۹۰۰ کيلومتر مرز مشترک دارد و قطعا هر بحران امنيتي در افغانستان مي تواند بر ايران و کل منطقه تاثير گذار باشد، بنابراين جمهوري اسلامي ايران اين حق را دارد که در مورد امنيت در مرزهاي دو کشور به هر ابزاري اقدام کند اما آنچه مشخص است پس از انقلاب، جمهوري اسلامي ايران تلاش زيادي براي برقراري روابط مسالمت آميز با کشورهاي همسايه داشته و اکثرا در بسياري از معادلات منطقه اي در برابر تحولات کشورهاي همسايه تلاش کرده با احترام و خويشتنداري رفتار کند که اين خود يک اصل اساسي در قواعد ديپلماتيک روابط بين الملل است.

وي افزود: ايران به همين جهت با احترام به مردم افغانستان تنها بر تعيين حق سرنوشت سياسي اين کشور توسط مردم آن تاکيد کرده، شايد بسياري از تحليلگران انتقاداتي مبني بر چرايي عدم مداخله مستقيم ايران بر عليه طالبان يا حمايت از جبهه مقاومت در پنجشير داشته باشند  اما جمهوري اسلامي ايران به خوبي و کاملا زيرکانه دست اتاق فکر محور غربي، عربي، عبري را خوانده و وارد درگيري هاي قومي افغانستان که قطعا چيزي جز باتلاق ويتنام به دنبال نخواهد داشت، نشده است،.

کارشناس مسائل سياسي استان با اشاره به هوشمندي ايران گفت:در شرايط فعلي عدم موضع گيري کاملا هوشمندانه و طبيعي است به خصوص که امروز طالبان با امکانات تماما آمريکايي که در اختيار دارد بهرحال تبديل به بخشي از آينده سياسي افغانستان شده است و هر گونه حرکت بر عليه آن ها قطعا طالبان را به دشمني خطرناک در مرزهاي شرقي تبديل مي کند، بنده معتقدم موضع گيري مستقيم چندان صحيح نيست به خصوص که طالبان مدعي است با آنچه در گذشته از طرف اين گروه در افغانستان رخ داد متفاوت است.

وي تغيير پرستيژ بين المللي را از اهداف اصلي طالبان دانست و بيان کرد: طالبان ديگر ادعايي بر دشمني با غربي ها يا ايران و... ندارد، بلکه ظاهرا طالبان آمده که در ميدان سياست بماند و جاي پاي خود را محکم کند، به همين جهت کاملا هوشمندانه است که تا تثبيت و بهبود اوضاع در افغانستان هر گونه موضع گيري نادرست مي باشد.

محمدرضا عسکري ارمندي افزود:تا بحال و به صورت مستقيم و صريح از طرف مقامات ايران هيچگونه موضع گيري در باره ي افغانستان نشده است و هر آنچه از طرف مقامات عالي رتبه جمهوري اسلامي ايران مطرح شده همه در راستاي احترام به استقلال و حق تعيين سرنوشت مردم افغانستان در چارچوب يک دولت ملي فراگير با حضور همه اقوام و با اجماع ملي است.

نوع رابطه ما به دولتها بستگي دارد به نوع رابطه آنها با ما

وي افزود:به فرموده مقام معظم رهبري (مدظله العالي ) نوع رابطه ما به دولتها بستگي دارد به نوع رابطه آنها با ما ، اين جمله کوتاه اما سرشار از نکات مهم خط مشي سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران را در قبال تحولات افغانستان و ساير کشورها مشخص کرده است، البته آيت الله رئيسي، رئيس جمهور نيز در ديداري که با وزير خارجه پاکستان داشت بر حق تعيين سرنوشت افغانستان توسط مردم آن با تشکيل دولتي فراگير تاکيد داشتند.

به گزارش جهانبين نيوز؛ جمهوري اسلامي ايران به واسط مرز مشترک و تاثيري که افغانستان در صورت تبديل شدن به کانون بحران دارد قطعا تمامي تحولات اين کشور را رصد و همه تحرکات را زير نظر دارد به عبارتي ايران به عنوان يک قدرت منطقه اي و به دليل همسايگي ،بايد حوزه نفوذ و تاثير گذاري خود در فرآيند صلح و امنيت در افغانستان را گسترش دهد تا از تبديل شدن اين کشور به کانون بحران منطقه اي و بخطر افتادن مرزهاي شرقي خود جلوگيري کند.

انتهاي پيام /1030 ج
 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس